بین الملل تابناک: تهاجم نظامی روسیه علیه اوکراین وارد ششمین روز خود شده است و به نظر میرسد، بر پیچیدگیهای نظامی و سیاسی این بحران بین المللی افزوده شده است. پیچیدگیهایی که هم در صحنه نبرد و جنگ در اوکراین قابل مشاهده است و هم در سطوح سیاسی که موج گستردهای از محکومیت علیه روسیه را در اروپا ایجاد کرده است.
در همین رابطه، تابناک در گفتوگو با «حمیدرضا عزیزی» پژوهشگر مهمان بنیاد علم و سیاست آلمان به زوایای نظامی، سیاسی و اجتماعی این جنگ پرداخته است.
تابناک: وضعیت جنگ روسیه علیه اوکراین را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا اوکراین ممکن است تبدیل به باتلاقی برای روس ها و شخص پوتین شود؟
حمیدرضا عزیزی: در این رابطه، باید بین چشم انداز سیطره روسیه بر اوکراین و پیامدهای بلندمدت آن تفکیک قائل شد. به لحاظ نظامی اگر بخواهیم صحبت کنیم روسیه به عنوان یک قدرت بزرگ نظامی و یک قدرت هستهای توان اینکه بخواهد با افزایش نیرو و با تغییر برنامه نظامی، اوکراین را زود یا دیر تحت سیطره بگیرد، دارد؛ اما مساله اینجاست که بنظر میرسد در بحث پیامدهای بلندمدت، روسیه با شرایطی روبهرو شده که حداقل به صورت فعلی انتظارش را نداشت؛ بخصوص از جنبه واکنش غرب. روسیه روی این موضوع حساب میکرد که به واسطه تحولاتی مثل برگزیت و رویکردهای ترامپ، شکافی بین طرفهای غربی به وجود آمده است. همینطور روی این موضوع حساب میکرد که وابستگی برخی از کشورهای بزرگ غربی مثل آلمان به انرژی روسیه و همینطور حضور چهرههای نزدیکتر به روسیه در کشورهایی مثل صربستان و مجارستان باعث خواهد شد که هیچ موضع واحدی از طرف غرب اتخاذ نشود. اما این اتفاق بر خلاف انتظار روسیه افتاد و این موضوع باعث همبستگی بیشتر طرف غربی شد. به همین دلیل هرچند هدف روسیه آنطور که رهبران این کشور اعلام میکنند این بود که با حمله به اوکراین و تغییر حکومت در این کشور بخواهد نگرانیهای امنیتی که از جانب غرب متوجهشان است را برطرف کنند، نه تنها این هدف محقق نشده و نخواهد شد بلکه باعث حساسیت بیشتر ـ چه در عرصه سیاسی و چه افکار عمومی غرب ـ میشود و این کاملا مخالف آن چیزی است که روسیه انتظارش را داشت.
تابناک: فضای افکار عمومی در اروپا چگونه است؟
حمیدرضا عزیزی:در ادامه پاسخ قبل، بحث افکار عمومی و فضای سیاسی، تحول بیسابقهای هم در سطح افکار عمومی و هم در فضای سیاسی غرب اتفاق افتاده است و این سرآغاز یک دوره جدید، از یک طرف نظامیگری و از طرفی دیگر همکاریهای امنیتی چندجانبه بین کشورهای حوزه یوروآتلانتیک خواهد بود؛ به عنوان مثال اتفاقی که در آلمان افتاد، آلمانی که چه در افکار عمومی و چه احزاب سیاسیاش با افزایش هزینههای نظامی مخالف بودند، خیلی به سرعت تصمیم گرفت که بودجه نظامیاش را دوبرابر کند و از این به بعد هم دودرصد بودجه را به بحث توان نظامی اختصاص دهد و برای کشوری با اقتصاد بزرگ آلمان این رقم، رقم بسیار قابلتوجهی است و از طرف دیگر میبینیم که حمایت بیشتری از یکپارچگی روندهای سیاسی و امنیتی در اروپا صورت میگیرد. میشود گفت کاری که پوتین از لحاظ متحد کردن طرفهای غربی با حمله به اوکراین انجام داد، کاری بود که امریکا چندین سال تلاش میکرد که انجام دهد اما موفق نمیشد و از این نظر به لحاظ ساختار نظم امنیتی اروپا یک دوره جدید را شاهد خواهیم بود.
تابناک: در عرصه میدانی وضعیت چگونه است؟ آیا روس ها به اهداف خود رسیده اند؟
حمیدرضا عزیزی: در مورد بحث میدانی یک سری نکاتی هست که باید مورد توجه قرار گیرد؛ به عنوان مثال روسیه تا کنون به صورت گسترده از نیروی هوایی در جنگ استفاده نکرده است؛ با وجود اینکه استفاده گسترده از نیروی هوایی می توانست شرایط را کامل تغییر دهد. دلیل این مساله از یک طرف به این برمیگردد که روسیه در اوکراین به دنبال زمین سوخته نیست؛ روس ها همانطور که اعلام کرده بودند، هدف اصلی شان این بود که زیرساختهای نظامی اوکراین را نابود کنند و از طرفی دیگر دولت را تغییر دهند تا خیالشان در یک مدت قابل پیشبینی راحت شود از اینکه اوکراین به سمت غرب نخواهد رفت و همچنین توان نظامی برای بازیابی کردن خودش را ندارد. این هدف با استفاده گسترده از حمله هوایی که معمولا برای وارد کردن حداکثر آسیب هست در تضاد است. در پیوند با این بحث باید به این نکته اشاره کرد با توجه به پیوندهای تاریخی و فرهنگی و اجتماعی که بین اوکراین و روسیه وجود دارد، هرگونه اقدام روسیه به کشتار گسترده غیرنظامیان در اوکراین، یک واکنش بسیار شدید و منفی را در داخل روسیه میتواند به وجود آورد؛ کما اینکه الان هم اعتراضات ضدجنگ و مخالفت با اقدام نظامی روسیه به شدت در روسیه گسترده شده؛ به همین دلیل اینها محدودیتهایی هستند که به پوتین اجازه فراتر رفتن از حدی را نمیدهد. از طرفی دیگر بحث تهدید هستهای که از جانب پوتین مطرح میشود، یکی از نشانههایی است که نشان می دهد وضعیت در عرصه میدانی برای روسیه گره خورده است؛ به دلیل اینکه این تهدید مشخصا خطاب به طرف غربی است نه طرف اوکراینی؛ به دلیل اینکه غرب تصمیم گرفته حمایت بیشتری از اوکراین داشته باشد. حال روسیه دارد این تهدید را مطرح میکند و نکته ای که هست اینکه روسیه انتظار این نوع مقاومت گسترده و درعین حال غیرمتمرکز را در اوکراین نداشت و این کار را پیچیده کرده است؛ به همین دلیل روسیه هم با مذاکره با دولت فعلی اوکراین موافقت کرده؛ همان چیزی که در روزهای اول رد میکرد.