از چند روز پیش که خبر مثبت شدن دوپینگ تایمازوف و طلایی شدن مدال کمیل قاسمی آمده، همه جا پر شده از تبریک و حمایت از این قهرمان بزرگ، حتی امروز در خانه کشتی برای او جشن تجلیل هم گرفتند و پیگیر هستند تا پاداش طلاییهای لندن هم به او برسد. حالا این حجم از حمایت و پشتیبانی را مقایسه کنید با آنچه ما در وزنه برداری داریم.
اگر کشتی امروز یک مدالش طلا شده، پیش از این ما در وزنه برداری دو مدال طلا و یک مدال نقره از همین طریق برایمان بدست آمده است، اما افسوس از کوچکترین حمایت. مدال برنز کیانوش رستمی نقره شد، برایش چه کردیم؟ برای طلایی شدن محمدپور چه؟ غیر از اینکه اطلاعات غلط از طریق رییس فدراسیون به کمیته المپیک داده بودیم تا او حتی نتواند مدالش را بگیرد. اگر پادرمیانی و پیگیری فردی مثل دکتر آخوندی نبود، سعید همین مدال را هم حالا نداشت. برای پاداش سعید چه کردیم؟ حتی یک تبریک خشک و خالی برایش گذاشتیم؟ برای نواب نصیرشلال چه؟ مدال نقره او هم طلا شد. آیا اصلا پیگیری کرده ایم که مدالش را بگیریم؟ برای جوایزش چه؟ اینها به کنار، یک تقدیر و تبریک هم نباید بگوییم؟
اینها میشود که کشتی امروز بودجه ۱۰۰ میلیاردی دارد و وزنه برداری ۴ میلیارد. اینها میشود که هیچ همدلی و حمایتی در خانواده وجود ندارد. اینها میشود که با لیاقتهای ما را یا میبرند مربی آمریکا شود و یا باید در تیم ملی جانبازان کار کند. اینها میشود که خانواده پشت هم نیست.
همین چند روز پیش را ببینید. دبیر به محض اینکه رییس فدراسیون شد یک قهرمان المپیک را به نایب رییسی گذاشت. حالا این را مقایسه کنید با آنچه در وزنه برداری داریم. یا رقیب اصلی اش را بکار گرفت برای سازمان لیگ. از امیررضا خادم دعوت کرد برای نشست فنی. اما امروز در اتاقهای فدراسیون ما بحث سر این است که چه کسی به چه کسی رای داد و کدام استان را برویم زیر یک خمش تا عوضش کنیم.
آقایان مجمع فدراسیون وزنه برداری، نه تنها آقای رییس و همکارانش، بلکه شما هم در این عقب ماندگی سهیم هستید و حق مان است که همچنان دفاتر هیاتهای ما در استانها زیر پله استادیومها باشد و کشتی گیران در بهترین شرایط استان های شان را مدیریت کنند. این دنیایی است که خودمان برای خودمان ساخته ایم.
*داور ملی وزنه برداری