کم نبودند چهرههای شناخته و تحصیلکردهای که در سالهای گذشته به ایران آمدند و در این فضا موفق نبودند. از سوی دیگر، کم نیستند در میان دولتمردان همه این سالها چهرههایی که در دانشگاههای معتبر داخلی و خارجی درس خواندهاند، ولی در عرصه مدیریت موفق نبودهاند.
نگاهی به عرصه مدیریت کشور نشان میدهد، ما در همه این چهل سال از بسیاری از نیروهایی که در حوزه تحصیلات نخبه به شمار میرفتند، بهره گرفتیم ولی خروجی این نخبگان وطنی در عرصه مدیریت ناامیدکننده بود.
این مسأله این پرسش را مطرح میکند که چرا نخبگان و تحصیلکردهها در اینجا کارآمد نیستند؟
دکتر محمود سریعالقم در این زمینه چنین نظری دارد: «تحصیل کرده و صاحب مدرک در کشوری که «سیستم» ایجاد کرده و ویژگی های فوق را غیرفردی و نهادینه کرده، منطقی و معقول عمل می کند. هنگامی که سیستم حاکم نیست، به تعبیر اخلاقیون، خودخواهی ها، تک روی ها، منافعِ مجریان، تلقی های فردی، چرخۀ ناتمامِ سعی و خطا و لذت بردن از امکانات رایج می شوند.»
* تحصیلات و تخصص تا چه میزان مقهور سیستم و فضای کاری میشود؟
* تحصیلات به تنهایی چقدر در موفقیت مدیران مؤثر است؟
* چه مواردی را برای موفقیت یک تحصیلکرده در ایران مؤثر میدانید؟
* پاسخ شماه به این پرسش کلی چیست؟ «چرا تحصیلکردهها در اینجا ناکارآمدند؟»