چالش‌های احتمالی گفت‌وگو با یک مقام خارجی در تلویزیون ایران

عابدینی درباره توییت وزیر خارجه آمریکا مبنی بر تمایل به مصاحبه با تلویزیون ایران نیز اظهار می‌کند: به نظر من اگر وزیر امور خارجه آمریکا و یا حتی رئیس‌جمهور آمریکا هر کدام بخواهند به جریان آزاد اطلاع‌رسانی تن بدهند، بهترین کار این است که پاسخ دهند در شرایطی که حدود ۱۶ رسانه آمریکایی در ایران فعال هستند ـ از لس آنجلس تایمز گرفته تا آسوشیتدپرس و دیگران ـ چرا به یک خبرنگار ایرانی مجوز نمی‌دهند و یک خبرنگار ایران که در سازمان ملل باید حاضر باشد حق ندارد به پنج کیلومتری سازمان ملل نزدیک شود. اینها آنقدر برخوردهای دوگانه و معیارها و استانداردهای دوگانه دارند که در حقیقت نمی‌توان به یک کلمه حرف آنها اعتماد کرد.
کد خبر: ۹۱۲۳۳۷
|
۲۷ تير ۱۳۹۸ - ۰۱:۵۱ 18 July 2019
|
4015 بازدید

«اگر تلویزیون ایران دعوتم کند می‌پذیرم»؛ این جمله، چند روز قبل از سوی وزیر امور خارجه آمریکا مطرح شد. مایک پمپئو درباره‌ پذیرش حضور در تلویزیون ایران، به این نکته اشاره کرده است که محمدجواد ظریف ـ وزیر امور خارجه ایران ـ نیز چنین فرصتی را داشته است.

به گزارش تابناک و به نقل از ایسنا، در پی اظهار نظر وزیر امور خارجه آمریکا، برخی سیاسیون و رسانه‌ها از آن به عنوان فرصتی مغتنم یاد و اینگونه عنوان کردند که پیش از این‌ها باید رسانه‌های ایران به او درخواست مصاحبه می‌دادند.

انتقادی که از یک دهه قبل به رسانه‌های رسمی ایران و خصوصا صداوسیما وارد بوده و عنوان می‌شده، در شرایطی که مقامات ایرانی بارها مقابل دوربین‌های شبکه‌های تلویزیونی خارجی نشسته‌ و به پرسش‌های خبرنگاران پاسخ داده‌اند، چرا رسانه ملی ما نباید سران کشورهای دیگر را وادار به پاسخگویی کند.

البته در مقطعی به واسطه گفت‌وگوی اختصاصی صداوسیما با حسن نصرالله و بشار اسد تلاش شد به این انتقادها پاسخ داده شود و در ادامه هم برنامه‌ای با عنوان «سفیران» تلاش کرد با آوردن سفرای کشورهای مختلف مقابل دوربین‌ها تا اندازه‌ای این روند را ادامه دهد؛ اما این گفت‌وگوها همان‌طور که از نام مصاحبه‌شونده‌ها برمی‌آید هیچکدام آن‌طور که باید چالشی نبودند و رویکردی کاملا متفاوت را دنبال کردند.

حالا وزیر امور خارجه آمریکا به صداوسیمای ایران پیشنهاد مصاحبه می‌دهد و به نوعی توپ را به زمین رسانه‌های ایرانی انداخته است؛ پیشنهادی که از سوی برخی به عنوان فرصت یاد می‌شود.

احمد مطهری از جمله موافقان این گفت‌وگو است. او روز گذشته در مصاحبه‌ای چنین عنوان می‌کند، صداوسیما نباید درخواست پمپئو برای گفت‌وگو را رد کند. اگر یک خبرنگاری باشد که بتواند آقای پمپئو را به چالش بکشد و مصاحبه ساده‌ای برای وزیر خارجه آمریکا نشود، می‌تواند مفید باشد.

بر این اساس یکی از شروط لازم برای موفقیت در این مصاحبه انتخاب خبرنگاری است که کاملا مسلط بوده و بتواند وزیر امور خارجه آمریکا را به چالش بکشاند.

هرچند که این چالش هم وجود دارد که اگر این مصاحبه انجام هم شود، تلویزیون ما در نهایت این توان را دارد که صحبت‌های فردی مانند پمپئو را پخش کند؟

چالش‌های احتمالی گفت‌وگو با یک مقام خارجی در تلویزیون ایران

حسن عابدینی نخست درباره نبود گفت‌وگوهای چالشی با مقامات خارجی در ایران اظهار می‌کند: معمولاً مقامات ارشدی گفت‌وگو می‌کنند که دارای پیام کاملاً منطبق بر منطق و استدلال داشته باشند. بسیاری از اوقات شاهد هستیم که خبرنگاران ایرانی ـ چه رسانه‌های تصویری و چه نوشتاری ـ پیش از اینکه مقامات خارجی بخواهند به کشورمان بیایند، تقاضای وقت مصاحبه می‌کنند، اما بنا به دلایلی که آن‌ها زمینه را برای مصاحبه فراهم نمی‌کنند؛ یک دلیل آن این است که اصولاً بسیاری از این مقامات حرف‌های منطقی و متقاعدکننده برای زدن ندارند.

