رئیس کمیسیون قضایی مجلس ششم درباره فعالیت‌ها و اقدامات انتخاباتی اصلاح طلبان و همچنین گزینه‌های مطرح این طیف برای سال ۱۴۰۰ گفت: اینکه بخواهیم مثلا پزشکیان را به عنوان اصلاح‌طلب به مردم قالب کنیم، خوب مردم رأی نمی‌دهند، چون پزشکیان اصلاح‌طلب نیست. مردم دیگر به امثال پزشکیان و عارف‌ها رأی نمی‌دهند.
به گزارش «تابناک»؛ هفتم تیرماه نامه‌ای از سوی «سیدمحمد موسوی خوئینیها» دبیرکل مجمع روحانیون مبارز خطاب به مقام معظم رهبری در خصوص وضعیت کنونی جامعه از سوی رسانه‌ها منتشر شد که بدون هیچ گونه مسئولیت پذیری از سوی طیف و حزب متبوعش در سال‌هایی که مسئولیت بر عهده داشته اند، همه مشکلات کشور را متوجه نظام ساخته بود!
موسوی خوئینیها در نامه‌اش به رهبری چه نوشته بود؟
وی در این نامه نوشته بود، تورم روزافزون همراه با کاهش درآمد قشرهای گسترده نه تنها زندگی امروز مردم را گرفتار دشواری‌های طاقت‌فرسا کرده که ناهنجاری در درون بسیاری از خانواده‌ها را افزایش داده و آنها را نگران آینده نامعلوم خود و فرزندان‌شان ساخته است.
در نامه این عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز تصریح شده بود: بر زبان بسیاری از مردم در کوی و برزن و در برخی محافل و مجالس سخنانی می‌رود که از عمق بی‌اعتقادی و بی‌اعتمادی نسبت به مدیریت کلان و مدیران کشور حکایت می‌کند؛ در ذهن این مردم باور‌هایی که پشتوانه استحکام و نیز مقبولیت و مشروعیت نظام اسلامی بود، به گونه‌ای روزافزون آسیب دیده و می‌بیند.
واکنش‌ها به نامه موسوی خوئینیها
نخستین واکنش درباره نامه سرگشاده موسوی خوئینیها به مقام معظم رهبری را «حسین شریعتمداری» نشان داد و نوشت: ادعای دلسوزی شما برای فرزندان مردم این مرز و بوم قبل از آنکه تعجب‌آور باشد، خنده‌دار است. تعجب‌آور است، چون بعید است شما از فرزندان هم حزبی خود که با پول حاصل از دسترنج ملت در آمریکا و اروپا پرسه می‌زنند بی‌خبر باشید و خنده‌دار است که این رخداد پلشت و سوءاستفاده از بیت‌المال را به روی خود نمی‌آورد.
«وحید جلیلی»، مسئول دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب نیز در واکنش به نامه موسوی خوئینیها پاسخ خواندنی داد و نوشت: اولاً تأکید کنیم ما که بخیل نیستیم. دم آقای خوئینیها هم گرم، ان‌شا‌ءالله سی سال بعد هم در پاییز ۱۴۲۹ بزرگوار دیگری احساس وظیفه کند و ملت ایران را در لبه پرتگاه وحشتناک، ویرانی و نابودی نشان بدهد. مگر نامه ۳۰ سال پیش مرحوم مهندس بازرگان با آن الفاظ غلاظ و شداد و اعلام بن‌بست و پیش‌بینی نابودی قریب الوقوع ایران و ایرانی ضرری به کسی رساند.
در بخشی از این نامه آمده بود: تفاوت نامه آقای موسوی خوئینی با نامه مرحوم بازرگان منزوی و بی‌مسئولیت آنجا است که در روز‌هایی این نامه را منتشر کرده که رفقا و مریدانش لااقل در دو قوه سکاندار بودند. مجلس تکرار پس از چهار سال تازه چند روزی است بارش را زمین گذاشت و دولت تکرار در هفتمین سال استقرار همچنان سر کار است.
