اصرار دختر تهرانی به بی گناهی :

مادرم قاتل پسر پولدار است نه من !

کد خبر: ۹۴۶۵۷۷
|
۰۴ دی ۱۳۹۸ - ۱۳:۱۹ 25 December 2019
|
6225 بازدید

حکم زندان دختر جوان که با همدستی مادرش پسر پولدار را کشته بود در دیوان عالی کشور نقض شد.

به گزارش خراسان،‌ این دختر دیروز بار دیگر در دادگاه از خود دفاع کرد و قتل را گردن مادرش انداخت که چندی قبل در زندان به خاطر سکته قلبی جان سپرده بود.

رسیدگی به این پرونده از شهریور سال 96 به دنبال کشف بقایای جسد یک مرد جوان در حاشیه جاده هراز آغاز شد. شواهد نشان می داد مدت زیادی از مرگ این جوان گذشته و جسد متلاشی شده است. جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و کارشناسان پزشکی قانونی علت مرگ را خفگی اعلام کردند. در حالی که تلاش پلیس برای افشای هویت قربانی آغاز شده بود مردی به پلیس آگاهی تهران مراجعه کرد و از ناپدید شدن پسر جوانش به نام کامران خبر داد.

شواهد نشان می داد پسر جوان چند روزبود به طرز مرموزی ناپدید شده و یک دختر با خانواده او تماس گرفته و در ازای آزادی اش پول خواسته بود.

نشانی هایی که این مرد از پسرش ارائه داد با نشانی های جسد ناشناس مطابقت داشت.

به این ترتیب این مرد به پزشکی قانونی رفت و جسد پسرش را شناسایی کرد.

در حالی که تحقیقات برای کشف راز این جنایت ادامه داشت پلیس رد یک مادر و دختر را دراین ماجرا یافت و فهمید کامران آخرین بار به ملاقات آن ها رفته بود و به این ترتیب آن ها بازداشت شدند و دخترجوان لب به اعتراف گشود .

وی گفت: در دوردورهای شبانه با مقتول آشنا شدم و بعد از آن باهم دوست شدیم.چون پسر پولداری بود با مادرم نقشه کشیدیم تا او را گروگان بگیریم و در مقابل آزادی‌اش از خانواده‌اش پول بخواهیم .من طبق نقشه او را به خانه دعوت کردم و در قهوه‌اش قرص‌ خواب آور ریختم. ما با تلفن او با خانواده اش تماس گرفتیم و برای آزادی او نیم میلیارد تومان پول خواستیم.

مادر دختر جوان ، قتل کامران را گردن گرفت و گفت: دخترم به من گفته بود با پسری دوست شده که خودروی تیگو دارد. به دخترم گفتم او را به خانه بیاورد تا از او اخاذی کنیم.ما به او قهوه مسموم خوراندیم و کارت عابربانکش را گرفتیم اما او رمز را اشتباهی به ما داد. ما سه شبانه روز او را در خانه مان نگه داشتیم اما او مقاومت می کرد و رمز کارت را اشتباه به ما می داد. من او را با اتوی داغ شکنجه کردم اما باز هم رمز کارتش را نگفت.

وی ادامه داد: خانواده او هم در پرداخت نیم میلیارد تومان پول تعلل می‌کردند و قصد داشتند با پلیس تماس بگیرند. به همین دلیل عصبانی شدم و با کشیدن کیسه پلاستیکی روی سرش او را خفه کردم. بعد از سه روز وقتی دیدم جسد در حال متعفن شدن است با ساطور تکه تکه اش کردم و بقایای جسد را داخل ساک گذاشتم و در جاده هراز رها کردم.من چاقو و ساطور را نیز در قلعه حسن خان انداختم.

با اعتراف های این مادر و دختر آن ها در شعبه دوم دادگاه کیفری محاکمه شدند.

در آن جلسه دختر جوان گفت: وقتی مادرم از دوستی من با کامران مطلع شد از من خواست اورا به خانه ببرم. ما قبلاً نیز با همین شیوه از یک مرد 60میلیون تومان اخاذی کرده بودیم. من به خواسته مادرم کامران را به خانه مان بردم و دست و پای او را بستم.حتی وقتی مادرم کیسه پلاستیکی را روی سر کامران کشید آن را پاره کردم تا نفس بکشد اما روز بعد دیدم مادرم او را کشت. من واقعا در قتل کامران نقشی نداشتم.مادرم هم قتل را گردن گرفت.

در پایان جلسه، قضات این مادر را به قصاص ودخترش را به 20 سال زندان محکوم کردند.

پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی بود که از زندان خبر رسید مادر این دختربه دلیل سکته قلبی جان سپرده است.
با مرگ این زن، قضات دیوان عالی کشور حکم زندان دختر جوان را شکستند و اعلام کردند مجازات وی کافی نیست و لازم است او بار دیگر در شعبه هم عرض محاکمه شود.

دادگاه دوم

دختر جوان دیروز در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.

در ابتدای جلسه، پدر قربانی در حالی که لباس سفید بر تن داشت در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: تا زمانی که لباس سفید بر تن دارم برای قاتل پسرم حکم قصاص می خواهم. وی در حالی که به دخترجوان اشاره می‌کرد، گفت: این دختر،پسرم را با بی رحمی کشته و باید قصاص شود.

سپس دختر جوان روبه روی قضات ایستاد و گفت: باور کنید من در قتل کامران نقشی نداشتم. قبول دارم دست و پای او را بستم و با سرنگ به او قرص خواب آور خوراندم اما مادرم او را کشت و من بی گناهم.

با پایان دفاعیات دختر جوان، قضات وارد شور شدند تا برای وی حکم صادر کنند.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