وی ادامه داد: اگر شما مصاحبه‌ای با مقامات اروپایی در ایران صورت بدهید یا حتی فرض کنید مقامات شرق آسیا که به ایران آمدند ـ از جمله نخست‌وزیر ژاپن که اخیراً به ایران آمد ـ اینها اگر صحبتی برای متقاعد کردن افکار عمومی داشتند، حتماً آمادگی این را داشتند که گفت‌وگو کنند و رسانه‌های ایران هم حتماً این کار را انجام می‌دادند؛ البته به منزله این نیست که مصاحبه‌هایی صورت نگرفته باشد. برخی از مقامات حتی در سطح ارشد با ما گفت‌وگوهایی داشتند از جمله آقای رجب اردوغان زمانی که نخست‌وزیر ترکیه بودند و با تغییر ساختار قانون اساسی‌شان رئیس‌جمهور شدند. ایشان به تهران آمدند و ما با او گفت‌وگو کردیم. بنابراین افراد موثر در منطقه آمادگی برای گفت‌وگو را دارند ولی بسیاری از مقامات این کشورها در مواجهه با خبرنگاران دوری می‌کنند. حتی شما می‌بینید که مقامات آمریکایی با تعدادی خبرنگار خاص گفت‌وگو می‌کنند؛ به دلیل اینکه آنها هرگز نمی‌خواهند آن مقام را به چالش بکشند اما از سوی رسانه‌های ایران حتماً به چالش کشیده می‌شوند.

این کارشناس رسانه در بخش دیگری از گفت‌وگوی خود لازمه‌ی گفت‌وگوهای چالشی با مقامات خارجی را حمایت مقامات کشور خودمان از رسانه‌ها عنوان می‌کند.

او درباره علت اینکه مقامات ایرانی به گفت‌وگو با رسانه‌های مختلف خارجی جواب مثبت می‌دهند، هم چنین اظهار می‌کند: دلیل این است که جمهوری اسلامی از یک منطقی برخوردار است که این منطق معمولاً توسط بسیاری از رسانه‌های خارجی سانسور می‌شود. مقامات ایرانی مایل هستند این گفت‌وگوها به صورت زنده یا ضبطی از طریق آن رسانه‌ها در اختیار افکار عمومی قرار بگیرد. چنانچه هر زمان صحبت‌های مقامات ایرانی کامل، بااستدلال و منطقی که دارند از طریق رسانه‌های بین‌المللی منتشر شده، توانسته است تاثیر تعیین‌کننده‌ای در افکار عمومی داشته باشد؛ چراکه آنها معمولاً صحبت‌های مقامات ایرانی را تحریف می‌کنند.

وی در ادامه با بیان اینکه لزوماً یک مصاحبه صرفاً به‌خاطر چالشی بودنش، خوب نیست، در توضیح این جمله می‌گوید: به نظر می‌رسد تصویر ما از مصاحبه مقامات با رسانه‌ها، تصویری است که گویا خبرنگار باید در حد محاکمه با مصاحبه‌شونده برخورد کند؛ در حالی که اصولاً خبرنگار قاضی نیست بلکه خبرنگار می‌تواند سوال را بپرسد و ممکن است آن فرد حتی جواب هم ندهد. اینکه قضاوت کند درست نیست. قضاوت را باید در اختیار مخاطبان گذاشت.

عابدینی سپس درباره حضور مقامات خارجی در ایران و شرایط آن برای مصاحبه، اظهار می‌کند: اگر یک مقام اروپایی بیاید و با یک رسانه ایرانی صحبت کند، خبرنگار اولین پرسشی که می‌پرسد این است که چرا شما در حوزه برجام طی چهار سال گذشته یک گام به جلو نگذاشتید. چرا به تعهدات خود عمل نکردید و یا چرا آلمان در سال ۱۳۵۴ که نیروگاه اتمی در بوشهر ساخته شد، وقتی که انقلاب شد آنجا را رها کرد و رفت. چرا فرانسوی‌ها حاضر نشدند یک گرم اورانیوم غنی شده به ما بدهند و هزاران چراهای دیگر؛ خوب اینها سوالاتی است که پاسخی در اروپا برایش وجود ندارد و مقامات آمریکایی و اروپایی نمی‌توانند پاسخ قانع‌کننده‌ای برای افکار عمومی ایران بدهند به همین دلیل حاضر به مصاحبه نمی‌شوند.

