روز دوشنبه دادگاه عالی ورزش (CAS) بعد از مدتها انتظار و تعویق، رأی خود را در خصوص شکایت باشگاه فولاد خوزستان بابت بسته شدن دو پنجره نقل و انتقالاتیاش صادر شد. CAS در اقدامی نادر در فوتبال ایران رأی به باز شدن پنجره فولاد داد تا برای نخستین بار حکم ارکان قضایی فدراسیون فوتبال ایران در یک دادگاه بینالمللی نقض شود.
باشگاه فولاد خوزستان دو فصل پیش و در زمان مدیریت حبیبالله رضایی که در حال حاضر عضو هیئت مدیره این باشگاه است، اقدام به جذب محمد بلبلی کرد تا این انتقال پر سر و صدا آغازی برای دو فصل چالش این باشگاه برای جذب بازیکن جدید باشد. ابتدا کمیته وضعیت برای فولادیها جریمه در نظر گرفت ولی بعد از اعتراض، به بسته شدن دو پنجره نقل و انتقالاتی تغییر پیدا کرد. این رأی در ادامه در کمیته استیناف نیز تائید شد تا سعید آذری، مدیریت وقت باشگاه فولاد، با استفاده از وکلای ایرانی و ایتالیایی این پرونده را به CAS ببرد.
این در حالی است که فولاد فصل گذشته در لیگ قهرمانان آسیا نیز حاضر بود تا راهی به جز شکایت در به CAS وجود نداشته باشد. باشگاه فولاد با شکواییهای که برای CAS فرستاد موفق شد، این دادگاه را برای تصمیم اشتباه ارکان قضایی فدراسیون فوتبال قانع کند تا به یک پیروزی بزرگ حقوقی دست پیدا کند.
این پرونده با توجه به چند وجهی بودن با ایفای نقش محمد بلبلی، باشگاه سپیدرود، باشگاه فولاد، باشگاه استقلال و البته فدراسیون فوتبال پیچیدگیهای خاص خودش را داشته است. با این وضعیت این سؤال مطرح میشود که چگونه دادگاه CAS به این نتیجه رسیده که رأی فدراسیون فوتبال برای محرومیت فولاد اشتباه بوده است؟
با توجه به اینکه پیش از موضوع بلبلی، آرای زیادی برای برای انتقال بازیکنان حرفهای یا آماتور صادر شده، این سؤال مطرح میشود که آیا فدراسیون در آرای قبلیاش نیز دچار اشتباه شده یا اینکه یک خلاء آییننامهای در این باره وجود دارد؟ موضوع هرچه هست در آینده نقل و انتقالات فوتبال ایران و قوانین این حوزه خیلی تاثیرگذار خواهد بود، چراکه با این رأی CAS معادلات گذشته در فدراسیون فوتبال تغییر کرده و به نوعی مفهوم «بازیکن آماتور» باید تغییر پیدا کند.
وکیل ایرانی این پرونده و مشاور حقوقی باشگاه فولاد خوزستان یادداشتی را در خصوص روند آغاز تا پایان این پرونده سنگین نوشته که در زیر میخوانید:
قرارداد فولاد با بلبلی
در تاریخ هفتم خردادماه هزار و سیصد و نود و هشت جلسهای در هتل لاله برگزار میشود که شرکت کنندگان در آن محمد بلبلی، جواد نکونام و مدیرعامل وقت باشگاه فولاد و یکی از دوستان مشترک بازیکن و سرمربی وقت تیم فولاد بودند. هدف این جلسه انعقاد قرارداد با محمد بلبلی است. او در این جلسه مدعی میشود قرارداد خود را با باشگاه سپیدرود به دلیل آماتوری بودن این قرارداد فسخ کرده است اما بعداً خبرهایی منتشر میشود که بازیکن با باشگاه دیگری نیز وارد مذاکره شده و اقدام به عقد قرارداد کرده است.
طبیعتا باشگاه فولاد اقدام به طرح شکایت از بازیکن و باشگاه جدید بازیکن میکند. باشگاه سپیدرود نیز اقدام به طرح شکایتی به طرفیت باشگاه فولاد میکند که کمیته وضعیت فدراسیون فوتبال که در آن زمان شاهد حضور اعضای جدید در درون تشکیلات خود بود در اقدامی عجیب به صورت توامان به هر دو پرونده رسیدگی میکند.
اولین جلسه رسیدگی کمیته وضعیت در مردادماه نود و هشت برگزار میشود. کمیته حکم به محرومیت شش ماهه بازیکن میدهد و باشگاه فولاد نیز محکوم به پرداخت سیصد میلیون تومان میشود. باشگاه فولاد و بازیکن اقدام به تجدید نظر خواهی میکنند. کمیته استیناف مدت محرومیت بازیکن را به چهار ماه و جریمه مالی فولاد را به پنجاه میلیون تومان کاهش میدهد اما اضافه میکند که اگر کمیته وضعیت به این نتیجه رسیده است که باشگاه فولاد بازیکن را تحریک به فسخ قرارداد کرده، باید جریمه ورزشی را نیز تحمل کند. بنابراین پرونده در بهمن ماه نود و هشت به کمیته وضعیت باز میگردد و کمیته حکم به بستن دو پنجره نقل و انتقالاتی باشگاه فولاد میدهد. این حکم باز هم مورد اعتراض فولاد قرار میگیرد اما نهایتا کمیته استیناف در شهریور ماه نود و نه رأی کمیته وضعیت را تایید میکند.
