به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه خراسان، یکی از همین آدمها آیدا گزگین، دختر خردسالی بود که روز گذشته زنده از زیر آوار خانه شان در شهر ازمیر ترکیه بیرون کشیده شد؛ او پشت ماشین لباس شویی طوری قرار گرفته بود که صدمهای ندیده است و بعد از حدود ۹۱ ساعت امدادگران توانستند او را نجات دهند. در حالی که امدادگران هنوز در بهت نجات این دختر بودند، او از امدادگران درخواست آب، دوغ و کوفته (کباب ترکی) کرد. همین اتفاق باعث شد تا در گزارش امروز به نمونههایی از انسانهای درگیر زلزله بپردازیم که بعد از چند روز از زیر آوار زنده بیرون آمده اند.
۸ دسامبر سال ۲۰۰۵ زلزله ۷.۶ ریشتری قلب کشمیر پاکستان را لرزاند. دو ماه بعد افرادی که برای آواربرداری نخالههای به جا مانده از زلزله رفته بودند، با جسد زنی حدود ۴۰ ساله رو به رو و متوجه میشوند در کمال تعجب بدنش بو نمیدهد. ناگهان یکی از آنها فریاد میزند: «او زنده است.» براساس گزارشها زن عضلات بدنش کوچک شده بود و حتی نمیتوانست حرکت کند. طبق نظر پزشکان چیزی فراتر از معجزه لازم بود تا زن زنده بماند.
۲۹ ژوئن ۲۰۱۰ زمین بار دیگر لرزید. این بار قرعه به نام کشور هائیتی در آمد و زلزله بزرگی در این کشور رخ داد. طبق گزارشها بیش از ۲۲۰ هزار نفر بر اثر این زلزله جان خود را از دست دادند و این کشور استوایی تقریبا با خاک یکسان شد. تمام هائیتی بوی مرگ به خود گرفت. براساس گزارش خبرگزاری «سی ان ان»، گروهی که چهار هفته بعد از وقوع زلزله در حال گشت روی آوار بودند متوجه صدای خفیفی از لا به لای آوار میشوند و فردی را که ۱۵ روز زیر آوار مدفون بود، نجات میدهند. البته در همین زلزله هم افرادی بودند که بعد از ۱۰ روز و ۱۶ روز از زیر آوار زنده بیرون آمدند.
ماه می ۲۰۱۳ افراد زیادی از جمله مهندسان، کارگران و ناظران برای تخریب یک ساختمان در بنگلادش جمع میشوند. خیلی زود عملیات تخریب ساختمان انجام میشود و بعد همه آن جا را ترک میکنند. ۱۷ روز بعد وقتی عدهای برای برداشتن نخالهها میآیند، صدای گریه زنی را آن زیر میشنوند که میگوید: «لطفا نجاتم بدید.»
هموطنی نیست که وقتی صحبت از زلزله میشود به یاد بم نیفتد، به یاد گرد و غبار، به یاد اشک ها، به یاد چهرههای بیمناک و نگران و شیونهای مردم مصیبت زده. زلزلهای که چیزی از بم باقی نگذاشت و ایران را عزادار کرد؛ ولی در اوج تلخی و با وجود گذشت دو هفته، خبری در رسانهها پیچید که همه را غافل گیر کرد. مردی ۵۶ ساله که چند روز قبل از وقوع زلزله برای دید و بازدید به بم سفر کرده و بعد از زلزله مفقود شده بود، به طور معجزه آسایی بعد از ۱۵ روز به کمک امدادگران زنده از زیر آوار بیرون آمد. او گفته هنگام زلزله به هر ترتیبی خودش را به کمد لباسی رسانده و مانع ریختن آوار روی خودش شده و همین موضوع اصلیترین دلیل زنده ماندنش بوده است. در حالی که ۱۵ روز بعد گروههای آوار برداری در حال کند و کاو بودند، صدای او را از داخل کمدی میشنوند.
شب ۲۲ آبان سال ۹۶ زلزلهای به بزرگی ۷.۳ ریشتر مرز بین ایران و عراق را لرزاند. برآورد اولیه از خسارات، وحشتناک بود و متاسفانه در این اتفاق ۶۲۰ نفر از هم میهنان مان جانشان را از دست دادند. با این حال نیروهای امدادی حاضر در محل، بی وقفه در حال کمک و آواربرداری بودند. اتفاق عجیب زمانی رخ داد که نیروهای امدادی بعد از چهار روز خانهای نیمه خراب را بازرسی کردند و کودکی را که در زیر آوار مانده بود نجات دادند.
آن چه خواندید فقط نمونههایی بود از کسانی که امیدشان را با استقامت در هم آمیختند و تا لحظه آخر به تلاش برای نجات انسانها ادامه دادند و نتیجه این استقامت و امیدشان را با اهدای زندگی به کسانی که زیر آوار بودند گرفتند. از سوی دیگر زیر آوار ماندگانی هم که در زیر آن همه آوار با امید و استقامت شان توانستند به شکلی معجزه آسا سلامی دوباره به زندگی کنند دیده میشوند. این مثالها گوشزدهایی به ما بشر مدرن بود تا قدر زندگی را به غایت بدانیم و امید به آینده را هیچ وقت از دست ندهیم.