افتتاح سومین ساختمان خانه سینما در یکی از عمارتهای قدیمی تهران میتواند شروعی برای احیای خیابان «لاله زار» و سینماهای متروکه آن باشد تا باز هم این منطقه محل رفت و آمد اهالی سینما و علاقه مندان به آن شود. این وعده یا شاید بهتر بگوییم تصمیمی است که مرمتگران و احیا کنندگان عمارت هرمز پیرنیا و دست اندرکاران خانه سینما بر آن تاکید دارند تا برای حصول آن از هیچ تلاشی فروگذار نکنند.
به گزارش ایسنا، یکی از خانههای خاندان پیرنیا که مربوط به دوره پهلوی دوم است، به زودی به عنوان ساختمان شماره سه خانه سینما بازگشایی میشود تا این ساختمان بازسازی شده، محلی برای حضور چند صنف این خانه و نیز فعالیتهای اقتصادی و دیجیتالی مربوط به سینما باشد.
البته این مکان پیشتر هم سابقه فعالیت سینمایی داشته ولی سالها رها شده بود. عمارت هرمز پیرنیا در کوچه پیرنیا اول در خیابان لالهزارنو سال ۷۷ به خانه سینما واگذار شد تا اولین موزه سینمای ایران در آن راه اندازی شود. آن زمان تلاش شده بود سر و شکلی قدیمی و نوستالژیک به این عمارت داده شود در حالی که این ساختمان ویژگیهای خاص دوره پهلوی دوم را داشت و در آن تزئینات چشمگیر معماری مثل دوره قاجار دیده نمیشد، ضمن اینکه براساس تعریف کاربری آن زمان این بنا به عنوان پژوهشکده - موزه، سینما بسیاری از فضاها پوشیده شده یا به رنگ سیاه درآمده بودند و همینها سبب شد در بازسازی جدید تغییرات زیادی اتفاق بیفتد و حدود ۶۴ کامیون بار اضافهای که با بیش از ۲۰۰ تن به ساختمان تحمیل شده بود هم خارج شود.
بهروز مرباغی (معمار و عضو انجمن مفاخر معماری ایران) که علاوه بر مسئولیت نظارت این پروژه به همراه نگار جوکار عضو تیم طراحی و اجرای این پروژه هم بوده از حدود یک سال قبل در صحبتهایی با شهرداری و در راستای احیای برخی مناطق واقع در بافت قدیمی تهران مثل عودلاجان تلاشهایی داشته تا به همراه همکاران معمارش دفاتر کاری خود را به این مناطق منتقل کنند. در پیگیریهایی برای همین کار، گروهی از حدود ۱۲ نهاد و انجمن مثل خانه سینما، خانه تئاتر، خانه موسیقی، خانه عروسک، انجمن مفاخر معماری ایران، کانون معماران دانشگاه تهران، انجمن آشوریان تهران و نیز انجمن مجموعهداران شکل میگیرد با این توافق که دفاتر خود را به مرکز شهر ببرند و به این ترتیب ماجرا طوری پیش میرود که معماران و هنرمندان و مجموعهداران پیشاهنگ حضور در بافت تاریخی تهران باشند.
این معمار که به نوعی سازمان دهنده این جریان بوده است، در گفتوگویی با ایسنا تعریف میکند که بیشترین ارتباطات در این موضوع با خانه سینما شکل میگیرد که نقطه اوج آن به شهریور ماه سال قبل برمیگردد؛ وقتی که او برای پیگیری یک تفاهم نامهای که با شهرداری داشته به خانه سینما میرود.
مرباغی میگوید: در آن روز مدیرعامل خانه سینما (منوچهر شاهسواری) عنوان کرد که اگر شرایط فراهم باشد یک نفر به خانه سینما معرفی شود تا یک ساختمان چند ساله قدیمی را احیا کند. در آنجا خود من توسط آقای توحیدی به ایشان معرفی شدم و همین عمارت پیرنیا که به یکی از نسلهای چهارم و پنجم خاندان پیرنیا تعلق دارد، پیشنهاد شد و خیلی سریع بازدید انجام و برای احیای آن موافقت شد.
او درباره آنچه در این عمارت انجام شده تا مناسب حضور سینماییها باشد، ابتدا توضیح میدهد: اینجا قبلاً باغ بوده و اگر اشتباه نکنم انارستان بوده است. در اطراف همین عمارت هرمز هم که تیپ معماری آن به معماری وارطان هوانسیان منسوب میشود، چند ساختمان دیگر مربوط به این خاندان هست که بعضی از آنها متروکه و در حال تخریب شدن هستند و اتفاقاً به دوره قاجار هم تعلق دارند.
وی با اشاره به دهه ۷۰ که این بنا برای موزه سینما اختصاص یافت و بعد با انتقال موزه به باغ فردوس، بلاتکلیف رها شد، ادامه میدهد: «با توجه به اهداف خانه سینما برای کاربری ساختمان و اینکه قرار است اینجا مرکز جمع آوری دیجیتال اطلاعات سینما، آمار مخاطبان سینما و نیز محل برقراری تلویزیون اینترنتی آن باشد، سعی کردیم در بازسازی و احیا، فضاهای داخلی بنا مطابق با همان نیازها تعبیه شود و مثلاً اتاقی برای ضبط صدا و تصویر بدون دکور آماده شده یا اتاقهای کنفرانس، روابط عمومی، دبیرخانه و نیز بخشهایی اداری برای صنفهایی همچون توزیعکنندگان و تهیهکنندگان هم آماده شده است.»
