قدرت تکنولوژی و تغییرات بنیادی در پارادایمهای دنیای امروز، هر چیزی را باورپذیر کرده است. پیش از این، سخن از اژدها و آدمهای فرازمینی و ...، تنها رویای کودکانهای بود که خواب دوشین ما را پر می کرد از رویا و بیخوابی.
اما امروز به مدد واقعیت افزوده، واقعیت مجازی، پرینترهای سه بعدی، فناوری هولوگرافی سه بعدی و ... فاصله انسان با تخیلاتش بسیار کمتر شده است. آنقدر که رویا بر دروازههای واقعیتمان فرود میآید و قلعه باورمان را فتح میکند.
امروزه مبانی تفکر، تحلیل، داده و سرعت، تغییری مداوم دارد. به همین اندازه، تصمیم گیری و تعمیم آن در طول یک زمان مشخص، دچار بحران شده است.
به عنوان مثال مزیت رقابتی، اولین مبحث توسعه کسب و کار، امروزه به مزیت لحظهای تغییر یافته است. دیگر هیچ سازمان و محصولی، نمی تواند ادعا کند که با مزیت رقابتی مطلق امروزش، میتواند بازار فردا را تصاحب کند. دیگر هیچ تکنولوژی نمی تواند بر روی خط تولیدش برای مدت طولانی جولان دهد.
افسانه میلیاردهای یک شبه و ورشکستگان یک ساعته، به واقعیتی تبدیل شده که دیگر از شنیدنش جا نمیخوریم. چه بسیار شرکتها و صاحبان مگاپروژههایی که در کمتر از یک دهه رشدی جهانی داشته اند و به واسطه عقب ماندن از یک نیازِ در دسترس، در کمتر از یک سال بازارشان را به شرکتهای کوچک چند نفری با دفتری اجارهای، واگذار کردند.
این داستان، همچنان ادامه خواهد داشت و به نظر می رسد، روایتهای بیشتر در کوچه و شهرهای ما هم به چشم خواهد خورد.
برای صاحبان کسب و کار، با ریسک سرعت بالای تغییرات تکنولوژی، رقبای پویا، تغییر مداوم ذائقه مخاطبین، کالاها و خدمات جانشین و ... دغدغههای جدیای ایجاد شده است. دغدغههایی که اگر واکاوی و پیش آیندهنگری بر آن متصور نشود، به راحتی به انحلال کسب و کار و ضررهای جبران ناپذیرخواهد انجامید.
اما راهکار تطابق با تهدیدات و سوار شدن بر موج تغییرات چه خواهد بود؟ بدون شک، شناخت از پیشرانههای آینده، آشنایی با تحولات آتی کسب و کار و پیش بینی ملزومات همسانی با نیازِ تازهِ مشتری، بزرگترین دستاورد شنا در جهت رودخانه با سرعت مناسب خواهد بود.
پیشرانه هایی چون فناوری اطلاعات، علوم شناختی، نانو تکنولوژی و علوم زیستی، که هر کدام، به تنهایی سبک زندگی، نیازها، روشها و توانمندیهای مارا تغییر خواهند داد. اگر چه فناوری اطلاعات، بنیانِ تغییراتِ ماهویِ پیشرانههای دیگر را نیز سرعت بخشیده است، اما هر کدام از موارد یاد شده، انقلابی را در سبک زندگی انسان دهه آینده ایجاد خواهند کرد که پیش از وقوع باید در برنامههای تحقیق و توسعه شرکتها مستقر گردند.
بدون شک واکاوی و غور در پیش آینده نگری یا آینده پژوهی تحولات حوزههای گوناگون بر همسو سازی منابع سازمان برای هم آوایی با ذائقه آن زمان بازار هدف لازم و ضروری هست. به عبارتی در زندگی و کسب و کارهایِ پسامدرنِ رو به تحولِ امروز ما، آینده همین امروز است. تغییر ذائقه مشتریان، عدم وفاداری مخاطبین، بازارسازی به جای بازاریابی، مزیتهای لحظهای جایگزین مزیتهای رقابتی، چندوجهی بودن و مولتی مدیا شدن به جای انحصار بلند مدت، مرگ تبلیغات و ظهور روابط عمومی، شبکه سازی و ... مفاهیمی خواهند بود که در این چند ساله در حوزههای گوناگون فراگیر و گسترده شده و به نظر میرسد که با شدت بیشتری ادامه خواهد داشت.
