به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه همشهری، یک روز میگویند دلیل افزایش سطح آلایندهها و ذرات معلق و سمی در هوای کلانشهرها، اتوبوسها و حملونقل عمومی هستند. روز دیگر نیروگاهها و مازوت مصرفی آنها دلیل کثیفی مرگبار هوا عنوان میشود. هنوز مدتی نگذشته که جریان خبری به سمت استخراجکنندگان رمزارزها تغییر مسیر میدهد که آنها برقخوارند و در این کشمکش و بلاتکلیفی البته انتقادها از کیفیت سوخت تحویلی به نیروگاهها یا کسری تامین گاز مورد نیاز آنها مسئلهساز میشود. آخر کار هم که مردم مقصرند، چون آنها هستند که زیاده از حد انرژی مصرف میکنند. بیآنکه پاسخ روشنی داده شود که دلیل اضافهخوری انرژی در ایران ناشی از رفتار مردم است یا خطای سیاستگذاری و نادیدن گرفتن واقعیتی به نام تحریمها و تأخیر در اصلاحات اقتصادی زیربنایی؟
خبرنگار همشهری کسب اطلاع کرد که در آخرین جلسه مدیریت منابع سوخت نیروگاههای کشور با حضور نمایندگانی از وزارتخانههای نفت، نیرو، اطلاعات و کشور و سازمان حفاظت از محیط زیست، نماینده سازمان یادشده آلودگی کلانشهرها را به دلیل سوخت مایع نیروگاهها تکذیب و حتی صورتجلسه آن را امضا میکند و قرار میشود تا غیر مستند بودن شایعه مطرح شده مبنی بر افزایش سطح آلودگی هوای کلانشهرها به دلیل مصرف سوخت مایع نیروگاهها با مردم در میان گذاشته شود.
این اتفاق در شرایطی رخ داده که عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست، به تازگی گفته بهتر است که روزی ۲ ساعت خاموشی داشته باشیم اما از سوخت مازوت استفاده نکنیم چون موجب آلودگی هوا میشود. به گفته او علت اصلی آلودگی هوا، افزایش غلظت ذرات معلق کمتر از ۲.۵ میکرون است که عامل اصلی آن استفاده از سوختهای فسیلی بهویژه گازوئیل در خودروهای دیزلی و مازوت در صنایع سنگین و نیروگاههاست.
درست یک روز پس از اظهار نظر کلانتری، برخی از شهرهای ایران از جمله تهران با قطعی برق مواجه شد و این ذهنیت نزد افکار عمومی شکل گرفت که برقها را عمدا قطع کردهاند تا انتقادها از مازوتسوزی در نیروگاهها فروکش کند و مردم راضی شوند در هوای آلوده زندگی کنند اما برق قطع نشود. این در حالی است که پیگیریهای خبرنگار همشهری از دلیل قطع برق در روز دوشنبه، توقف فعالیت برخی نیروگاههای مصرفکننده مازوت خارج از محدوده کلانشهرها به خواست سازمان حفاظت از محیط زیست بود. در این میان اختلاف بین وزارت نیرو و نفت بر سر کاهش گاز تحویلی به نیروگاهها همچنان ادامه دارد.
سؤال اصلی اما اینجاست که نیروگاهها در دیگر نقاط جهان از چه سوختی استفاده میکنند که کمتر آلودگی ایجاد کنند و آیا همه نیروگاههای دنیا به سوخت گاز طبیعی دسترسی دارند یا این که کشورهای دیگر در مسیری دیگر گام برداشتهاند و ما از دنیا عقب افتادهایم؟ آمارهای جهانی نشان میدهد که همچنان سوخت غالب نیروگاههای دنیا نفت کوره یا مازوت و البته زغال سنگ است؛ به نحوی که اوپک در گزارشی اعلام میکند: تقاضا برای باقیماندههای سنگین نفت خام روزانه حدود ۱۹میلیون بشکه شامل ۷میلیون بشکه نفتکوره و ۲/۱۱ میلیون بشکه فرآوردههای سنگینتر از نفت کوره است. همچنین تقاضا برای مصرف زغال سنگ در سال ۲۰۱۹ معادل روزانه ۷۷ میلیون بشکه نفت خام بوده و زغال سنگ بیشترین سهم را برای تامین سوخت نیروگاهها بر عهده دارد.
