زن جوان هوویش را با روسری خفه کرد

یک سال قبل مردی با مراجعه به اداره پلیس شکایتی از همسر اولش ارائه داد و مدعی شد همسر اولش غزاله، همسر دومش به نام صدف را به قتل رسانده است.
کد خبر: ۱۰۶۲۶۶۴
|
۱۷ تير ۱۴۰۰ - ۱۰:۲۰ 08 July 2021
|
16093 بازدید
|

به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه شرق، با پیداشدن جسد و آغاز تحقیقات شواهدی به‌ دست آمد که نشان می‌داد شوهر صدف درست گفته است و صدف به ‌دست هوویش خفه شده و غزاله بعد از ارتکاب قتل به مکان نامعلومی گریخته است.

جسد با دستور قضائی به پزشکی قانونی منتقل شد و همسر مقتول تحت بازجویی قرار گرفت. این مرد ۳۷ساله گفت: من و غزاله چند سال با هم زندگی کردیم تا اینکه صدف را به‌عنوان زن دوم گرفتم، اما آنها مدام با هم اختلاف داشتند و شک ندارم غزاله زن دومم را کشته و گریخته است.

با اطلاعاتی که این مرد به پلیس داد، غزاله در خانه برادرش در اصفهان ردیابی و بازداشت شد و به قتل هوویش اعتراف کرد. شوهر او نیز به اتهام معاونت در قتل بازداشت بود اما چون مدرکی علیه وی به دست نیامد از این اتهام تبرئه شد.

به‌این‌ترتیب غزاله در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. این زن که قبلا به قتل اعتراف کرده بود، در دادگاه منکر جرمش شد و ادعا کرد از نحوه کشته‌شدن هوویش و به آتش کشیده‌شدن جسد وی اطلاعی ندارد.

غزاله گفت: شوهرم چند سال قبل صدف را از بهشت زهرا پیدا کرد و به خانه آورد و به من گفت این زن من است و باید با هم زندگی کنید. من و صدف با هم اختلاف داشتیم اما من او را نکشتم. متهم در پاسخ به این سؤال که چرا قبلا به قتل اعتراف کرده بود، گفت: من اعتراف کردم، چون شوهرم من را در اداره آگاهی مجبور کرد اعتراف کنم صدف را کشته‌ام. من هم چون می‌ترسیدم قبول کردم.

متهم در پاسخ به این سؤال که چرا از شوهرش می‌ترسید گفت: وقتی هر دو در اداره آگاهی بازداشت بودیم و با هم تنها شدیم، شوهرم به من گفت که اگر قتل صدف را قبول نکنم، آدم‌هایی بیرون از زندان دارد که دستور می‌دهد آنها برادرم و مادرم را به قتل برسانند. من هم برای اینکه جان خانواده‌ام را حفظ کنم مجبور شدم اعتراف کنم که قتل کار من بوده است، درحالی‌که قتل کار من نبود و من فقط از ترس قبول کردم.

متهم در ادامه نتوانست پاسخی به این سؤال که اگر قتل کار او نیست چرا به خانه برادرش فرار کرد، بدهد.

در این هنگام رئیس دادگاه به متهم گفت: حالا که رئیس قوه قضائیه از طرف فرزند صغیر قربانی درخواست دیه را مطرح کرده و قصاص در پرونده مطرح نیست، بهتر است حقیقت را بگویید. در غیر این صورت ما مجبوریم تحقیقات را از سر بگیریم و خودمان بفهمیم به چه دلیل صدف کشته شده و چه کسی او را کشته و تو در این مدت کجا بودی و در خانه برادرت چه می‌کردی و تا آن زمان حتما باید در زندان بمانی.

صحبت‌های رئیس دادگاه و تشویق متهم به بیان حقیقت موجب شد غزاله به تشریح جزئیات ماجرا بپردازد. غزاله گفت: من و همسرم افغانستانی هستیم اما در ایران بزرگ شدیم و در ایران با هم ازدواج کردیم. شش سال با هم زندگی کردیم و صاحب یک فرزند پسر بودیم. چهار سال قبل از این ماجرا یک روز شوهرم برای اولین بار صدف را به خانه آورد و گفت او همسر دومش است. صدف آن زمان باردار بود که شوهرم گفت باید با او در یک خانه زندگی کنم. من از شنیدن حرف‌های شوهرم شوکه شده بودم اما مجبور شدم کنار صدف به زندگی‌ام ادامه دهم. حدود چهار ماه بعد صدف فرزندش را به دنیا آورد اما شوهرم مدعی بود نوزاد تازه متولدشده فرزند او نیست. بااین‌حال شوهرم فرزند او را دوست داشت و به او محبت می‌کرد. شوهرم به من و پسرم بی‌اعتنا بود ولی به صدف علاقه داشت و همیشه برایش خرید می‌کرد.