فناوری اطلاعات به عنوان پلتفرم تحولاتِ انسان معاصر، در شاخههای پیچیدهای شیوه زندگی ما ار متحول کرده است. واقعیت افزوده، واقعیت مجازی، هوش مصنوعی با انقلاب تکنولوژیک و حتی ایدئولوژیکی که با خود همراه داشته است. پرینتر سه بعدی به عنوان یکی از بزرگترین پیشرانههای دهه آینده که از اقتصاد، بازاریابی، تولید، توزیع گرفته تا پزشکی، اعضای مصنوعی بدن و. را متحول خواهد کرد. اینترنت اشیا که در آیندهای نه چندان دور سبک زندگی مادی ما، خانههای ما، امنیت و ... را پیش از آنچه الان تصور میکنیم آسان و دگرگون خواهد کرد. بلاکچین که نامش بنیانهای بانکداری، مبادلات، خرید و فروش، مبانی حقوقی، قانونگذاری و ... را به لرزه درآورده است که علی رقم موافقان و مخالفان بسیاری که دارد، به سرعت در حال رسوخ در همه ارکان زندگی بشر امروز خواهند بود.
اما یکی از پیشرانههایی که در حوزه اقتصاد بیشتر از دیگر متغیرهای متکثر این مفهوم، در حال دگردیسی سریع بوده است، اقتصاد اشتراکی یا اشتراکی است. اگرچه در مواردی که پیشتر یاد شده، هوش مصنوعی، پرینتر سه بعدی، بلاکچین و ... مستقیم علت تغییرات بنیادین خواهند بود، اما اقتصاد اشتراکی، مدلولی است بر گرفته از همه تغییرات تکنولوژیک و اجتماعی که به عنوان یک دلیلِ متکثر، بر سبک زندگی و به ویژه اقتصاد و کسب و کار موثر خواهد بود.
اقتصاد اشتراکی به عنوان تغییر و متغیری که به سرعت در همه چارچوبهای زندگیِ انسانِ سالیان ما رشو ونمو کرده و به هر سو که بنگریم، پرتوی از رنگینکمانِ چند وجهی آن را میبینیم.
چیستایی اقتصاد اشتراکی
قبل از آنکه مبانی اقتصاد اشتراکی مورد نظر را بررسی کنیم، لازم است تا به انواع مشارکتهای اقتصادی و رویکردها به اقتصاد مشارکتی نظری اجمالی داشته باشیم.
Collective Economics که به اقتصاد جمعی معروف شده و نمونههای پیشرو آن در ژاپن و در شراکت دادن سهام شرکتها و افراد در یک ساختار بزرگتر نمود پیدا کرده است. به عنوان مثال شرکتهای بزرگی وجود دارد که سهام شرکتهای دیگر را به خود اختصاص میدهند و به خاطر این همسانی هدف ها، همسانی منابع توسعه نیز ایجاد می-گردد. از طرفی گروهی برای تکمیل این موضوع و ایجاد سود جمعی و در نهایت، بهبود بهرهوری شرکتها، کارگران و منابع انسانی سازمان را در قسمتی از سهام شرکت، دخیل کردند تا با همسو کردن منافع، سود ناشی از خدمات منابع انسانی، مجموعه همافزایی را ایجاد نماید.
cooperative societies که در اقتصاد کشور به تعاونیها و مدل اقتصاد مشارکت جمعی یک نهاد اجتماعی، خانوادگی و ... در راستای ایجاد سازمانی مستقل با مفهوم تعاونی ایجاد نموده است گفته میشود.
participatory economics بیشتر به رویکردهای سوسیالیستی به مشارکت اقتصادی نظر دارد. به طور خلاصه، این نوع تعریف از اقتصاد مشارکتی مستلزم مالکیت اجتماعی داراییهای مولد، محلهای کار خودگردان و شوراهای محله است. در داخل محل کار تصمیماتی به صورت دموکراتیک گرفته میشود و هر کارگر یک رأی دارد، شغل متعادل است به طوری که هیچ کس تنها با کار رها و ناتوان کننده نمیماند و پرداخت با توجه به تلاش یا فداکاری شخصی انجام میشود. شهروندان در جوامع متعلق به شوراهای محلات هستند که میتوانند در تصمیمگیری در مورد مصرف و کالاهای عمومی محلی شرکت کنند. شوراهای کارگری و مصرف کنندگان از طریق یک ساختار فدرال دموکراتیک متشکل از واحدهای بزرگتر جغرافیایی در ارتباط هستند و از یک روش برنامهریزی دموکراتیک متمرکز برای ایجاد برنامه کلی برای اقتصاد استفاده میشود.