رشد تقاضا برای نفت کوره یا همان مازوت در دنیا نشانه چیست؟ آخرین آماری که اوپک منتشر کرده میگوید: مجموع تقاضا برای نفت کوره، فرآوردههای سنگینتر از نفت کوره و زغال سنگ روزانه حدود ۹۶میلیون بشکه معادل نفت خام برآورد میشود که غالب این تقاضا برای سوخت نیروگاههاست و سهم قابل توجهی از سوخت نیروگاهها در دنیا و کشورهای پیشرفته از زغال سنگ و نفت کوره تامین میشود.
میانگین مصرف نفت کوره در پالایشگاههای ایران از ابتدای امسال تاکنون روزانه ۱۳میلیون لیتر برآورد میشود و مصرف روزانه نفت کوره یا همان مازوت نیروگاههای کشور در دی ماه امسال هم روزانه بالغ بر ۳۵میلیون لیتر بوده که معادل ۸صدم درصد از نفت کوره مصرفی یا ۲۳صدم درصد زغال سنگ مصرفی کل دنیا میشود.
حساسیت بالای افکار عمومی نسبت به مصرفنکردن نفت کوره یا همان مازوت در نیروگاهها ناشی از این است که نیروگاههای مازوتسوز آلاینده هستند ولیکن این سؤال مطرح است که چرا نیروگاههای دیگر کشورها با وجود مصرف مازوت یا نفت کوره کمتر آلودگی ایجاد میکنند؟ راز این معما را باید در دود خروجی از دودکش نیروگاهها جستوجو کرد و به نظر میرسد که یکی از دلایل سنگینبودن و وسعت آلایندگی نیروگاهها به عدم تصفیه گاز خروجی آنها برمیگردد. برای همین منظور است که در دیگر کشورها فرایند احتراق در نیروگاهها و تصفیه گاز خروجی آنها بهشدت تحت نظارت قرار میگیرد؛ تا جایی که آژانس حفاظت از محیط زیست موسوم به EPA سختترین قوانین را برای نیروگاهها از حیث میزان انتشار آلایندههایی چون اکسیدهای گوگرد، اکسیدهای نیتروژن، ذرات معلق و فلزات سنگین نظیر جیوه وضع کرده است.
همین سختگیری و حساسیت بالای افکار عمومی در جهان باعث شده تا نیروگاهها مسئله تصفیه گاز خروجی از دودکشها را جدی بگیرند؛ تا جایی که آمارهای جهانی نشان میدهد که بازار گوگردزدایی از گازهای خروجی از نیروگاههای دنیا حدود ۲۰میلیارد دلار ارزش معاملاتی دارد و رشد سالانه این بازار حدود ۶درصد ارزیابی شده است.
آژانس بینالمللی انرژی در گزارشی به افق آینده نصب تجهیزات تصفیهکننده گاز خروجی از نیروگاهها شامل نصب سیستمهای اسکرابر و سولفورزدایی برای گازهای احتراق نیروگاهها پرداخته و نتیجه میگیرد: نیروگاههای دنیا به سرعت در حال نصب تجهیزات تصفیهکننده سیستم گوگردزدایی روی گازهای خروجی خود هستند. کاهش سطح آلایندگی نیروگاهها باعث شده تا کشورهای دیگر دنیا به سرعت دنبال اصلاح ساختار احتراق و البته جلوگیری از انتشار آلایندهها از دودکش نیروگاهها باشند؛ تا جایی که پیشبینی میشود تقاضا برای نفت کوره یا همان مازوت برای نیروگاهها سالانه حتی ۵درصد افزایش یابد.