این زن ادامه داد: صدف با رفتارهایش باعث شده بود شوهرم همیشه من و پسرم را کتک بزند و شکنجه کند. دنیا به کام ما تلخ شده بود اما چاره‌ای نداشتم. صدف حتی با خودش جهیزیه‌ای نیاورده بود و از وسایل من استفاده می‌کرد. او با رفتارهایش مرا آزار می‌داد. آخرین بار پسرم با فرزند صدف مشغول بازی بود اما صدف یکباره پسرم را کتک زد و گفت پسرم فرزند او را اذیت کرده است. من که از رفتارهای صدف کلافه بودم، در یک لحظه کنترل اعصابم را از دست دادم و روسری را دور گردنش پیچیدم و او را خفه کردم. وقتی صدف روی زمین افتاد، نبضش هنوز می‌زد. من هم پسرم و فرزند صدف را در خانه گذاشتم و فرار کردم. به خانه برادرم در اصفهان رفته بودم که بازداشت شدم.

سپس قاضی پرسید: چرا پسرت را همراه خودت نبردی؟
زن جوان پاسخ داد: شوهرم هیچ‌ وقت اجازه نمی‌داد پسرم را همراه خودم از خانه بیرون ببرم.

در ادامه قاضی سؤال کرد: جسد را تو آتش زدی؟
غزاله در جواب گفت: نه. من او را آتش نزدم و نمی‌دانم آثار سوختگی روی جسد به چه دلیل است.

غزاله در ادامه به قضات گفت: باور کنید صدف سابقه بیماری تشنج داشت و گمان می‌کنم به‌همین‌خاطر بعد از اینکه گلویش را فشار دادم روی زمین افتاد و جان سپرد. رفتارهای صدف و شوهرم باعث شد در یک لحظه کنترل اعصابم را از دست بدهم. من راضی به مرگ او نبودم. حالا که در زندان هستم، فرزند من و فرزند صدف پیش شوهرم هستند و شوهرم از آنها نگهداری می‌کند. من از قضات دادگاه تقاضای کمک دارم.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۱۱ - ۱۴۰۰/۰۴/۱۷
وقتی عقل نباشه جون در عذابه
آخه یکی نیست به اون مرتیکه بگه دو زنه شدنت واسه چی بود
حالا خواستی زن بگیری چرا آوردیش تو خونه ای که زن اولت بود. مریض بودی؟؟ آخه روانی بیمار این چه کاری بود که کردی؟؟؟
قاتل اصلی اون مردک بیشعور هست که مسبب این جنایت شده
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۱۷ - ۱۴۰۰/۰۴/۱۷
بفرستید برن مملکت خودشون
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۳ - ۱۴۰۰/۰۴/۱۷
قابل توجه م علینژاد

این هم یکی دیگر از مضرات روسری!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۳۲ - ۱۴۰۰/۰۴/۱۷
حالا خواستی زن بگیری چرا آوردیش تو خونه ای که زن اولت بود. مریض بودی؟؟ آخه روانی بیمار این چه کاری بود که کردی؟؟؟
این جزء فرهنگ مردمان کشور همسایه ماست و در بین این مردم اشکالی ندارد ولی خانم اول چون در ایران برزگ شده و در فیلم های ساخت داخل این موضوع بصورت وحشتناک بیان می شود موضوع برایش غیر قابل تحمل شده وگر نه در کشور شان این موضوع کاملا جا افتاده است
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۵۷ - ۱۴۰۰/۰۴/۱۷
نه دیگه زن دوم و سوم نمی گیرم
علی
|
Taiwan (Province of China)
|
۱۳:۵۶ - ۱۴۰۰/۰۴/۱۷
با این سیاست حالا شوهر این دو زن از دست هر دوشون خلاص شده، میتونه بره دو تا زن دیگه بگیره
علی برکت الله
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۲۴ - ۱۴۰۰/۰۴/۱۷
افغانهای مقیم ایران ۳ میلیون نفر هستن ولی نصف جرم و جنایت کشور متعلق به آنهاست
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۰۳ - ۱۴۰۰/۰۴/۱۷
بندازین بیرون همه افغانیا رو... ایرانو به گند کشیدن...
استاد دانشگاه جامعه شناسی
|
Romania
|
۱۷:۳۳ - ۱۴۰۰/۰۴/۱۷
درجه ی انسانیت در افراد مختلف متفاوت هست و صرفا داشتن دو پا و دو دست افراد را در یک درجه ی انسانیت قرار نمیدهد. انسانیت در افراد به دو مورد ژنتیک و محیط ارتباط دارد و مورد اول بحث ما نیست. اما در مورد دوم باید گفته شود که شرایط فرهنگی و اقتصادی افغانستان یک از بدترین ها و نازل ترین در جهان میباشد و افرادی را تربیت میکند که به راحتی دست به خشونت و حتی جنایت میزند مثلا اگر کسی دزدی کند همان جا در خیابان دزد را میکشند و برای مردم هم عادی است همچنین انحرافت اخلاقی در آنجا عادی است و این مساله در مهاجران مقیم ایران هم وجود دارد و بعد از چند نسل هنوز به قوت خود باقی است. بنابراین پذیرش اینگونه مهاجران و سر دادن شعارهای حقوق بشری در مورد این افراد خیانت بزرگی است به مردم این کشور و تباه کردن زندگی بسیاری از افراد و کاهش امنیت شغلی افراد محروم جامعه. جنایاتی که مهاجران در ایران مرتکب شده اند در این چند دهه از وحشتناکترین ها بوده و حق ایرانی ها نبوده است که اینگونه شود.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۲۲ - ۱۴۰۰/۰۴/۱۷
بیرونشان کنید از این مملکت. این خواست ملت است
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