Public-Private Partnership که به مشارکت عمومی_خصوصی معروف است و شامل شیوههای متعدد مشارکت بخش خصوصی با دولتها ویا بخش عمومی حکومتی است که تنوع کارکردی بسیاری دارد و برای اجرای پروژههای متوسط و بزرگ اولویت دار بخش عمومی با عناوینی، چون مشارکت مدنی، BOT، BOLT و ... شناخته میشود. البته مدلهای بسیار مشارکت بخشهای خصوصی با هم نیز وجود دارد که بیشتر سطوح جامعه به نحوی با مدلی از آن در ارتباط بوده است.
اقتصاد اشتراکی در اسلام، که بدان بسیار پرداخته شده است، به تقسیم کار و نیز سود حاصل از انجام کار به تناسب سهم کارگر از کار انجام شده میپردازد. چیزی که بیش از آنکه رویکرد کسب سود را در بر داشته باشد، به تکریم انسان به عنوان اشرف مخلوقات میپردازد.
اما "اقتصاد شراکتی" مد نظر ما که با دو تعبیر Participatory Economics و نیز Sharing Economy ازآن یاد میشود، "اقتصاد شراکتی" یک الگوی اقتصادی است که دسترسی به جای مالکیت نقطه شروع آن است. اقتصاد اشتراکی بر توزیع مجدد، تقسیم و استفاده مجدد از ظرفیت اضافی در کالاها و خدمات متمرکز است. همزمان با فراگیری فناوری اطلاعات در سطوح جامعه پدیدار شد. رشد شگرف اینترنت و پلتفرمهای تعاملی، افزایش شبکههای اجتماعی، تغییر ذائقه سطوح مختلف جامعه، تغییر سریع نیازها و ... بستر را برای شکل یافتن زیر ساختهای اقتصاد اشتراکی به سرعت ایجاد کرد.
حذف واسطهها، دسترسی آسان به اطلاعات، کاهش هزینه تبلیغات و افزایش انفجاری ارتباطات با همه افراد، آغاز گر تحولی شد که به نظر میرسد علی رقم تاثیر بسیار عمیقی که بر مدل زندگی و کسب و کار ما گذاشته است، اما هنوز در آغاز راه خود باشد. وجود موبایل و اینترنتِ همراه بستر را برای توسعه هیجان انگیز این مفهوم ایجاد کرد. Zipcar، BlaBlaCar، Couchsurfing، Airbnb، Uber و پلتفرمهای بسیار دیگری که متولد شده اند و با رشدی غیر قابل تصور، مفاهیم بنیادین اقتصاد، کسب و کارو حتی شیوه زندگی ما را با تغییری نهادین مواجهه ساختهاند. چنانچه مجله تایمز در سال ۲۰۱۱ این مفهوم را جز ۱۰ ایدهای خواند که جهان را متحول خواهند کرد. در این میان کاتالیزورهایی به وجود آمده است که بستر مشارکت و تبادلات اجزا و افراد را تسهیل و اقتصادی میکند. به عنوان مثال، تکنولوژی بلاکچین، گویی ظرفی برای نشاندن اقتصاد اشتراکی در سفره مردم خواهد بود. این تکنولوژی که بر پایه تمرکز زدایی یا Decentralization بنا شده است، بزرگترین کمک به تنویر و تسهیل ارتباطات و ایجاد امنیتی فراتر از قوانین امروزین جوامع حتی متمدن و پیشرو خواهد داشت.
از مواردی که در سالهای اخیر ایجاد و توسعه یافته، می توان به ایربی ان بی Airbnb اشاره کرد. پلتفرمی برای کرایه مکانهای اقامتی است با بیش از ۳۰۰۰۰۰۰ مکان فهرست شده در ۳۹۰۰۰ شهر و ۱۹۱ کشور که از اتاق زیر شیروانی دو جوان در سان فرانسیسکو متولد و برای بزرگترین غولهای توریسم و هتلداری، خوابی آشفته شد. پلتفرمهای در حال توسعهای در کشور نیز در حال شکل گیری هستند که بدون شک در آینده نامهای آنها را بیشتر خواهیم شنید و به قسمتی از گردشگری ما تبدیل خواهد شد.