در پاسخ جلیلی آمده بود: «اسحاق جهانگیری» اصلاح‌طلب مشهور و مرید قدیمی خوئینیها و صاحب جمله طلایی و تاریخی یادتان هست، همچنان مدیر ارشد قوه مجریه است و آخوندی مسئول ارشد ستاد میرحسین موسوی که قرار بود از ۸۸ تدابیرش در حوزه مسکن را اجرایی کند؛ در ۹۲ رسید به جایی که میرحسین می‌خواست برساندش و رساند، وضع مسکن را به جایی که می‌خواست برساند.
حجت‌الاسلام ناصر قوامی عضو سابق مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در گفتگو با خبرنگار «تابناک»، اما تمام قد از موسوی خوئینیها دفاع می‌کند و می‌گوید، موسوی خوئینیها که در این مملکت کاره‌ای نبوده است.
موسوی خوئینیها چه مسئولیت‌هایی داشته است؟
بر پایه این گزارش، موسوی خوئینیها عضو مجلس شورای اسلامی در سال ۵۸، عضو مجلس خبرگان رهبری در سال ۶۱، مسئول تأیید صلاحیت کاندیدا در دوره انتخابات اول ریاست جمهوری، مشاور رهبر انقلاب در زمان زمامداری حضرت آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، دبیرکل مجمع روحانیون مبارز و دادستان کل کشور بوده است.
قوامی می‌گوید که موسوی خوئینیها را از سال ۱۳۳۶ در مدرسه‌ای در قزوین می‌شناسد و با اینکه موسوی خوئینیها ۱۷ تا ۱۸ سال بیشتر نداشت، مورد توجه علما و اساتید آن مدرسه بود و شخصیتی مطمئن، منطقی و عاقل داشت و دارد.
بهتر بود مقصر مشکلات فعلی کشور به صراحت مشخص می‌شد!
وی تأکید دارد: در شخصیت آیت‌الله خوئینیها هیچ شک و شبهه‌ای نیست، اما در نامه اخیر ایشان باید بگویم که مسائل به طور کلی بیان شده است. بهتر بود آیت‌الله موسوی خوئینیها تأکید می‌کردند و به صراحت می‌گفتند که مسبب این مشکلات و گرفتاری در کشور کیست؟
قوامی گفت: آقای موسوی خوئینیها در برهه‌ای کوتاه دادستان کل کشور بوده و آن زمان هم مردم مشکلات و گرفتاری را درک نمی‌کردند. زمان جنگ بود و به شهادت مردم، وضع بهتر از الان بود. زمان جنگ، تورم و گرانی نبود و کار و شغل هم موجود بود. در دولت آقای خاتمی هم این مشکلات نبود. در دولت آقای خاتمی ارز تک نرخی شد. یک قوطی حلبی در ابتدای دولت ۱۵۰ تومان بود و در پایان دولت نیز ۱۵۰ تومان قیمت داشت. بعد از خاتمی بود که تورم‌ها، گرانی‌ها اتفاق افتاد. البته نمی‌خواهم بگویم در زمان خوئینیها و خاتمی گرفتاری نبود، بله بوده، اما مثل الان نبوده است.
خوئینیها از اول می‌گفت نمی‌گذارند کار کنیم
وی افزود: زمانی هم که موسوی خوئینیها در مرکز تحقیقات استراتژیک بود که کاره‌ای نبود یک بار در مجلس ششم خدمت از سوی کمیسیون قضایی مجلس خدمت آقای خوئینیها در مرکز تحقیقات استراتژیک رسیدیم و وی سخنی نمی‌گفت، از او پرسیدم چرا حرف نمی‌زنید، گفت؛ فایده‌ای ندارد اینها نمی‌گذارند و هرچه دلشان می‌خواهد تصویب می‌کنند دیگر.
