حرف‌های نامادری سنگدلی که دختر ۱۰ ساله را کشت

خیلی دوست داشت در حضور کارآگاهان اداره جنایی و قاضی ویژه قتل عمد، اشک بریزد تا وانمود کند که از مرگ «عسل کوچولو» ناراحت است، اما گویی اشک‌ها نیز ترفند او را می‌دانستند و به همین خاطر از چشم هایش بیرون نمی‌آمدند!
کد خبر: ۹۸۷۷۲۴
|
۱۱ تير ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۹ 01 July 2020
|
40554 بازدید
|

به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه خراسان، این نامادری سنگدل دختر ۱۰ ساله همسرش را به طرز وحشتناک و کم سابقه‌ای به قتل رسانده بود. او بدون هیچ گونه استرسی، لحظه‌های شکنجه «عسل» را بازگو می‌کرد و در برخی موارد نیز همسرش را عامل کودک آزاری وحشیانه می‌دانست و ادعا داشت که پدر «عسل» او را داغ کرده است!

آن چه می‌خوانید گفتگو با قاتل «عسل» است.

نامت چیست؟ منیره

چند سال داری؟ ۲۵ ساله هستم.

ساکن مشهد هستی؟ بله. در مشهد متولد شدم. ازدواج کردم و اکنون هم در مشهد زندگی می‌کنم.

مستاجر هستید؟ بله. در یکی از خیابان‌های بزرگراه شهید بابانظر مستاجر بودیم و قرار بود منزل را تخلیه کنیم که این حادثه رخ داد.

پدرت هم ایرانی است؟ نه! او تبعه کشور عراق است، ولی مادرم ایرانی است.

چند کلاس سواد داری؟ تا سیکل درس خواندم.

چرا ادامه ندادی؟ به خاطر این که شوهرم دادند وگرنه دوست داشتم درس بخوانم.

چرا از همسر سابقت طلاق گرفتی؟ معتاد و بددهن بود. بی مسئولیت بود. سوءظن داشت و ... هفت سال با او زندگی کردم، اما همیشه زجر کشیدم.

با «محمد» (همسر فعلی) از قبل رابطه داشتی؟ نه! از زمانی که با او آشنا شدم تا وقتی ازدواج کردیم چند ماه بیشتر طول نکشید و فقط در همین چند ماه با هم رابطه داشتیم، قبل از آن با «محمد» آشنا نبودم.

چه شد که تصمیم گرفتی «عسل» دختر همسرت را نزد خودت نگه داری؟ چون همسر سابق «محمد» طلاق گرفت. من هم که خودم یک دختر به نام «هستی» داشتم! «محمد» هم حضانت دخترش را گرفت به همین خاطر «عسل» و «هستی» کنار هم ماندند.

چرا این کودک معصوم را به طور دلخراشی کتک می‌زدی؟ چون به حرفم گوش نمی‌کرد. من هم عصبانی می‌شدم!

می‌شود مثال بزنی؟ همین آخرین بار به او گفتم برو داخل اتاق تا من لباس هایم را عوض کنم، ولی نرفت

بعد چه کردی؟ چارچوب در اتاق را گرفتم و با کف پا محکم به شکمش کوبیدم طوری که روی تختخواب داخل اتاق افتاد! دوباره بلند شد و من باز لگد دیگری زدم! وقتی به درون اتاق دیگر فرار کرد جایی که کتاب‌ها و کیف مدرسه اش را گذاشته بود، دنبالش رفتم و پس از چند مشت و لگد کمرش را با زانویم شکستم!

دلت به حالش نمی‌سوخت؟ من از مدتی قبل قرص‌های اعصاب می‌خوردم، ولی از حدود ۱۰-۱۵ روز قبل از این حادثه دیگر نخوردم به همین دلیل نمی‌فهمیدم چه کار می‌کنم!

اگر متوجه رفتار خودت نبودی، پس چرا حتی یک بار هم دخترت «هستی» را کتک نزدی؟ سکوت...! پاسخی ندارم!

خودت را مادر خوبی می‌دانی؟ بله! من زیاد هم بد نبودم «عسل» مرا دوست داشت. او در نامه‌هایی که می‌نوشت از من به خوبی یاد می‌کرد.

ولی همسایگان طبقه پایین منزلت از رفتار‌های وحشتناک تو با «عسل» گلایه داشتند. آن‌ها با من مشکل دارند! چون کرایه منزل یک بار دیر شد!

یعنی همه افرادی که در حضور قاضی از رفتار‌های هولناک تو سخن گفتند، دروغ می‌گویند؟ نمی‌دانم!