از دیگر استارت آپهای موثر در حوزه اقتصاد اشتراکی میشود به اوبر Uber با بیش از ۱۲۰ میلیون کاربر در سراسر جهان اشاره کرد که در داخل کشور، اسنپ، تاپسی و چند تاکسی آنلاین دیگر با مدل کسب و کاری آن در حال شکل دهی به شیوهای راحتتر و به صرفهتر برای حمل و نقل مسافرها بوده است. وجود سایتهایی، چون آمازون، دیوار، ایسام و ... و استقبال گسترده از چنین پلتفرمهایی، گرایش عمیق جوامع را به سمت اقتصاد اشتراکی نشان میدهد. افزایش بیسابقه جمعیت، نرخ رشد ساخت و ساز مسکن در جهان، محدودیت انرژی و منابع مورد نیاز بشر و ایجاد ارتباطات گسترده، اقتصاد اشتراکی را نه تنها اقتصادی، که لازم و ضروری کرده است و دیگر ترجیح هزاره نیست، بلکه بخشی از جامعه پسامدرن ماست.
اصول اقتصاد اشتراکی
در دایره اقتصاد اشتراکی، طیف وسیعی از اصطلاحات مختلف استفاده شده است، مانند اقتصاد مشارکتی، خرید جمعی collective) (purchasing، اقتصاد چرخشی (circular economy)، مصرف مشارکتی (collaborative consumption)، اقتصاد گیگ (gig economy) و اقتصاد همتا به همتا (peer-to-peer economy). همه این شرایط زیر چتر گستردهای به نام اقتصاد اشتراکی قراردارند.
به اشتراک گذاردن کالاها و خدمات باعث افزایش دسترسی افراد به مالکیت میشود و در عمل باعث میشود تا دسترسی را راحتتر کند. در واقع پوسته این مدل اقتصادی، میوه همکاری و استفاده مشترک از کالا یا خدماتی که ظرفیت استفاده بهتر از آن وجود دارد را در بر میگیرد. کسب و کارهایی، چون دیوار، ایسام، شیپور، پوتیشا، اسنپ، تاپسی، بازار، مامن پز و ... همه با تکیه بر ظرفیت فضای مجازی، امکان بازیابی از کالاها، خدمات، همکاریها و ... را فراهم آورده اند. مفهومی که با خود مبانی لازم دیگری را به همراه داشته است. همکاری، اعتماد سازی، سرعت تبادلات، استفاده بهینه از کالاهای دست دوم، ایجاد مشاغل جدید، مانند کسب و کار فریلنسری، کمک به تخریب کمتر محیط زیست، ارتقا سطح نسبی اقشار کم درآمد جامعه و در نهایت حرکت به سمت عدالت نسبی و سطوح دسترسی همسانتر برای سطوح گوناگون جامعه.
اقتصاد اشتراک گذاری یکی از بزرگترین روندهای تجاری تاریخ است و شیوه کار مشاغل را تغییر داده است. این مدلها مبتنی بر دستیابی به کالاهای اشتراکی، به جای دستیابی به آنها، باعث ایجاد مدلهای جدید تجاری شده است، اما همچنین باعث ایجاد یک ذهنیت جدید شده است. با قرار دادن اشتراک و دسترسی در مرکز مشاغل، میتوانیم ارزش اقتصادی، مردم و زمین را گسترش دهیم. اقتصاد اشتراکی، مردم و جوامع را به ایجاد، اتصال، همکاری، شکوفایی، تجارت، تعویض، دسترسی و به اشتراک گذاشتن کالاها، خدمات، مهارتها و دانش بین خود وامیدارد.
اثرات اقتصاد اشتراکی
محیط زیستی سالمتر: نگاهی گذرا به کارکردهای اسنپ، بی دود، ایر بی ان بی و ... تاثیر مستقیم بر آلودگی را نشان میدهد. هر چقدر میزان استفاده مردم از خدمات و کالاهای اشتراکی مانند بی دود، جاباما، اسنپ و ... بیشتر باشد، هزینههای دسترسی کاهش یافته و در ضمن دور ریز و آلودگی در سطوح زندگی کمتر خواهد بود. از طرفی با افزایش دسترسی آسان به کالاهای مشترک که در طول مدتی محدود برای کاربر مورد استفاده قرار خواهد گرفت، جذابیت خرید کالاهای نو کمتر شده و اشتراک از کالاهای با ظرفیت تسهیمی بیشتر خواهد بود. در واقع دو موضوع استفاده چند باره از یک کالا و دسترسی آسان به کالای مورد نیاز، باعث کاهش تقاضا و کاهش د. ر. ریز خواهد بود؛ و هر چه دور ریز انسان کمتر باشد، لطمات کمتری به محیط زیست خواهد زد.