فولاد با چه استدلالی محکوم شد؟
دعوای اصلی در این پرونده بر سر آماتوری تلقی شدن بازیکن یا حرفهای بودن قرارداد بازیکن با باشگاه سپیدرود بود. بر اساس قواعد حقوقی بازیکن آماتور هر زمان میتواند اقدام به فسخ قرارداد خود با باشگاه خود نماید. فلسفه این اقدام در این موضوع نهفته است که بازیکن بتواند فرصتهای بهتری را برای کسب درآمد تجربه نماید اما در جریان پرونده بلبلی، کمیته وضعیت با وجود روشن بودن امر، استعلامی را از کمیته تدوین مقررات فدراسیون فوتبال مطرح کرد که این کمیته در پاسخ به استعلام صورت گرفته و در نظری کاملا بی پایه و اساس، نظر داد که بازیکن آماتور نیز مشمول عواقب فسخ غیر موجه قرارداد مثل چهار ماه محرومیت قرار میشود! این در حالی است که اساساً ماده 17 که به نتایج فسخ غیر موجه قرارداد میپردازد در فصل 4 RSTP قرار دارد و صرفاً مربوط به بازیکنان حرفهای است. بارها به مقامات مسئول گوشزد شد که این نظر کاملاً اشتباه است و میتواند تبعات سنگینی برای فدراسیون فوتبال ایران در پی داشته باشد و این فدراسیون را در معرض اتهام حمایت از بردهداری قرار دهد که این خود نقض فاحش اساسنامه فیفاست و پیامدهای سنگینی برای فوتبال ایران در پی خواهد داشت اما فدراسیون از نظر خود کوتاه نیامد و شد آنچه نباید رخ میداد.
پیامدهای پرونده بلبلی
دهها بازیکن جوان که تعداد آنها نیز دقیقاً مشخص نیست با استناد به استعلام غلط کمیته تدوین مقررات فدراسیون فوتبال محکوم و از فوتبال محروم شدند. همین موضوع اهمیت این پرونده را صدچندان میکرد. حالا پس از اثبات اشتباه بودن نظر کمیته حقوقی، وضعیت و استیناف باید از تمام محکومین اعاده حیثیت صورت گیرد و خسارات وارده به آنها جبران شود. باشگاههایی که از این نظر استفاده و اقدام به طرح شکایت از بازیکنان آماتور کردهاند در حال حاضر با اتهام سنگین بردهداری مواجه هستند و چنانچه اسناد هر کدام از این آرا در اختیار کمیته انضباطی فیفا قرار گیرد پیامدهای بسیار جدی برای این باشگاهها بههمراه خواهد داشت که متاسفانه تعداد باشگاههای منتفع شده از این نظرِ اشتباه بسیار زیاد است و شاید این موضوع پیش از هر چیز به فقدان اطلاعات حقوقی مدیران باشگاهها و خصوصاً مدیران حقوقی آن بازگردد. به هر حال رأی CAS یک رأی وحدت رویه و کاملاً الزامآور برای پروندههای آتی است و اساساً نظر کمیته حقوقی و تدوین مقررات فدراسیون فوتبال پس از این هیچ جایگاهی نخواهد داشت و در صورت عدم پذیرش این امر فدراسیون فوتبال ایران متخلف محسوب خواهد شد اما فولاد با چه استدلالی فدراسیون فوتبال ایران را محکوم کرد؟ پاسخ به این سؤال در زیر داده میشود.
قرارداد آماتور یا حرفهای؟
براساس مقررات نقل و انتقالات بازیکنان، حق آموزش زمانی پرداخت میشود که بازیکن اولین قرارداد حرفهای خود را منعقد نماید. باشگاه سایپا بعد از پیوستن رضا رحیمی ورزقانی به ذوبآهن اقدام به طرح دعوای حق آموزش علیه باشگاه ذوبآهن میکند و ذوبآهن پاسخ میدهد که چون مبلغ دستمزد بازیکن (بیست و چهار میلیون تومان) به حدی نیست که قرارداد حرفهای تلقی شود، بنابراین بازیکن مشمول حق آموزش نمیشود که این ادعای ذوبآهن مورد پذیرش کمیته وضعیت قرار میگیرد. این تصمیم کمیته وضعیت یکی از استنادات باشگاه فولاد در پرونده بلبلی میشود. چون اگر قرارداد رضا رحیمی با آن مبلغ آماتور تلقی میشد به طریق اولی قرارداد 10 میلیون تومانی بلبلی هم باید آماتور تلقی میشد.
