نمایش عمومی فیلم سینمایی «سال دوم دانشگاه من» اثر رسول صدرعامل، فرصتی برای بازگشت دوربین فیلمبرداری به دانشگاه و نگاهی به نسل تازه دانشجویان و دغدغههایش در بستر یک درام است؛ درامی که شاید بهترین اثر صدرعاملی نباشد اما سراغ بخشی از جامعه جوان ما را رفته که فیلمسازان در دوران کمدیهای پرفروش ریسک پرداختن به آنها را به جان نمیخرند.
«تابناک»؛ علی مصفا، پدرام شریفی، بابک حمیدیان، ویشکا آسایش، شقایق فراهانی، نیلوفر خوشخلق، علی استادی، مریم بوبانی، شیوا خسرومهر، افشین هاشمی، سها نیاستی و فرشته ارسطویی مقابل دوربین الکسای هومن بهمنش رفتند تا سیزدهمین فیلم رسول صدرعاملی که فیلمنامهاش را پرویز شهبازی نوشته، شکل دهند و «سال دوم دانشگاه من» اثری شود که مطرحترین بازیگران نقشهای حاشیهاش را دارند و نقش اصلی به چهرهای جوان و نابازیگر اختصاص یافته است.
رسول صدرعاملی با مسیر فیلمسازیاش نشان داده، دغدغه جدی پیرامون نوجوانان و جوانان دارد و این فیلمش نیز در همین فضا میگذرد. یک درام درباره روابط دختران دانشجویی که به اقتضای سنشان و نیازهایشان تسلیم عوامل دانشگاه نیستند و به زعم متولیان آموزش عالی، سرکش محسوب میشوند. ماجرا با یک سفر دانشجویی شروع میشود که قرار است به یک سفر طولانیتر پیوند بخورد و قصهها از سفر نخست آغاز میشود و طی مسیر سفری که قرار است سفر ابدی باشد، پیوند میخورد. مهتاب (سها نیاستی) و آوا (فرشته ارسطویی) دو دوست نزدیک به هم هستند که در میانه این سفر، از هم فاصله میگیرند و حتی یکی به رقیب عشقی دیگر تبدیل میشود و پروتاگونیست به آنتاگونیست بدل می گردد.
«سال دوم دانشکده من» بازیهای خوبی دارد، دو بازیگر تازه کار فیلم به ویژه بازیگر نقش آوا، استعدادهای تازه سینمای ایران هستند که در صورت انتخابهای درست در آینده، میتوانند به بازیگرانی حرفهای تبدیل شوند. پدرام شریفی هم قابلیت نامزدی سیمرغ بلورین دارد. فیلم تعداد زیادی بازیگر جوان دارد که نقش دانشجو را بازی میکنند و همه حضوری قابل توجه در فیلم دارند. موسیقی کریستف رضاعی، مثل همیشه شنیدنی است و هرچند حجم استفاده از آن زیاد نیست، در ذهن مخاطب میماند و به فضاسازی کمک میکند.
«سال دوم دانشکده من» فیلمی اجتماعی و به روز است؛ همچون «من ترانه...» و «دختری با کفشهای کتانی» آدرس درستی از شرایط اجتماعی امروز میدهد، در عین حال به شخصیتهایش نزدیک میشود و تصویری انسانی و قابل باور از آنها ترسیم میکند. مشکل فیلم شاید نبود قصههای فرعی غنی و قوی است که بدنه قصه اصلی را تقویت کنند و به فیلم، ضرباهنگ بهتری بدهند. با این همه، «سال دوم دانشکده من» از بازگشت صدرعاملی به سینمای مورد علاقهاش خبر میدهد.
سینمایی که بخشی از آن محصول دورانی است که به عنوان روزنامهنگار و خبرنگار فعالیت کرده است. او همیشه مسائل اجتماعی را رصد و تلاش کرده در فیلمهایش تصویرگر تحولات جامعه باشد. پس از نمایش برشهایی از حیات اجتماعی ایرانیان در دهه هفتاد و هشتاد شمسی، با «سال دوم دانشکده من» صدرعاملی و شهبازی عکسی از دهه ۹۰ و جوانانش به ما نشان دادهاند؛ عکسی بدون روتوش، واقعی و تأثیرگذار.