تغییر سبک زندگی: برنامهریزی برای خرید ماشین و خانه، به ویژه در کشورهایی، چون ایران، یکی از اولین اولویتهای هر خانواده به حساب میآید. به ویژه با توجه هب منابع محدود، هر چه تعداد افراد بیشتر میشود نیاز به مسکن و ماشین بیشتر به چشم خواهد خورد. حال اگر بستری ایجاد شود که نیاز انسان به ماشین، در همان لحظه و در همان زمان مورد نیاز حل شود، دیگر پول برنامهریزی شده برای ماشین واستهلاکش در جایی دیگر و با اولویتی دیگر هزینه خواهد شد؛ و به خودی خود شیوه برنامهریزی و اولویتها را تغییر خواهد داد.
حرکت به سمت عدالت اقتصادی. اگر چه این حرکت، رسیدن به آرمانشهر ایده آلیستی نیست، اما حرکتی است در راستای تسهیل استفاده اقشار بیشتری از جوامع به امکانات و فرصتهای نسبتا برابر بر اساس دیتاهای توزیع شده.. با ایجاد دسترسی آسان برای به اشتراک گذاری خدمات و کالاها، درصد بیشتری از مردم توان استفاده از کالاها و خدمات گران را خواهند داشت.
بهبود بهرهوری: با افزایش کاربران اینترنت و ایجاد ارتباطات شبکههای اجتماعی، افراد توان بیشتری در خدمت گذاردن کالا و خدمات به دیگران و نیز در خدمت گرفتن کالا و خدمات دیگران خواهند داشت. محصولات داخل کمد، انباری، دانش انباشته سازمانها، همه و همه با سهیم کردن دیگران، چرخه استفاده را کوتاهتر و در عین حال پویاتر خواهند نمود؛ و در نهایت، بهره-وری برای یک کالا با به چرخه درآمدن آن برای مردم بیشتر خواهد شد.
کاهش قیمتها: قانون عرضه و تقاضا، اینجا کاملا صادق است. هرچه عرضه یک محصول یا خدمات بیشتر از تقاضای آن باشد، قیمت هم پایینتر است. چرخیدن یک کالا در دست چندین کاربر، در عمل به معنای تولید بیشتر آن در اقتصاد سنتی است. در واقع هر کالا یا خدمت با تعداد گردش بیشتر، عرضه بیشتری را رقم خواهند زد. از طرفی بسیاری ازین کالا توان رقابت با محصولات نو و دست اول را دارند و به عنوان کالای جانشین، قسمتی از بازار دست اول را به خود اختصاص خواهد داد.
حوزههای فراگیر اقتصاد اشتراکی
به زعم الوین تافلر، هر موج تغییرات که به موج تغییرات دیگر بر خورد میکند، همیشه چالشها و بر هم کنشهایی را تجربه کرده است. به عنوان مثال وقتی موج کشاورزی خود را با موج صنعت همآویز دید، اولین برخورد تکنیکی خود را دفاع از هویت خود میدانست. تولید انبوه، حضور ماشین آلات، زنگهای کارخانهها و ... چالشی بزرگ برای بازماندگان در عصر کشاوری به حساب می آمد. چالشی که با آمدن اینترنت و فناوری اطلاعات گریبان بازماندگان در عصر صنعتی را گرفته است که هر کدام ازین همنهشتیِ موجهایِ تغییراتِ اصلی، در طول تاریخ با جنگهای بسیاری روبه رو بوده است.
هر تکانه و انقلاب بنیادین در پیشرانههای دورههای مختلف، به حالت پلکان به پله بعدی وصل میشود. یعنی زمانی که پیشرانهای بر جوامع اثر میگذارد، پارادایم بسیاری از سنتها را به هم میریزد و انقلابی بنیادین بر همه ارکان سیاسی، اجتماعی، اقتصادی جوامع بر جای میگذارد. در واقع به صورت عمودی یک پله بالا میرود. بعد از مدتی پیشرانه ها در سطح عمودی به غنی سازی آن دگردیسی مشغولند. تا زمانی که نوبت به پیشرانه بعدی، با اثری ویرانگر برسد؛ و جامعه از ارکان مختلف به پله بعدی حرکت خواهند کرد. به عنوان مثال وقتی که موج صنعت به راه افتاد ماهیت بسیاری از مشاغل و کسب و کارها دگرگون شد، اما بعد از مدتها، این تغییرات در حال رسوخ به جوامع بود و بر روی سطح افقی پله تغییرات حرکت میکرد. پس از آن عصر اطلاعات فرا رسید و دوباره پلهای بالاتر انسان معاصر را فرا میخواند. این پله، اما مدتها بر روی سطح افقی باقی ماند. به عنوان مثال با اینترنت یک پله به بالا حرکت کردیم و مدتها در روی آن پله به فکر افزایش سرعت اینترنت و حجم دیتاها تمرکز داشتیم.
