پسر پولدار و دوستش به بهانه صحبت کردن در کافه، سه زن را به دام انداختند و در باغی در شهریار آن ها را آزار دادند.
به گزارش خراسان، هر دو پسر دیروز پای میز محاکمه ایستادند تا از خود دفاع کنند.
اوایل تابستان امسال زن جوانی به نام ثریا به پلیس آگاهی تهران رفت و از پسر پولداری به نام احمد که وی را آزار داده بود شکایت کرد.
وی گفت: چند روز قبل پسر جوانی که سوار خودروی شاسی بلند بود مقابل پایم ایستاد و به من ابراز علاقه کرد.او از من خواست به کافه برویم و بیشتر با هم آشنا شویم .من که حرف های او را باور کرده بودم سوار خودروی او شدم اما او مرا به باغ دوستش در شهریار برد و آن جا خودش و دوستش پژمان مرا آزار دادند .
در حالی که رسیدگی به این پرونده آغاز شده بود دو شکایت مشابه دیگر به پلیس گزارش شد. شواهد نشان می‌داد دو پسر دو زن دیگر را نیز با همین ترفند به تله شیطانی انداخته و آن ها را آزار داده‌اند.
دو متهم ردیابی و بازداشت و به دلیل آزار سه زن به 100 ضربه شلاق محکوم شدند و پرونده شان برای رسیدگی به جرم آدم ربایی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد .
متهمان دیروز در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران به اتهام آدم ربایی از خود دفاع کردند.
در ابتدای جلسه، زنان فریب خورده یک به یک در جایگاه ویژه ایستادند و به تشریح شکایت پرداختند.
یکی از آن ها گفت : احمد در خیابان به من ابراز علاقه کرد و از من خواست تا سوار خودروی مدل بالای او شوم و به همراهش به کافه بروم. او می گفت می خواهد درباره آینده‌اش با من صحبت کند.من که حرفش را باور کرده بودم سوار خودروی او شدم اما نمی دانستم که نقشه شومی در سر دارد.
دومین زن نیز گفت: قرار بود با احمد در باغ شهریار که متعلق به دوستش بود چای بخوریم و با هم صحبت کنیم اما احمد و دوستش مرا آزار دادند.
سومین زن نیز با اشاره به دو مرد شیطان صفت گفت : وقتی سوار خودروی احمد شدم او به زور مرا به باغ دوستش برد و آن ها مرا آزار دادند.
سپس دو متهم به دفاع از خود پرداختند . آن ها جرمشان را انکار کردند و گفتند سه زن جوان با میل خودشان سوار خودرو شدند و به باغ رفتند .
احمد گفت: من و دوستم با میل زنان جوان با آن ها رابطه برقرار کردیم. من اتهام آدم‌ربایی را قبول ندارم.
پژمان نیز گفت: احمد زنان جوان را همراه خودش به باغ می آورد .من با میل زنان با آن ها رابطه برقرار کردم و اتهام آدم‌ربایی را قبول ندارم.
در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند تا برای دو پسر پولدار حکم صادر کنند.
آخروعاقبت زنان آهن پرست. 
