مسعود شجاعی کاپیتان سابق تیم ملی و بازیکن فعلی نساجی در یک برنامه تلویزیونی به سوالهایی درباره مد و مدل مو پاسخ داد.
به گزارش تابناک ورزشی، شجاعی که طی سالهای اخیر تیمهای زیادی عوض کرده است ، درباره گذشته کارش هم توضیح داد.
در 10-15 سال اخیر باب شد که فوتبالیستها آرایشگر شخصی دارند، به خصوص در بازیهای مهم آرایشگرها میرفتند در هتل قبل بازی موهای بچهها رو درست میکردند، تو هم آرایشگر شخصی داشتی؟
شجاعی: از زمانی که به ایران برگشتم، قبلتر بچهتر بودم و به این مسائل فکر نمیکردم و مدل موی عجق وجقی داشتم که همان را هم خودم درست میکردم، موهای صاف و بلندی داشتم که بعد از بازی فر میشد؛ البته بد هم نیست که آدم مرتب باشد، چرا که وقتی چهرهام را در آیینه مرتب میبینم، حس خوبی به آدم دست میدهد و انرژی میگیرم. بچههای تیم این کار را میکردند و طبیعتا در کنار بچهها که آرایشگر داشتند، من هم توسط آرایشگر آنها موهایم را کوتاه میکردم اما اینکه حتما قبل از بازی این اتفاق بیفتد، اینچنین نبود.
از مد پیروی میکنی، الگوی خاصی داری؟
شجاعی: نه، ولی همیشه استایل خاصی تو ذهنم دارم که همیشه سعی میکنم آن را دنبال کنم، بیشتر چیزهایی که به من میآید را میپوشم. همین هستم دیگر...
از بین تیمهای ملی خارجی طرفدار کدام هستی؟
شجاعی: وقتی که سنم کمتر بود طرفدار برزیل بودم اما الان اسپانیا.
از روی لباس پوشیدن آدمها را قضاوت میکنی؟
شجاعی: اصلا قضاوت نمیکنم اما تا حدودی میتوانم حدس بزنم.
آیا روی تیپ و مدل لباس پوشیدن اطرافیانت تاثیر میگذاری و به آنها ایده میدهی؟
شجاعی: خیر اصلا، اگر از من بپرسند بهشون میگم اما چون کاملا خیلی شخصی هست، من دخالتی نمیکنم.
از تولد در شیراز و پیچ و خمها و مهاجرتهایی که به شهرهای مختلف داخل کشور داشتی تا بازی در اروپا، اسپانیا، قطر و یونان؛ چه چیزهایی باعث شد تا مسعود شجاعی امروز ساخته شود؟
شجاعی: فکر میکنم اگر مهمترین علت را بخواهم بگویم، سختیهایی است که کشیدم؛ این مسئله را همیشه به کسانی که میپرسند، به ویژه پدر و مادرانی که به ما لطف دارند و از ما خواستار این هستند تا به نوجوانهایشان توصیه کنیم، میگویم که باید سختی بکشند. البته من به اعتقاد دارم که نسل عوض شده و شاید درک آن سخت باشد اما معتقدم اگر در هر کاری سختی نکشید، نمیتوانید موفق باشید و سختی هم تعریفش مفصل است.
به غیر از سختیهای تمرین که طبیعی است، در همه جهان فوتبالیستها از قشر پایین و شرایط سخت هستند؛ نمونه بارز آقای رونالدو. او در شرایط سخت به لحاظ خانوادگی و اقتصادی زندگی میکرد اما الان آقای فوتبال دنیاست. من فکر میکنم شلاقخوردن بیشتر مربوط به زمین و تمرینات است اما باید سختی کشید، وقتی نسل جدید با ماشین شخصی به تمرین میروند و آبمیوه آماده و انواع مکملها در اختیارشان است، سختی نمیکشند و در رشته خودم میتوانم بگویم که اینجور آدمهایی فوتبالیست نمیشوند!
در کوچه بازی کردن خودش یک تمرین بود؛ یادم میآید وقتی 10-11 ساله بودم، همیشه در کوچه مشغول بازی بودم، آنقدر عاشق فوتبال بودم که برایم مهم نبود کجا باشد. همهی ما سختیهایی کشیدیم، من یادم است فوتبال رسمیام را از آبادان در گرمای 50 درجه در سن 11 سالگی آغاز کردم. آب شرب نداشتیم و آبی هم که بود، بسیار داغ بود و گرما به حدی زیاد بود که کف کفش را سوراخ میکرد و من 3-4 جوراب باهم میپوشیدم تا فقط پایم زخم نشود.