حوزههای فراگیر اقتصاد اشتراکی هم در حال گذار به پله بعدی است. تغییرات بنیادین در حال اتفاق است و در نهایت، این تغییرات به سطح پله میرسد و نفوذ آن به عمق جوامع خواهد پیوست.
اینترنت و فناوری اطلاعات و ارتباطات، جهشی بزرگ در مدل اقتصاد اشتراکی به وجود آورد. سایتها و استارتآپهای بسیار بزرگی به جوامع معرفی شدند. آمازون، گوگل پلی، اوبر، ایر بی ان بی و ... در این دوره متولد شدند. مفاهیم، تغییرات بنیادین داشت. شیوه فریلنسری (Freelancer) در کسب و کار، اشتراک گذاری خدمات و کالاها، خدمات اجتماعی و عام المنفعه، دفتر کار مشترک coworking) (space، سرمایهگذاری خطرپذیر (venture capital) با مدل قراردادهای متنوع با رویکرد ریسک اشتراکی، خدمات گردشگری و ... نشان از حرکت این مفهوم به سمت سطح عمودی پیشرانه اقتصاد اشتراکی است؛ و میتوان پیشبینی کرد که حوزههای دیگر اقتصاد با دگردیسیِ بنیادین به سمت مدل اشتراک و تسهیلِ دسترسی خواهند رفت.
مشکلات تثبیت اقتصاد اشتراکی
اقتصاد اشتراکی، یعنی، تسهیل ارائه خدمات، امکان دسترسی جمعی و در اختیار گذاشتن یک کالا و یا خدمت برای چندین نفر. اما این تسهیلگری در حال حاضر با چالشهای جدیای مواجه است که البته، به نظر میرسد زیر ساختهای لازم برای حل بسیاری از مشکلات در حال فراهم شدن است.
مشکل اعتماد سازی، اولین مسالهای است که اقتصاد اشتراکی برای تثبیت خود با آن مواجه بوده است. بی دود، تپسی، شیپور، برند رنت اوبر، ایر بی ان بی و ... بسیاری از استارتآپهای ایران و جهان، هم اکنون با دغدغههای این مشکل مواجهاند. اینکه محصول دزدیه نشود، محصول تقلبی نباشد، خدمات مجاز و بر اساس استانداردهای لازم باشد و هزار دغدغهای که به ویژه در حوزه فین تک (FinTech) بدان برخورد میکنیم. اگر چه در ایران هنوز نسبت به پتانسیل بالقوه، فین تکهای موثری متولد نشدهاست، اما روند فین تک در دنیا چنین مینمایاند که باید در انتظار تغییرات بنیادین در تعریف پول، سرمایهگذاری، بانکداری، تبادلات مالی و ... باشیم.
مشکل دیگر، عدم اعتبار سنجی است. به ویژه در حوزه تکنولوژیهای مالی. با رصدکشورهای پیشرفتهتر و با اعتبارسنجیِ مدونِ افراد در ساز و کارهای مشخص، زمینه ایجاد فین تکها و اینشورنس تکها و ... فراهم آمده است. اگرچه در کشورهای با شفافیت کمتر هنوز پتانسیل ایجاد استارتآپهای موفق به وجود نیامده است.
عدم وجود زیرساختهای فرهنگی لازم در جوامع از دیگر مشکلاتی است که در این مسیر خودنمایی میکند. روزهای اولی که به مردم اجاره اینترنتی خانه، اتاق، ویلا و ... معرفی شد، بسیاری این کار را خلاف بهداشت، حق مالکیت و حتی زندگی اجتماعی سالم میدانستند. حتی هم اکنون بسیاری از صاحبان املان حتی به فکر اجاره به شیوه ایر بی ان بی نخواهند بود. اما به ندرت به عنوان قسمتی از یک فرهنگ نوظهور به جامعه رسوخ کرد.
مشکل دیگر توسعه اقتصاد اشتراکی، توان پیگیری و رهگیری موثر است. بزرگترین مشکلاتی که در سایتهایی، چون دیوار و شیپور، ایسام و ... به وجود میآید، تقلب در معامله است. چه بسیار شاکیان خصوصی که به دلیل عدم توان رهگیری محصولات و افراد به دام جاعلان و دزدان گرفتار آمدهاند.