شهادت بازیکنان جوان
باید از شهامت بازیکنان جوانی که در این پرونده شهادت دادند هم تشکر کرد. شهادت آنها همانطور که در حکم هم آمده یکی از دلایل اصلی پیروزی فولاد خوزستان در این پرونده بود. این رأی میتواند و باید نگرش به وضعیت بازیکنان جوان را در فوتبال ما را تغییر دهد.
چرا استقلال محکوم نشد؟
همانگونه که اشاره شد این پرونده دوبار در کمیته وضعیت و دو بار در کمیته استیناف فدراسیون فوتبال ایران مطرح شد. هیئت داوری CAS در رأی خود به درستی اشاره میکند که تجدید نظر خواهی فولاد از رأی کمیته استیناف مربوط به رأی دوم این کمیته است که در آن اشارهای به استقلال نشده است. در واقع از نظر هیئت داوری این بخش از پرونده در رأی اول کمیته استیناف نهایی شده بود اما حالا و پس از اعلام نظر CAS اگر باشگاه فولاد معترض به این امر باشد میتواند با استناد به رأی داوری و با استناد به نهاد اعاده دادرسی، خواستار بازنگری در رأی ابتدایی کمیته استیناف شود.
امکان داشت پرونده با مصالحه حل و فصل شود؟
در ابتدا باید به داین نکته اشاره کرد که اصولاً احکام قضایی تا پیش از قطعی شدن، اجرایی نمیشوند بهجز اینکه قانون به گونه دیگری مقرر کرده باشد. جریمه ورزشی فسخ غیرموجه از آن دست جرایم و تخلفاتی است که به محض ابلاغ رأی بدوی قابل اعمال است. در واقع اجرای رأی پرونده بلبلی، فارغ از درست یا غلط بودن آن باید از پنجره نقل و انتقالات بعدی که قاعدتاً از تابستان 1399 بود شروع میشد که مدیران وقت باشگاه فولاد با رایزنیهای فشرده اجرای رأی را به تاخیر انداختند و با استفاده از فرصت و با تمام قوا به جذب بازیکن پرداختند تا بتوانند با بسته شدن پنجره نقل و انتقالات فولاد مقابله کنند.
در خصوص پاسخ به سؤال طرح شده میتوان گفت پیش از ورود آقای آذری به باشگاه فولاد و در زمان مدیریت آقای رضایی باشگاه فولاد درگیر این پرونده شده بود و رأی اولیه کمیته وضعیت در این خصوص صادر شده بود. هر نوع مصالحهایی باید پیش صدور رأی کمیته وضعیت و تشخیص اینکه باشگاه فولاد در تحریک بازیکن به فسخ نقش داشته است صورت میگرفت وگرنه کسب رضایت باشگاه شاکی همچون رضایت باشگاه ریزه اسپور در پرونده فسخ طارمی از باشگاه پرسپولیس پس از صدور رأی فیفا تاثیری در توقف اجرای حکم نداشت. البته هیچ ایرادی هم به مدیریت وقت باشگاه فولاد وارد نیست زیرا چه در آن زمان و چه امروز میتوان به صراحت اظهار نظر کرد که حق با باشگاه فولاد بود. قاعدتاً و منطقاً تصور این بود که درخت کمیته وضعیت و استیناف، خربزه ندهد اما گذشت زمان ثابت کرد که این درخت میتوان همه چیزی به بار بیاورد.
ابعاد گستره این پرونده
این پرونده ابعاد بسیار گستردهتری هم دارد که تاکنون بازگو نشده است، همچون شهادت دروغ و کذب بازیکن، ایجنت بازیکن و معاون وقت باشگاه استقلال نزد کمیته وضعیت در خصوص تاریخ عقد قرارداد اما به هر حال حرف حق به ثمر نشست. جا دارد از باشگاه فولاد خوزستان و شخص سعید آذری به خاطر حسن اعتمادشان تشکر کرد. همچنین نقش وکلای خارجی این پرونده در این پیروزی رفیع و ارزشمند است. ناراحتی همکاران بنده از برخی رفتارهای اخیر باشگاه فولاد قابل درک است و امیدوارم باشگاه فولاد این موضوع را جبران کند.
در پایان این موضوع را هم باید متذکر شد که برای اولین بار در تاریخ حقوق ایران نظر یک مرجع قضایی ایرانی هر چند اداری توسط یک مرجع خارجی نقض میشود و نهاد مجری ملزم به تبعیت از آن است. این موضوع البته اصلاً به لحاظ مسائل ملی قابل توجیه نیست. امید اینکه در آینده با تصمیمات علمی و منطقی و دست برداشتن از خودسری و لجبازی مانع صدور آرای فرمایشی شویم تا مداخله یک نهاد حقوقی خارجی هرگز تکرار نشود.