عابدینی درباره توییت وزیر خارجه آمریکا مبنی بر تمایل به مصاحبه با تلویزیون ایران نیز اظهار می‌کند: به نظر من اگر وزیر امور خارجه آمریکا و یا حتی رئیس‌جمهور آمریکا هر کدام بخواهند به جریان آزاد اطلاع‌رسانی تن بدهند، بهترین کار این است که پاسخ دهند در شرایطی که حدود ۱۶ رسانه آمریکایی در ایران فعال هستند ـ از لس آنجلس تایمز گرفته تا آسوشیتدپرس و دیگران ـ چرا به یک خبرنگار ایرانی مجوز نمی‌دهند و یک خبرنگار ایران که در سازمان ملل باید حاضر باشد حق ندارد به پنج کیلومتری سازمان ملل نزدیک شود. اینها آنقدر برخوردهای دوگانه و معیارها و استانداردهای دوگانه دارند که در حقیقت نمی‌توان به یک کلمه حرف آنها اعتماد کرد.

وی اضافه می‌کند: مهمترین بحثی که وجود دارد الان این است که احتیاج نیست وزیر خارجه آمریکا بیاید و جلوی دوربین ما حرف بزند، از همان جا بگویند برای چه بدون هیچ دلیلی، به برجامی که پنج ـ شش کشور در آن گفت و گو کردند و حاصل دو سال مذاکره مستمر و فشرده دیپلمات‌های برجسته جهان بوده است، پشت پا زدند و از آن خارج شدند. بنابراین سوال‌هایی که جمهوری اسلامی از آنها دارد پرسش‌های پنهانی نیست آمریکایی‌ها به کدام یک از پرسش‌های ملت ایران پاسخ داده‌اند که مجدداً بیایند و جلوی دوربین ما بنشیند و پاسخ بدهند.

حسن عابدینی در پایان درباره درخواست تلویزیون ایران برای مصاحبه با مقامات خارجی، یادآور می‌شود: آخرین مورد نخست وزیر ژاپن بود که ما برای مصاحبه درخواست داشتیم؛ به هر حال هر رسانه‌ای این اتفاق را یک فرصت خوب برای خودش می‌داند که با مقاماتی که به ایران می‌آیند مصاحبه کنند اما این اتفاق در اغلب موارد کمتر پیش می‌آید که به پیشنهاد مصاحبه ما جواب مثبت بدهند. آن هم به دلیل فشرده بودن زمان و مسائلی از این دست است.

 

از حضور مقامات خارجی در رسانه‌های داخلی نترسیم

همچنین محمد سلطانی‌فر در این زمینه می‌گوید: من به شدت از این اتفاق استقبال می‌کنم. به نظر من همان‌طور که مقامات ما مانند آقای ظریف (وزیر امور خارجه ایران) و دیگر نمایندگان ایران توانسته‌اند در سازمان ملل یا دیگر عرصه‌های بین‌المللی با تمام رسانه‌های امریکایی برای مصاحبه حضور پیدا کنند، این امکان باید برای مقامات آمریکایی نیز به وجود بیاید که آنها هم بیایند و مصاحبه داشته باشند.

از او سوال می‌کنیم که به نظر او چرا تا به حال چنین اتفاقی در تلویزیون ایران صورت نگرفته است؟ که پاسخ می‌دهد: از آنجا که تا به حال این اتفاق در تلویزیون ایران سابقه نداشته، هضم این داستان برای صداوسیمای ما یا حتی دیگر رسانه‌های داخلی خیلی ممکن نبوده و چون این امر قرار است برای اولین بار صورت بگیرد، حتما با چالش‌هایی روبه‌رو خواهد بود.  

سلطانی‌فر ادامه می‌دهد: به نظر من این امر تابویی بوده که شکل گرفته و این تابو بالاخره باید شکسته شود. از طرفی می‌توان گفت که انگیزه این کار در ما شکل نگرفته است و احساس می‌کردیم که خطوط قرمزی در این امر هست که نباید اتفاق بیفتد، اما به نظر من نه آنچنان خطوط قرمزی هست و نه چیز خاصی در این باره وجود دارد. اتفاقا اگر یک بار بتوانیم بالاترین حد را دنبال کنیم و این مسیر را شکل دهیم، بعدا این امر می‌تواند به صورت روال با روسای دیگر کشورها و مقامات مختلف دنیا شکل بگیرد، به هر حال رسانه خودش یک فرصت برای بیان گفت‌وگوها، دیدگاه‌ها و تبادل نظرها است که می‌تواند این فضا را شکل دهد.