وسواس رقبای سنتی به استفاده از کسب و کارهای سنتی و نیز اشتراک منافع با برخی کسب و کارها و حکومتها مشکل اساسی دیگری است که بسیار بزرگ و نافذ است. شاید خیلی از شرکتها را دیده باشید که به علت به خطر افتادن کسب و کار خود، هرگز به توسعه زیر ساختهای اقتصاد اشتراکی تن نخواهند داد. حتی بسیاری برای زمینگیر کردن رقیب خود، از پا نخواهند نشست. شاید اتحادیه ناکسی رانی در تهران و نیز کشورهای دیگر و نیز مشکلات متعدد به وجود آمده از این دست مشکلات باشد.
پلنگ خوابیده اقتصاد اشتراکی
شاخص سهام بورس تهران از ۳۷۰۰۰۰ واحد گذشته است، شاخص سهام اکثر کشورهای جهان در حال توسعه و بهبود هستند. بررسی شاخصهای اس اند پی، آمریکا، داکس آلمان، نیکی ژاپن و ... نشان از رویکرد اقتصاد شراکتی دارد. اگرچه این نگاه، رویکرد سنتیتری است، اما سیلی هماهنگ است که در فضای سنتیتر هم فضایی مناسب برای ایجاد مشارکت در توسعه اقتصادی ایجاد میکند. حالا با رویکرد مدرنتری که پیشتر گفته شد، حجم سرعت نفوذ اقتصاد اشتراکی را میتوان بررسی کرد. به عنوان مثال اوبر دارای ارزش بازار جهانی ۷۲ میلیارد دلار است، در سه ماه بیش از ۱۳ میلیارد دلار درآمد داشته است. بیش از ۷۵ میلیون عضو فعال دارد و در بیش از ۸۰ کشور جهان رسوخ کرده است. یا ایر بی ان بی که دارای بیش از ۳.۰۰۰.۰۰۰ مکان فهرست شده در ۶۵.۰۰۰ شهر و ۱۹۱ کشور است و ارزش بیش از ۳۲ میلیارد دلاری برای آن تخمین زده میشود که موفق شده در مدت کوتاه فعالیت خود قریب به ۵ میلیون اتاق برای سرویس دهی به مشتریانش در اختیار بگیرد، حال آنکه گروههای بزرگ هتلداری نظیر ماریوت تنها ۳/۹ میلیون اتاق در اختیار دارند.
یا اسنپ در ایران که ارزشی معادل ۱.۷ میلیارد دلار از طرف مدیرعاملش برآورد شده است. برآوردی برای قسمتی از ۶ میلیون سفری است که روزانه در کشور انجام میشود. یا تپسی که حدود ۳۵ درصد بازار کشور را در دست دارد.
پونیشا سایت فیلنسری پویایی است که در روستایی در نزدیک رشت بدون کمترین دود و ترافیک، صدها هزار کار را از راه دور به صورت فریلنسری ایجاد نمودهاست. بنیانگذار پونیشا میگوید براساس تخمینی که زده اند، اندازه سالانه بازار کار فریلنسینگ در ایران تا یک میلیارد دلار آمریکاست، اما تاکنون تنها ۱۰ تا ۱۵درصدش آنلاین شده است.
بی دود، استارت آپی که هنوز در آغاز راه است و اقبال در چند ماه اخیر رو به افزایش است. در چین نیز در ابتدای سال ۲۰۱۸، بیش از ۵۰۰ میلیون چینی با اشتراک دوچرخه از اقتصاد اشتراکی بهرهمند شده اند. این تعداد منجر به گردش مالی بیش از ۲۰۰ میلیارد دلاری شده است.
در راستای هوشمند سازی شهرهای بزرگ و با توسعه شبکه اینترنت و گوشیهای هوشمند، سیستم کرایه خودروها نیز متحول شده و اکنون پدیده 'خودروهای اشتراکی' تبدیل به الگوی جدید تردد شهری شده که در سالهای اخیر محبوبیت بسیار زیادی را بدست آورده است. به عنوان مثال گروه خودروسازی PSA خدمات خودروی اشتراکی خود را با ۵۵۰ دستگاه خودروی برقی با مدلهای پژو iOn و سیتروئن C-zero آغاز کرد. شهروندان نه تنها هزینه سوخت این خودروهای برقی را نمیپردازند بلکه به آنها جای پارک رایگان هم داده میشود. در مبلغ کرایه هزینه بیمه هم لحاظ شده است. سیستم سفر اشتراکی PSA از خدمات شرکت Free ۲ Move بهره میبرد که در ۱۲ کشور نزدیک به ۱.۵ میلیون کاربر و ۶۵ هزار خودرو دارد. کاربران میتوانند با استفاده از اپلیکشن Free ۲ Move برای نزدیکترین خودروی اشتراکی درخواست دهند.