چرا «عسل» را به بهزیستی بردند؟ یک روز خانم معلم صورت کبود او را دیده و با بهزیستی تماس گرفته بود، چون همسرم یک سیلی به او زده بود

برای یک سیلی که کودکی را از خانواده اش جدا نمی‌کنند البته جا‌های دیگری از بدنش هم کبود شده بود.

هنگام بازسازی صحنه قتل ادعا کردی که همسرت «عسل» را کتک می‌زد. بله! او عسل را دوست نداشت طوری که وقتی من او را به قتل رساندم یکی از بستگان نزدیک «محمد» در بیمارستان به او سیلی زد و گفت: آخر هم «عسل» را کشتی؟

از روزگار تلخ «عسل» در زمان اختلافات «محمد» با همسر سابقش هم اطلاعی داری؟ بله! همسرم تعریف می‌کرد که وقتی با زنش دعوا می‌کردند و عسل یک ساله بود هر کدام قسمتی از بدن او را می‌گرفتند و به طرف خودشان می‌کشیدند! مادر «عسل» در را روی او قفل می‌کرد و به دنبال خوشگذرانی خودش می‌رفت به طوری که سر این «بچه» پر از شپش شده و زخم هایش عفونت کرده بود! من بعد از ازدواج با «محمد» او را درمان کردم.

چرا «عسل» را به مادرش ندادید؟ چون او خودش «عسل» را نمی‌خواست. همه اسباب و اثاثیه منزل محمد را هم با خودش برد «محمد» هم نتوانست هیچ کاری بکند.

از شکنجه‌های دیگری که «عسل» تحمل کرده است چیزی به خاطر داری؟ همسرم در زمستان او را به داخل برف‌های حیاط می‌انداخت یا با شیلنگ کتک می‌زد!

فرزند دیگری هم داری؟ بله! یک پسر کوچک دارم که الان پدرش او را به بستگانش سپرده است و به شهرستان برده اند.

یعنی شما «عسل» را خیلی دوست داشتی؟ بله! برای من با «هستی» فرقی نمی‌کرد هر چه می‌خریدم برای هر دو نفرشان می‌خریدم! البته گاهی داد می‌زدم، چون ۲۵ سال بیشتر ندارم و مادر سه بچه هستم! و یک زندگی ناموفق داشتم! شوهرم اوضاع مالی خوبی نداشت.

پس این همه آثار کبودی و سوختگی وحشتناک چگونه روی بدن این طفل بی گناه ایجاد شده است؟ نمی‌دانم احتمالا آن‌ها هم کار پدرش است! اوحتی یک بار می‌خواست «عسل» را از پنجره به بیرون پرت کند که من اجازه ندادم! گفتم اگر این کار را بکنی من خودم را می‌کشم! هیچ وقت از لجبازی‌های عسل و رفتار‌های او نزد پدرش گلایه نمی‌کردم!

چند سال است با محمد زندگی می‌کنی؟ سال ۹۴ با هم ازدواج کردیم.

وقتی «عسل» کتک می‌خورد چه عکس العملی نشان می‌داد؟ وقتی او را تنبیه می‌کردیم خیلی بی‌صدا گریه می‌کرد! فقط اشک هایش بیرون می‌آمد، ولی صدایی از او نمی‌شنیدیم!

به خاطر آن همه زخم‌های هولناکی که در پیکر عسل بود او را نزد پزشک نبردید؟ نه! البته یک هفته قبل از این حادثه به همسرم گفتم او را نزد دکتر ببر! حتی خواهرانش هم تذکر دادند، ولی دیگر این اتفاق افتاد...

زمانی که با ضربه پا «عسل» را می‌زدی چیزی نمی‌گفت؟ فقط التماس می‌کرد که بس است!

هنگامی که استخوان هایش را شکستی هم صدایش در نیامد؟ نه! آن روز به حالت نیم خیز روی زانویش بلند شد من کف پایم را از پشت سر روی پاهایش گذاشتم که زانویم روی مهره‌های کمرش بود وقتی سر و گردنش را به پشت سر کشیدم و رها کردم، سرش به شدت به کف اتاق افتاد، ولی صدایش در نیامد!

الان چه حسی داری؟ پشیمانم! کابوس‌های وحشتناک رهایم نمی‌کند به طوری که هم بندی هایم در زندان مرا از خواب بیدار می‌کنند.

