تحریم «محمد جواد ظریف» وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران،توسط وزارت خزانه داری آمریکا،اگر چه قابل انتظار بود،اما نکته اصلی خبر شب گذشته،اعلامیه تحریم ظریف نبود؛بلکه نکته اصلی تحریم وزیر امور خارجه ایران در لابلای موضع مقامات آمریکا پس از تحریم ظریف نهفته است؛آنجا که اعلام شد «آنان تصور نمی کنند با تحریم ظریف درهای دیپلماسی با ایران بسته شده باشد و آنان به دنبال شخص دیگری برای مذاکره در ایران هستند،شخصی که اختیار تصمیم گیری داشته باشد». بازی اصلی تحریم ظریف در اینجا نهفته است؛جایی که «تیم بی»می خواهد وزیر خارجه ایران را برای مذاکره بی اعتبار جلوه دهد و احتمالا در محاسبات خویش،به این جمعبندی رسیده است که ممکن است این ایده در ایران هم مورد توجه قرار گیرد؛چه اینکه در ماه های اخیر شاید به خطا نشانه هایی هم دریافت کرده باشند.
در ساعات گذشته بسیاری از تحلیل گران داخلی و بین المللی به تقبیح تحریم ظریف پرداخته اند؛برخی این اقدام را نشان دهنده ناتوانایی «تیم بی» در مقابل منطق و زبان رسای ظریف دانسته اند؛بعضی دیگر آن را نشانگر بسته شدن درهای دیپلماسی و ریای کاری آمریکایی در مذاکره قلمداد کرده اند و افرادی دیگر این اقدام را خلاف رویه های بین المللی،تعریف کرده اند و البته هر کدام هم پیشنهادهای مختلفی برای بی اثر کردن تحریم ظریف ارائه کرده اند که هر کدام در جای خود مهم و قابل بررسی است؛اما اگر نکته صدر مطلب را بپذیریم که آمریکایی ها به دنبال بی اعتبار کردن ظریف به عنوان نفر اول دیپلماسی ایران هستند و می خواهند از وی فردی مسلوب الاختیار را ترسیم کنند تا بدین وسیله و با این بازی روانی،او را از میدان خارج کنند،لازم است بر این اساس،نوع مواجهه ما متفاوت باشد.
امروز اگر چه حمایت بدنه اجتماعی کشور از ظریف به مانند همیشه،ضروری و مهم است و اگر چه مواضع رئیس جمهور و معاون اول رئیس جمهور در پشتیبانی از وزیر امور خارجه به عنوان تنها مسیر دیپلماسی ایرانی، واجب است،اما مهم تر از این دو،پیام و حمایت گزینه هایی است که آمریکایی ها تصور می کنند می توانند با دور زدن دستگاه رسمی دیپلماسی ایران با آنان مذاکره کنند؛امروز کور کردن این بازی روانی،در اختیار خود ما است.امروز زمانی است که اگر آمریکایی ها به خطا نشانه هایی گرفته اند که می توانند رئیس دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی را با توسل به مذاکره با گزینه رقیب یا جایگزین او،بی اعتبار کنند،با صریح ترین زبان ممکن،پاسخی دریافت کنند که چنین مسیری در جمهوری اسلامی وجود ندارد و جمهوری اسلامی،پشت سربازان خود را در جبهه نبرد خالی نخواهد کرد چه آنکه یکی از اتهامات محمد جواد ظریف از سوی آمریکایی ها،حمایت،همکاری و پشتیبانی از سربازان وطن در دیگر جبهه های نبرد حق طلبانه ملت ایران،علیه تجاوزگری و زیاده خواهی های آمریکایی است.
برای خنثی کردن تحریم ظریف،لازم است با شجاعت و صراحت،موضع گیری شود که راه جایگزینی برای مذاکره با ایران خارج از دستگاه دیپلماسی کشور وجود ندارد؛سرداران دیپلماسی و سرداران مقاومت، هر کدام در جای خود و در یک امتداد،برای مردم و جمهوری اسلامی شان تلاش می کنند؛ باید با صراحت گفته شود که این مسیر،مسیری دوگانه نیست؛هیچکدام رقیب هم نیستند و برای جایگزینی با هم،رقابتی ندارند. این خط نفاق را از همین امروز،برای همیشه می توان کور کرد،اگر بخواهیم!