قوامی گفت: اینکه می‌گویید ایشان مسئولیت‌هایی داشته باید اشاره کنم که موسوی خوئینیها حتی در مجمع تشخیص هم نتوانست کاری کند و استعفا کرد، چون نمی‌گذاشتند کار کند!
ترسیدیم با پیروزی قالیباف و جلیلی بر روحانی کشور درگیر جنگ شود
وی در پاسخ به این پرسش که مردم شرایط اقتصادی فعلی کشور را محصول دولتی می‌دانند که اصلاح‌طلبان از آن حمایت کردند، گفت: اصلاح‌طلبان از سر دلسوزی از حسن روحانی حمایت کردند، چون مملکت و مردم را دوست داشتند، وگرنه روحانی هیچ گاه اصلاح‌طلب نبوده است، بلکه ما می‌گفتیم روحانی رأی بیاورد از جلیلی و قالیباف بهتر است، چون ممکن بود با رأی آوردن جلیلی و قالیباف کشور درگیر جنگ شود.
قوامی گفت: نه روحانی اصلاح‌طلب بوده نه وزرایش اصلاح طلب بوده اند. روز اول که روحانی به قدرت رسیده بود و می‌خواست رحمانی فضلی به مجلس برای رأی اعتماد پیشنهاد کند، آقای خاتمی به روحانی گفته بود رحمانی فضلی را به عنوان وزیر کشور به مجلس معرفی نکن و روحانی گفته بود، من وزارتخانه‌های مهم را به دست اصلاح‌طلبان نمی‌اندازم و می‌بینید تا الان هم از آقای رحمانی فضلی حمایت کرده است.
روحانی به خاتمی گفته بود وزارتخانه‌های مهم را به اصلاح‌طلبان نمی‌دهد
وی تأکید کرد: وزارت کشور وزارتخانه مهمی است. شما می‌بینید این وزارتخانه مهم اکنون در دست اصلاح‌طلبان نیست. اتفاقاتی در زمان رحمانی فضلی افتاده که اگر در کشور دیگری افتاده بود، یا وزیر استعفا می‌کرد یا عزل می‌شد، ولی روحانی همچنان از او حمایت کرده و او را در این منصب نگه داشته است.
قوامی با بیان اینکه نباید سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان را پای یک غیراصلاح‌طلب خرج می‌کردیم، گفت: اگر همین فردا یکی مثل صادق زیباکلام یا سیدمحمد خاتمی برای انتخابات ریاست جمهوری تأیید شده و نامزد شوند، می‌بینید که باز سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان به جریان می‌افتد و رأی می‌دهند.
خاتمی و زیباکلام به میدان بیایند مردم رأی می‌دهند؛ عارف و پزشکیان اصلاح‌طلب نیستند
وی گفت: اینکه بخواهیم فلان شخص را تحت عنوان اصلاح‌طلب به میدان بیاوریم و از مردم بخواهیم رأی بدهند نتیجه مشخص است. مردم مشارکت نمی‌کنند. ما باید امتحان پس داده‌های اصلاحات را وارد میدان کنیم و رقابت هم باید عادلانه باشد.
قوامی می‌گوید: اینکه بخواهیم پزشکیان را به عنوان اصلاح‌طلب به مردم قالب کنیم، خوب مردم رأی نمی‌دهند، چون پزشکیان اصلاح‌طلب نیست. مردم دیگر به امثال پزشکیان و عارف‌ها رأی نمی‌دهند. پزشکیان دو تا سه دوره در مجلس بوده، چه معجزه‌ای کرده که بخواهیم برای سال ۱۴۰۰ وی را مطرح کنیم.
وی افزود: اگر افراد شاخص اصلاح‌طلب برای ۱۴۰۰ نامزد شود، قطعاً پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلب رأی خواهند داد و این پایگاه را باید البته عادلانه ارزیابی کرد.
تو کشور ما همه عاشق قدرت مطلق هستند اما مسئولیت نمیپذرین
آفرین 
