هیات ایرانی که در دقیقه نود موفق به اخذ ویزا شده بود از نیویورک بازگشته و حالا وقت ارزیابی و بررسی دستاوردهای این سفر است. سفری که علیرغم تلاشهای غربیها به خصوص فرانسویها در کاهش تنش میان ایران و امریکا موثر واقع نشد. امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل امریکا در گفتوگویی با
«آزادی» به ارزیابی نکات مثبت و منفی این سفر پرداخت.
به گزارش
«آزادی»، او با اشاره اینکه «نزدیک بیست سال است که روسای جمهور ایران به طور مکرر در نشستهای مجمع عمومی سازمان ملل شرکت میکنند» گفت: «نشست امسال، اما ویژگیهای خاصی داشت. نخست اینکه فشار امریکا بر ایران تا جایی گسترش پیدا کرده بود که وزیر خارجه ایران را تحریم کرده بودند و به نظر میرسید که امریکاییها در ممانعت از سفر هیات ایرانی مصمم هستند چنانچه تا آخرین لحظات ویزاهای آقای روحانی و ظریف را صادر نکرده بودند. از این جهت صرف حضور در نیویورک بدون اینکه مقامات ایرانی نطق و برنامه خاصی هم داشته باشند، حائز اهمیت است.»
وی افزود: «نکته دوم این است که از مدتها قبل گمانهزنیهایی درباره امکان دیدار روسای جمهور ایران و آمریکا آغاز شده بود. برخی از مقامات امریکایی و حتی شخص ترامپ در این باره ابراز خوشبینی و یک چشمانداز امیدوارکننده را ترسیم میکردند. از طرفی مقامات ایرانی به خصوص از سوی رهبر معظم انقلاب تاکید میکردند که چنین مذاکرهای انجام نخواهد شد؛ بنابراین همه منتظر بودند که ببینند چه اتفاقی میافتد. دیدیم که رهبران سه کشور اروپایی هم به هر دری زدند و تلاش کردند که این دیدار صورت بگیرد که نگرفت.»
این کارشناس مسائل آمریکا در تشریح دستاوردهای این سفر به نکات مثبت و منفی آن پرداخت و گفت: «اینکه مشکل مشکل ایران و امریکا حل نشد یا تنشها کاهش پیدا نکرد و راهحلی برای خروج از این وضعیت یافت نشد جای تاسف دارد و دلیلش نیز این بود که امریکاییها حاضر نشدند هیچ نرمشی نشان دهند. شاهد بودیم که درست چند روز قبل از این سفر، در یک اقدام بیسابقه در تاریخ، بانک مرکزی ایران را تحریم کردند و نشان دادند که برای تحت فشار قرار دادن ایران از هیچ ابزاری فروگذار نمیکنند. در این شرایط رسیدن به وضعیتی که امکان ملاقات روسای جمهور دو کشور مهیا شود، تقریبا غیرممکن بود.»
وی ادامه داد: «به هرحال این سفر نکات قوت بسیاری داشت. میتوان گفت که یکی از مهمترین نطقهای روسای جمهور ایران در مجمع عمومی امسال انجام گرفت. یک طرح کاملا مشخص و عملیاتی درباره یک موضوع بسیار مهم و نگرانی مهم جهانی یعنی امنیت هرمز تحت عنوان «صلح هرمز» مطرح شد. بدون شک در شرایطی که تنش در منطقه بسیار افزایش یافته است، این طرح مورد توجه قرار گرفت. آقای روحانی در همان نطق خود خیلی از موضوعات را مشخص و شرایط ایران را مطرح و تاکید کرد که تحت فشار هیچ مذاکرهای صورت نخواهد گرفت.»
این تحلیلگر مسائل بینالملل اشارهای نیز به حاشیههای این سفر داشت و گفت: «سفر هیات ایرانی به نیویورک البته با موضوعات حاشیهای هم همراه بود از جمله مصاحبههای آقای روحانی و ظریف. آقای روحانی مصاحبههایی داشت از جمله با فاکس نیوز. وزیر امور خارجه کشورمان نیز علیرغم اینکه تحریم بود، مصاحبههای متعددی داشت و میتوان گفت که در مجموع این سفر یکی از بهترین سفرهای بود که هیات ایرانی طی سالهای اخیر به نیویورک داشته است. البته ممکن است به خاطر انجام نشدن دیدار مورد بحث، شرایط از این پس وخیمتر شود و تنشها بین ایران و امریکا افزایش پیدا کند. نشانههای این افزایش تنش را هم دیدیم. ممانعت از ملاقات ظریف از تخت روانچی نشان داد که امریکاییها تا چه اندازه با ایرانیها برخورد میکنند و حتی وارد موضوعات اخلاقی و انسانی هم شدهاند.»
وی تاکید کرد: «در مجموع سفر اخیر دستاوردهای زیادی داشت و اگر تحولات آینده باعث وخیمتر شدن اوضاع بین ایران و امریکا نشود، میتواند منشا خیری برای کشور باشد. به ویژه اینکه گفته شده در این سفر به ایران هشدار داده شده که اگر گام چهارم را بردارد، اروپا از برجام خارج میشود و احتمالا بحث مکانیزم ماشه و برگرداندن قطعنامههای شورای امنیت مطرح میشود. آنطور که من شنیدهام ایران نیز پیش از این، اعلام کرده در این صورت اقدام متقابل میتواند به توقف پروتکل الحاقی و حتی خروج از ان پی تی بیانجامد که این شرایط را بسیار سخت و بحرانی میکند.»
ابوالفتح در پاسخ به اینکه بروز این شرایط سخت و بحرانی چقدر محتمل است و نتیجه آن چه خواهد بود؟ گفت: «دولت ترامپ، دولت شگفتیساز است، اما اگر این را کنار بگذاریم، بر اساس فرایند موجود روند مخاصمه رو به تزاید است. به احتمال قریب به یقین ایران تهدیدها را برنمیتابد و گام چهارم را برمیدارد، اروپاییهای که تا حالا امیدوار بودند در نیویورک امکان نوعی مصالحه فراهم شود، بعد از اینکه دیدار انجام نشد و چشن اندازی هم در این باره نیست به سوی امریکا حرکت میکنند. این روند در نهایت پایان حیات برجام خواهد بود و در آن صورت یک حرکت دومینو وار به لبه پرتگاه آغاز میشود و ممکن است ایران در چنین شرایطی به سوی آنچه غربیها دستیابی به سلاح اتمی مینامند، حرکت کند. امریکا و غربیها نیز جنگ اقتصادی علیه ایران به سرحد ممکن میرسانند. شاید این وضعیت و وحشتی که ایجاد میشود، گشایشی ایجاد کند همان طور که قبل از برجام غربیها نگران دستیابی ایران به سلاح هستهای طی دو، سه هفته بودند و همین سبب شد به مصالحه تن دهند. افزایش تخاصم در این مقطع نیز ممکن است ایران را در آستانه دستیابی به سلاح اتمی قرار دهد یا تصور غربیها این باشد که ایران به این توانایی رسیدهاست. تحریمهای شورای امنیت نیز فشارها را بیشتر میکند، زیرا روسیه و چین هم در ظاهر ملزم خواهند بود که به تحریمهای شورای امینت تن دهند و این یعنی منافذ تنفسی ایران بسته میشود و این شرایط را سختتر میکنند. در این صورت شاید در لحظهای که به نظر برسد همه چیز تمام شده، دو طرف یک راهحل مسالمتآمیزی بیابند.»