سابقه خبر

شب بیست و سوم خرداد بود که ماموران انتظامی در تماس با قاضی ویژه قتل عمد مشهد، از مرگ کودک ۱۰ ساله‌ای به نام «عسل» خبر دادند که آثار کودک آزاری بر پیکرش نمایان بود. دقایقی بعد با حضور قاضی در بیمارستان ۲۲ بهمن مشهد تحقیقات میدانی در این باره آغاز شد. بررسی‌ها نشان می‌داد، دختربچه مذکور بار‌ها مورد کتک کاری و کودک آزاری‌های وحشیانه قرار گرفته است بنابراین درحالی دستور دستگیری نامادری این کودک صادر شد که پزشکی قانونی علت مرگ وی را خون ریزی داخلی و شکستگی مهره‌های کمر اعلام کرد. گزارش خراسان حاکی است، ادامه تحقیقات بیانگر آن بود که «عسل» توسط نامادری اش به قتل رسیده است.

این متهم در بازجویی‌های تخصصی به قتل «عسل» اعتراف کرد و در بازسازی صحنه جنایت برخی از آثار کودک آزاری بر پیکر مقتول را به همسرش نسبت داد به همین دلیل پدر عسل نیز به دستور قاضی و برای انجام بازجویی‌های تخصصی به دادسرا احضار شد.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۴
در انتظار بررسی: ۲۱
انتشار یافته: ۶۶
فدوی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۱
جالبه ، اغلب این رخدادها در مشهد روی می دهد و اغلب هم پای یک خارجی وسط است ، عراقی ، افغانی و ... حالا یا همسر ، یا همسایه ، یا گناهکار یا بی خبر ... خیلی نتیجه های جالب می توان از این موارد ، گرفت ... خیلی
علیرضا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۱
خدایا به دادمون برس
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۴۳ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۱
یه مشت روانی دور هم جمع شدیم.تعارف نداشته باشید با خودتون
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۱
آقایان نماینده خواهشمندم عاجزانه قوانین حمایتی کودکان را زودتر اقدام کنید تورا بخدا این کودکان معصوم را از دست این حیوانهای انسان نما نجات دهید
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۱
خدا به چه کسانی بچه میده
و باز طرح ازدواج اجباری را هم میدن
همه ی ایران و ایرانی ها را به نکبت کشیدین
پاسخ ها
ناشناس
| Ukraine |
۱۱:۲۶ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۱
حرف ازدواج اجباری را کسی عنوان کرده که میخواسته مطرح بشه. همین.
اینها آدمهای مشکل دار بودن که همه جای جهان هستن. باید قانونی از این جنایتها جلوگیری کرد..
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۱
اصلا بحث ازدواج اجباری مطرح نیست. در واقع اگر شما ازدواج نکنی باید مالیات اضافه بدی که صرف کمک به زوجهای بچه دار میشه! این در کانادا و آمریکا که ما فامیل داریم هم هست. وقتی کسی بچه دار میشه دولت از محل
مالیات کمک میکنه. در واقع افراد مجرد یا زوجهایی که بچه دار نشدن و به فرزندی قبول نکردن با مالیاتشون هزینه بچه های
خانواده های دیگه را میدن. اروپا هم 100% باید باشه.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۱
این بی شرف رو زودتر به درک واصل کنید
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۱۱ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۱
یعنی شما فکر میکنی دولت مالیاتو از مجردا میگیره بعد میده به متاهلا؟!!!!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۸ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۱
بسیار غم انگیز بود. بارها شواهد کودک آزاری وجود داشته ولی این جان معصوم بد اقبال هیچ وکیلی نداشته که ازش دفاع کنه. قوانین حمایت از کودکان باید بازبینی اساسی بشه
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۰۴ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۱
بچه بیگناه خیری از زندگیش ندید. واقعا بعضی وقتا مردن بهتر از زندگیه. از شر شما کثافتها راحت شد حالا برید گم شید به کیف زندگیتون برسید
ناشناس
|
Canada
|
۱۰:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۱
حالا اگه بابا رضایت بده، این قاتل رو هم ول میکنند؟
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۱۲ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۱
متاسفانه بله دیگه
اسلام
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۱
طبق قانون اسلام بله مخصوصا که دختر است
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۱
کاش نخونده بودمش
دلم اشوب شد
چرا این دیوانه های بی شعور حیوان صفت بچه دار می شن
حسام
|
United States of America
|
۱۰:۱۳ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۱
حیوانم آرزوست
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۱
این زن رو باید تیکه پاره اش کرد تا درس عبرتی شود برای هر زن و مرد بیشرف و بیوجدانی که اینچنین به طفل معصوم بیرحمی کرده اند.
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
سرمربی بعدی تیم پرسپولیس چه کسی باشد؟