اینها تنها قسمت کوچکی از واقعیات اقتصاد اشتراکی است که در حال حاضر در اکوسیستم اقتصادی، اجتماعی جهان زنده و هوشمند است. دیوار، اینستاگرام،ای بی و ... و کسب و کارهای بسیاری در حوزههای دیگر در حال متولد شدنند. اما این تازه اول راه است.
بلاکچین، اژدهایی است که خیلی از کسب و کارها را خواهد خورد و در عوض فرصتهای موجزی ایجاد خواهد کرد. بلاکچین، با ایجاد شفافیت، موانع بزرگی که اکنون بر راه اقتصاد اشتراکی وجود دارد را از بین خواهد برد. پیش بینی میشود که تغییر رویکرد به قوانین، حقوق، ارزشگذاری، اعتبارسنجی، بسیاری از دغدغهها و موانع اقتصاد اشتراکی را فرو خواهد ریخت و زمینه برای استفاده اشتراکی از بسیاری از فرصتهای کالا و خدمات را ایجاد خواهد کرد.
پرینتر سه بعدی دیگر پیشرانهای است که همسوی با تسهیم منافع حرکت خواهد کرد. پرینتر سه بعدی، فرضیه تولید انبوه را به سفارشی سازی بسیاری از کالاها بدل خواهد نمود. در آیندهای نه چندان دور، انسان با طراحی مدلی از ابزار مورد نیاز به پرینترهای مجهز مراجعه مینماید و محصول مورد علاقه خود را تحویل میگیرد. ساخت یک ساختمان تا تولید سلول خونی توسط این پیشرانه، اتفاقاتی است که هم اکنون در حال رخ دادن است. افراد با توجه به تجربیات خود در تولید محصولات، یکدیگر را در جریان طراحی یک محصول قرار میدهند و سبب بازآفرینی آن در جای دیگری از کره زمین میشوند.
هوش مصنوعی (Artificial Intelligence) نیز به عنوان یک پیشرانه سترگ، تغییرات بنیادینی ایجاد میکند و فرصتهای مناسبی در راستای توسعه مشارکت در خدمات و استفاده از بستر توزیع ایجاد مینماید. همانگونه که پیشتر یاد شد، یکی از ویژگیهای اقتصاد اشتراکی، تسهیل دسترسی است. هوش مصنوعی، همچون بلاکچین، دسترسی به اطلاعات طبقه بندی شده هدفمند را آسان مینماید، مسیرها و ارتباطات را هوشمند میسازد و در نهایت به توسعه زیر ساختِ تسهیلِ دسترسی، کمک خواهد کرد.
اینترنت اشیا (Internet of Things)، اینترنت همه چیز است. دنیایی که همه چیزش به اینترنت وصل است. رویش یک گل تا تکانههای آتش فشان و نیز مانیتورینگ یک خانه تا کارخانه. حالا اجاره یک ملک، یا ماشین یا دوچرخه و ... را در نظر بگیرید که با اینترنت اشیا، توان چندین برابری برای مانیتور و ارائه خدمات خواهد داشت. بدون شک، یکی از تاثیرگذارترین پیشرانهها در بستر اقتصاد اشتراکی، به ویژه در حوزه حمل و نقل و مسکن، اینترنت اشیا خواهد بود.
واقعیت افزوده (Augmented Reality) و واقعیت مجازی (Virtual Reality) که در بسیاری از عرصههای زندگی ما اثر خواهند داشت. اما آموزش و انتقال مفاهیم، از جمله، اولین کاربردهایی است که برای این دو مقوله، مورد بحث قرار میگیرد. حال در نظر بگیرید که آموزش با ابعاد بزرگی که در زندگی انسان سالیات آینده خواهد داشت، چگونه با این دو پیشرانه، دسترسی به آموزش را برای همه آسان و به اشتراکگذاری دانش به چه مگا دیتایی مبدل خواهد شد.
البته ارتباط اقتصاد اشتراکی با بیوتکنولوژی، علوم شناختی، نانو و ... هم ماجرایی دیگرگونه درپی خواهد داشت که لازم است در سراچهای دیگر و با رویکردی کارشناسانه و پیشآینده نگری بدان پرداخت.