خطای بزرگ سیاستگذاری در عرصه انرژی ایران رخ داده که کشور را با یک اطلس ناموزون انرژی مواجه کرده و سیاهه انتشار آلودگی هوای کلانشهرها هر سال سیاهتر میشود. متهم کردن دستگاههای مختلف از سوی یکدیگر یا مقصر جلوه دادن مردم که چرا انرژی زیادی مصرف میکنند تا زمانی که سیاستهای انرژی کشور بر افزایش بهرهوری و کارایی و کاهش شدت انرژی استوار نشود، نمیتواند سیاهه بلند انتشار آلایندهها را سفید کند و حتی قوانین محکم و امیدوارکننده نظیر قانون هوای پاک یا قانون اصلاح الگوی مصرف انرژی هم جوابگو نخواهد بود.
محروم ماندن ایران از سرمایهگذاریهای خارجی جهت اصلاح صنایع بزرگ و آلاینده و تلاش مشترک دولت و مجلس برای مصرف هرچه بیشتر انرژیهای فسیلی ناشی از سختتر شدن مسیر صادرات آن در اثر تحریمها باعث شده تا بسیاری از مقصران امروز آلودگی هوا، خود قربانی وضعیت بحرانی کنونی باشند. قطع برق حتی به صورت محدود نشان داد که نمیتوان نیروگاهها را خاموش و آنها را متهم کرد و در جهانی که صنعت نیروگاهی یکی از صنایع پربازده و دارای توجیه اقتصادی بالاست، در ایران به دلیل قیمتگذاری دولتی روی محصول خروجی نیروگاهها یعنی برق، سرپانگه داشتن نیروگاهها، سخت و پرهزینه شده و نوسازی و اصلاح فرایندهای فنی آنها هم تا حدودی ناممکن و به همین دلیل نیروگاههای کشور همواره برای این که نفس بکشند دنبال گاز هستند؛ چرا که مصرف گازوئیل و مازوت نه برای آنها اقتصادی است و نه توان تصفیه آلایندههای ناشی از احتراق سوخت را دارند. این در حالی است که آخرین آمار آژانس بینالمللی انرژی نشان میدهد که بیش از دوسوم نیروگاههای دنیا که از سوخت فسیلی استفاده میکنند، گاز خروجی ناشی از احتراق آنها تصفیه میشود و حتی اگر سوخت فسیلی تصفیهشده هم به این نیروگاهها داده شود، باعث حذف آلایندهها نخواهد شد و نصب تجهیزات کاهنده و تصفیهکننده آلایندهها در صنایع بزرگ ازجمله نیروگاهها به یک صنعت جدی تبدیل شده است.
حق شهروندان است که در شهرهای کمتر آلوده زندگی کنند، به انرژی مطمئن، پایدار و پاک دسترسی داشته باشند. تامین این حق به شعار و حتی نوشتن قانون ممکن نخواهد شد و راه رهایی از شهرهای آلوده، هوای آلوده، آبهای آلوده، فاصله گرفتن از رویکردهای مقصرتراشی و تن دادن به واقعیتهاست. آلودگی با ایستادن پشت تریبونهای سیاسی و نطق کردن برطرف نمیشود و وقتی میتوان آسمان را آبی دید که دست کم ۲۰سال سیاستهای انرژی کشور در مسیر درست قرار گیرد. آیا وقت آن نرسیده که به جای متهم کردن مردم، راز شدت بالای انرژی و مصرف بیرویه را در خطای سیاستگذاری جستوجو کنیم. نیروگاهها و پالایشگاهها تامینکننده انرژی هستند و اگر آنها مشکل دارند، مشکل آنها را با نوسازی، با اصلاح فرایندها و البته با سرمایهگذاری سنگین برطرف کنیم؛ نه این که آنها را تعطیل کنیم تا در خاموشی، شهروندان گمراه شوند. زندگی سالم حق مسلم شهروندان ایران است و هر سیاست اقتصادی که این حق را تضعیف کند، باید کنار گذاشته شود.»