او با بیان اینکه درست است که گفته می‌شود رسانه‌های امریکایی خصوصی هستند و به هیچ‌کدام از رسانه‌های دولتی امکان مصاحبه با سران ایرانی را نمی‌دهند، می‌گوید: من احساس می‌کنم علی‌رغم همه این مباحث این فضا در آمریکا شکل گرفته که مسوولان ما می‌توانند مصاحبه کنند؛ به همین دلیل مسوولان امریکایی نیز باید بتوانند با رسانه‌های ما صحبت کنند؛ چراکه حرف‌های آن‌ها جدید نخواهد بود و تمامی حرف‌هایی که می‌خواهند علیه مردم یا حکومت ما بزنند را تا الآن توسط رسانه‌های آمریکایی گفته‌اند و تقریبا تمام آن حرف‌ها را مردم ما از طریق رسانه‌های رسمی و غیررسمی شنیده‌اند.

این استاد دانشگاه تأکید می‌کند که ما باید به آن‌ها نشان دهیم که هیچ نگرانی از صحبت‌هایی که قرار است در مصاحبه با تلویزیون ایران بزنند و روبه‌رو شدن با آنها نداریم و همچنین این امکان را داشته باشیم که پمپئو بیاید و همان حرف‌های تکراری‌اش را با رسانه‌های ما بزند.

سلطانی‌فر با بیان اینکه این مصاحبه می‌تواند هم توسط صدا و سیما و هم رسانه‌های دیگر منتشر شود، می‌گوید: حال چند روزنامه با مشارکت هم یا خبرگزاری‌ها هم می‌توانند این مصاحبه را انجام دهند. به نظر من اگر محدودیتی در حوزه صداوسیمای ما هست حتی خود ایسنا هم می‌تواند این مصاحبه را شکل دهد و به صورت تصویری آن را پخش کند؛ چراکه رسانه‌ای نیمه‌خصوصی است و خیلی هم دولتی نیست. در کل این کار باید انجام شود تا این احساس به وجود نیاید که ما از اینکه حرف‌های تکراری‌شان در یک رسانه داخلی پخش شود، ترس یا نگرانی داریم.

او همچنین درباره فردی که توانایی انجام این مصاحبه را دارد، اظهار می‌کند: قاعدتا کسی باید مصاحبه کند که به زبان انگلیسی مسلط باشد، با مواضع ایران آشنا باشد و همچنین بتواند سوال‌های بسیار چالشی بپرسد. مخصوصا اگر این شخص از مسائل درونی و حقوق بشر آمریکا مطلع باشد، خیلی بیشتر می‌تواند مقامات امریکایی را به چالش بکشد. اگر ما بتوانیم از کسانی که مثلا در شبکه پرس‌تی‌وی ما کار می‌کنند، آمریکایی هستند و نسبت به مباحث مربوط به حقوق بشر آمریکا وارد هستند، استفاده کنیم، بهتر خواهد بود.

معاون سابق امور مطبوعاتی ادامه می‌دهد: همچنین در شبکه‌های پرس تی وی و برون مرزی صداوسیما، آمریکایی‌های سیاهپوستی را داریم که با مسائل حقوق بشر آمریکا تا مقدار زیادی دست به گریبان هستند و خیلی خوب می‌توانند درباره مسائل نژادپرستانه در آمریکا چالش‌هایی را به وجود بیاورند؛ به جای اینکه فقط دیدگاه‌های پمپئو یا شخص دیگری را مطرح کنند.

این استاد ارتباطات در عین حال می‌گوید: البته ما خبرنگاران داخلی بسیار خوب و مسلط به زبان انگلیسی هم داریم که آنها هم می‌توانند این مصاحبه را انجام دهند؛ البته نباید این مصاحبه را به صورت تریبونی و بلندگویی انجام دهیم، بلکه باید یک مصاحبه کاملا چالشی باشد و آن یکی دو نفری که در مصاحبه شرکت می‌کنند باید این امکان را داشته باشند که مباحث درون آمریکا و دولت امریکا را هم به عنوان چالش‌های مستقیم و غیرمستقیم به تصویر بکشانند.

سلطانی‌فر در پایان در پاسخ به پرسش ایسنا درباره اینکه این اتفاق با چه چالش‌های احتمالی روبه‌رو خواهد؟ بیان می‌کند: هر موضوع نویی یکسری موافق و مخالف دارد. زمانی که ماهواره به عنوان موضوع نو به کشور ما آمد، مخالف و موافق داشت و دارد. همچنین شبکه‌های اجتماعی و اینترنت نیز موافقان و مخالفانی داشت. حتی می‌گفتند که اینترنت حرام است. به همین دلیل ما نباید نگران نو بودن آن باشیم.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