به گزارش تابناک، محمد قوچانی عضو شورای مرکزی و قائم مقام کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگویی با نشریه اینترنتی «حق» در پاسخ به این سوال که آینده جریان اصلاحات را با توجه به سرمقاله اخیری که درباره همین موضوع نوشته است، چه طور میبیند، گفته است: متاسفانه ارادهای برای ساخت آیندهای متفاوت نیست. سرمقاله اخیر من نیز وصیتنامهای بیش نبود!
وی در پاسخ به این سوال که آیا معتقد به ممنوع التفسیری آقای خاتمی توسط جماعتی از اصلاحطلبان بالاتر از ممنوع التصویری ایشان توسط شورای عالی امنیت ملی نیستید؟! تصریح میکند: "حتما ممنوع التصویری آقای خاتمی نوعی تقدس به وجود آورده که به ممنوع التفسیری میانجامد".
قوچانی در بخش دیگری از این گفتوگو در پاسخ به این سوال که آیا با وجود حضورش در چندین و چند انتخابات در قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 88، همچنان معتقد است که آن سال تقلب شده بود؟ گفته است: "من هرگز چنین ادعایی نکردم و اگر یک روز دیرتر بازداشت میشدم و سرمقالهای که به صورت خودجوش برای روزنامه اعتماد ملی نوشته بودم منتشر میشد که گویای مواضع دقیق ترم بود. البته در سال 89 در مهرنامه سرمقاله دیگری نوشتم که عنوانش گویای نقدم به جنبش سبز بود؛ «سیاست مرد به ز دولت اوست» اما وا اسفا که در اوج تندروی راست و چپ جایی برای میانهروی نیست".
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران همچنین در پاسخ به این سوال که آیا اصلاح طلبان هنوز هم مانند عصر دوم خرداد خود را اپوزیسیون حکومت میخوانند؟ و اینکه اساساً نسبت اصلاح طلبان با نظام چیست؟ تأکید میکند: "من و قاطبه اصلاحطلبان هرگز حتی در دوم خرداد اپوزیسیون جمهوری اسلامی نبودهایم بلکه اپوزیسیون اصولگرایان بودهایم و اپوزیسیون اصولگرایان هم هستیم. من اصلاحات «در حکومت» را دنبال میکنم نه «بر حکومت» البته این واژگان نیازمند تعریف دقیق است که باید بیشتر دربارهشان نوشت اما حتی اصلاح قانون اساسی به عنوان سقف اصلاحطلبی در حکومت یک معنا دارد؛ بهبود و توسعه کارآمدی جمهوری اسلامی و برحکومت معنایی دیگر دارد؛ انحلالطلبی".
این فعال سیاسی اصلاح طلب ادامه میدهد: "هدف غایی اصلاح طلبی در حکومت نه جانشینی حکومت که بهبود حکمرانی به سود جامعه و کشور است. من آرمانی جز جمهورییخواهی (نه دموکراسی پوپولیستی)، میهنپرستی و دینداری (نه بنیادگرایی) نمیشناسم و رویایی جز جمع این 3 آرمان ندارم و با وجود مرزبندی با مدافعان انقلابیگری حرفهای و مخالفت با شورشیگری مدام، از یک انقلاب دفاع میکنم و آن انقلاب اسلامی ایران در سال 57 است که گفتمان آن همین میهندوستی، جمهوریخواهی و دینداری بود و با همه انتقادات به دولتهای جمهوری اسلامی آن را بر سلطنتطلبان و مارکسیستها و مارکسیستهای اسلامی و تروریستهای حرفهای و حتی لائیکها ترجیح میدهم.