طبق توافقات و برنامهریزیها، پیشبینی شده که عمارت پیرنیا فقط کاربری صنفی برای سینما نداشته باشد و در واقع یک مرکز فرهنگی صنفی باشد. در این راستا کتابخانهای که در این ساختمان بوده و نیز آرشیو فیلم، در بازسازی جدید حفظ شده و قاعدتاً پس از بازگشایی برای نحوه استفاده از آنها تصمیمگیری خواهد شد اما در حال حاضر نکته قابل توجه منابع مکتوب و تصویری نسبتاً خوبی است که در اینجا نگهداری میشود.
عمارت پیرنیا اگرچه یک ساختمان تاریخی است اما تزئینات معماری ویژهای ندارد و مرباغی درباره رویکرد بازسازی بنا بطوری که با سینما همخوانی داشته باشد، توضیح میدهد: «ساختمان از آجر و سیمان ساخته شده و تنها چیزی که از دورههای قبل در آن باقی مانده کفپوشهای چوبی است. البته معماری داخلی ایران از دوره پهلوی به بعد کمتر تزئینات دارد و تزئینات داخلی بیشتر مربوط به دوره قاجار است با این حال این اعتقاد وجود دارد که معماری در حال زایش و خودسازندگی است و برهمین اساس است که میتوان مثال زد یک اثر جهانی اصیل مثل گنبد قابوس چطور در طول زمان به برج آزادی ختم میشود یا باغهای ایرانی که در یک پرونده جهانی ثبت شدهاند اما مثل هم نیستند. به همین دلیل در خانههای پیرنیا هم از اولین تا آخرینشان به مرور و بر حسب نیازهای زمان معماری هم تغییر پیدا کرده و آنچه در این ساختمان هست فضای بیهوده ندارد.»
او اضافه میکند: «معماری مدرن یعنی اهمیت دادن به شخصیت انسان و در این عمارت هم میبینیم که به فردیت انسان احترام گذاشته شده و حتی کنجهای دنج و فضاهایی برای دور همنشینی وجود دارد. تفکر ما در بازسازی و تعمیرات ساختمان به عنوان جایی که قرار است به محل رفت و آمد سینماییها تبدیل شود متکی بر همین نکات و حفظ آنها بود. بنابراین بخشی از ساختمان را به عنوان کافه آماده کردهایم که اگر مدیران خانه سینما موافقت کنند میتواند مورد استفاده عموم نیز باشد تا هدف شهرداری هم برای حضور مردم در این اماکن تاریخی در جهت حفظ بافت و بناهای تاریخی عملی شود.»
بیشتر دیوارها و فضاهای داخلی عمارت پیرنیا در بازسازی به رنگ سفید درآمده است. «سینما پدیده مدرنی است و یکی از نشانههای دنیای مدرن رنگ سفید است و در این رنگ همه چیز میتواند جای خود بنشیند. ضمناً یادآوری تاریخ و نوستالژی هم در احیا اولویت بوده و به همین خاطر علاوه بر تمام وسایل و ادوات مربوط به سینما، از هر تابلویی هم که اینجا بوده با تغییراتی تازه استفاده شده است.»
اما جدا از کاربری مورد هدف خانه سینما برای این ساختمان، اتفاق مهمتری هم با بازگشایی این عمارت و حضور اهالی سینما میتواند رخ دهد، مرباغی میگوید: «وقتی ساختمان پیرنیا بازگشایی شود یکی از وظایف مهمی که میتواند بر عهده بگیرد این است که محلی باید برای حضور سینماداران همین منطقه که علاقه به بازسازی دارند باشد. بویژه آنکه شهرداری این مأموریت را داده است که تفاهمی بین خانه سینما و شهرداری منطقه ۱۲ برای کمک به احیای سینماهای منطقه نوشته شود که ما هنوز این کار را نکردهایم، ولی احتمالاً در جلسه افتتاحیه مطرح خواهد شد، البته نکته مهم این است که خانه سینما و به طور مشخص آقای شاهسواری در جلسات متعددی که تا به حال برگزار شده گفتهاند که خانه سینما تا آخر خط برای احیای لاله زار حضور خواهد داشت به همین دلیل اینجا پایگاه خوبی خواهد بود تا اگر مردم هم رفت و آمد کنند با بازسازی سینماها، این محل به یک پاتوق تبدیل شود که حتی قابلیت برپایی جشنوارههای سینمایی را هم خواهد داشت.»
به گفته او این مسئله از آنجا میتواند عملی شود که برخورد خوبی نسبت به سینماییها در این محل وجود دارد، چون مثلاً وقتی برای تهیه برخی وسایل به مغازههای خیابان لاله زار مراجعه شده کاسبان محل وقتی متوجه شدهاند فاکتور فروش به نام خانه سینما است همراهی بیشتری داشته و صورتحسابشان را با تخفیف دریافت کردهاند. ضمن اینکه بعضی صاحبان سینماهای متروک تمایل دارند با ایجاد دو یا سه سالن در سینماهایشان کاربری اصلی آنها را احیا کنند مخصوصاً آنکه شهرداری معتقد است تمام سینماهای اینجا باید «سینما» باقی بمانند. به همین دلیل این معمار معتقد است با اعتباری که خانه سینما دارد عمارت پیرنیا میتواند کانونی برای احیای منطقه باشد.
عمارت پیرنیا که مناظر اطرافش با چند بنا و ساختمان قدیمی و تاریخی احاطه شده برای فعالیت نیاز به بهسازی محیطی نیز دارد و گفته میشود شهرداری تعهداتی برای انجام این کار داده تا فضای بیرونی ساختمان هم جلوه مناسبی داشته باشد که امید است تا زمان افتتاح این اتفاق بیفتد.
مرباغی در پایان این گفتوگو تاکید میکند آنچه او بیان کرده به نمایندگی از جمع بزرگی بوده که در احیا و بازسازی این ساختمان نقش داشتهاند.