با اینکه قیمت ارز در روزهای اخیر کاهش چشمگیری داشته و به پایینترین حد خود در پنج ماه گذشته رسیده است، بازار واکنشی به آن نشان نداده و همچنان قیمت اقلام در بازارها رو به افزایش است. نکته قابل تأمل این که قیمت برخی اقلام موجود در بازار آنچنان زیاد است که گویی قیمت دلار به حدود ۱۸ هزار تومان رسیده است!
به گزارش «تابناک»؛ با این حال همچنان هیچ گونه نظارتی روی قیمتها در بازار نیست و با اینکه تقریبا تمام ارکان نظام از وضعیت موجود در بازار ناراضی و همه منتقد اوضاع هستند، هیچ کس حاضر نیست قدمی در راستای بهبود اوضاع بردارد.
نمایندگان مجلس که در بزرگترین نهاد نظارتی کشور هستند، با وجود اینکه انتقادات تندی به اداره کشور دارند، جزو کسانی هستند که تا کنون هیچ کاری برای کنترل وضعیت موجود نکرده اند.
مهرداد لاهوتی بائوج در گفتوگو با تابناک در این باره اظهار داشت: وضعیت کنونی بازار اصلا جای دفاع ندارد. با اینکه قیمت ارز رو به کاهش است، همچنان طمع در بازار وجود دارد و فروشندهها به هیچ عنوان حاضر به کاهش قیمتهای خود نیستند.
این نماینده مجلس گفت: دولت باید در چند قلم کالای اساسی حمایت جدی داشته باشد، اما واقعیت این است که تا امروز حمایت واقعی از این کالاها نشده و همه چیز در حد حرف بوده است. با اینکه دولت را زیر سؤال میبریم و در قانون هم آمده که ۱۴ میلیارد دلار برای واردات کالاهای اساسی داده شود، واقعیت این است که این موضوع در حد آمدن روی کاغذ بوده. این در حالی است که قرار بود اگر دولت ۲۱ میلیارد دلار درآمد نفتی داشته باشد، از این میزان، ۱۴ میلیارد دلار با ارز ۴۲۰۰ تومانی در اختیار وارد کنندهها قرار گیرد و بقیه آن را نیز با ارز ۸ تومانی عرضه کند؛ اما این اتفاق نیفتاد و دولت در حد دارو این اوضاع را مدیریت کرده و در بقیه موارد هیچ اتفاقی نیفتاده است.
وی در خصوص کالاهای غیر اساسی نیز یادآور شد: دلیل این که با افزایش قیمت دلار، کالاهای دیگر را بالا بردند و هم اکنون نیز راضی به کاهش قیمتها نیستند، این است که نظارتی بر بازار وجود ندارد. همه چیز در کشور رها شده، به گونه ای که یک مغازه کالایی را با یک قیمت میدهد و مغازه کناری آن قیمت دیگری روی کالای خود گذاشته است.
این نماینده در پایان افزود: البته همه چیز مربوط به یک قوه هم نیست. الان سازمان تعزیرات میگوید اگر کسی شکایت کند، ما با آن برخورد میکنیم، ولی نمیشود یک نفر کالایی را بخرد و چند روز زندگی خود را رها کند و دنبال شکایت و شکایت بازی بیفتد؛ بنابراین خود سازمان باید به عنوان مدعی وارد شود و نرخگذاریها را کنترل کند.
همه الان در بازار گران فروش هستند و هیچ کس هیچ اشراف و نظارتی روی کالاها ندارد. همه چیز رها شده و هر کس با هر روشی که میتواند سر مردم کلاه میگذارد و هر طوری بخواهد روی کالاهایش قیمت گذاری می کند.
سازمانهای دیگر هم وضعیتی مشابه این دارند و ترجیح میدهند سکوت کنند و تنها نظارهگر اوضاع باشند. هیچ کس به فکر مردم نیست. مردم هم بالاخره یک روز خسته خواهند شد، اما آن زمان دیگر دیر است!