به گزارش بورس تابناک، امیرمهدی صبائی در گفتوگو با خبرنگار بورس تابناک گفت: باز نشدن دامنه نوسان، عدم کاهش حجم مبنا و اینکه اجازه ندهیم در بازگشایی های بدون دامنه نوسان، ریزش بالا را برای تعادل قیمتی سهام شاهد باشیم و در عین حال ناشران و سهامداران را الزام اکید به بازارگردانی کنیم، با همدیگر هماهنگی و انطباق ندارند.
وی ادامه داد: موضوعی که در شرایط فعلی در بازار بسیار مطرح است بحث بازارگردانی است. تعدادی از نمادهای بورس و فرابورس و بازار پایه در صف فروش قفل شدهاند. قفل شدن یعنی اینکه روی قیمتی معامله میشوند که فردی حاضر نیست آنها را بخرد و به دلیل حجم مبنای بالای این گونه سهام، قیمت آنها افت نمی کند که به قیمت تعادلی برسد و خریدار داشته باشد. نمونههای زیادی در بورس، فرابورس و بازار پایه از این دست وجود دارد.
صبائی افزود: نحوه محاسبه حجم مبنا در زمستان ۹۸ توسط مدیریت وقت سازمان بورس و اوراق بهادار به منظور کندتر شدن رشد بازار در آن مقطع تغییر کرد. زمان تصدی ریاست قبلی سازمان بورس مدیریت بازار معتقد بود که رشد بازار منطقی تر و کندتر انجام شود و از رشد شارپ جلوگیری شود، یکی از این ابزارها در آن مقطع تعیین حجم مبنا و کف ریالی حجم مبنا بود. اما موضوعی که باید به آن توجه شود این بود که در آن مقطع زمانی بازار رونق بالایی داشت و ارزش و حجم معاملات بسیار بیشتر بود. در آن زمان همین سیاست مبتنی بر این بود که از رشد شارپ بازار جلوگیری شود و این ابزار و سیاست حتی در آن مقطع نیز فایده ای نداشت. اکنون که شرایط تغییر کرده و خیلی از سهام کوچک افت قیمت 40 تا 50 درصد داشته اند، کماکان جذاب نیستند و خریداری ندارند و خریداران بالقوه می خواهند در قیمتهای پایینتر خرید کنند، لذا لزوم برداشتن حجم مبنا و کاهش آن به شدت در بازار احساس می شود.
کارشناس ارشد بازار سرمایه خاطر نشان کرد: شرکتهایی که ارزش بازار کمتر از هزارمیلیارد تومان دارند، حجم مبنای آنها حدود 5 تا 6 میلیارد تومان تعیین شده که باید یک تا یک و نیم و حتی دو درصد روزانه معامله شوند تا حجم مبنای آنها پوشش داده شود و سهم در دامنه نوسان تغییر قیمت داشته باشد، از طرفی صندوق بازارگردانی طبق مصوبه سازمان بورس یک در هزار ارزش بازار شرکت ها را می تواند عملیات بازارگردانی انجام دهد و برای اینکه حجم مبنای یک روز را بخرد باید مبلغی را هزینه کند و اگر قیمت روزانه ۵ درصد نوسان داشته باشد، سهامداران و بازارگردان باید حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد سهام شرکت را خریداری کنند تا سهم متعادل شود.
وی ادامه داد: از طرفی بازارگردان صرفه و صلاح خودش را نیز در نظر میگیرد و بعضی از این شرکتها به گره معاملاتی رفته و مشمول گره معاملاتی نیز شده اند و درگره معاملاتی دامنه نوسان دو برابر می شود و برخی از این شرکت ها باید به طور فرض 30 تا 40 درصد افت قیمت داشته باشند تا به تعادل برسند. لذا گره منفی 10 درصدی مشکلی را حل نمی کند و از طرفی اعمال گره معاملاتی با حجم مبنا کارایی لازم را برای آنها نخواهد داشت.
این تحلیل گر بازار سرمایه تصریح کرد: از طرفی شرکت بورس و فرابورس کماکان اصرار دارند حجم مبنا حفظ شود و از سوی دیگر ناشران به انجام عملیات بازارگردانی ملزم هستند تا سهم روان شود و این پرسش مطرح می شود که وقتی حجم مبنا تا این حد بالاست، سهم چگونه روان شود؟
صبائی ادامه داد: سهامی که یک تا دو ماه در صف فروش قفل بوده اند، هر چقدر این زمان طولانی تر شود روی سهامدار تأثیر منفی بیشتری خواهد داشت و منفی ۴۰ تا ۵۰ درصد کشف قیمت می شود و تبعات برای ناشر و بازار دارد و معاملات را ابطال می کنند. با این حجم مبنا عملیات بازارگردانی درست انجام نمی شود، گره معاملاتی به عنوان ابزار نقدشوندگی کارایی خود را از دست داده و حاشیهها حول ناظر بازار زیاد شده و متهم به برخورد سلیقه ای می شوند و سهامداران از نظر روانی تحت فشار قرار می گیرند.
وی افزود: یکی از راهکارها این است که حجم مبنا با هدف روان تر شدن معاملات سهام کوچک مورد بازنگری قرار گیرد تا با حجم مبنای معقول سهام معامله از قفل در صف فروش خارج شوند و حواشی متوجه ناظر بازار نباشد و اگر این اتفاق بیفتد بازارگردان می تواند عملیات بازارگردانی را به درستی انجام دهد.