به گزارش تابناک فریدون مجلسی در شرق نوشت: این روزها مردم مشتاقاند ببینند در وین مذاکرات برای رفع تحریمهای ایران به کجا خواهد انجامید. از سویی نمایندگان مجلس از تمایل به رفع تحریمها سخن میگویند و تصمیم درباره پیشنهادهایشان را به راستیآزمایی و قبول شرایط ایران از سوی آمریکاییها و طرف مقابل موکول میکنند و از سویی طرف مقابل میگوید ایران به دلایلی یا به بهانههایی تحریم شده و رفع تحریم موکول به پذیرش شرایطی است.
شرایطی که نه هشت سال بلکه 20 سال است بحث درباره آنها ادامه داشته است؛ اما اکنون که آمریکا و شرکای غربی درباره نزدیکشدن به پایان مهلت تصمیمگیری جمهوری اسلامی هشدار دادهاند، عامل مهم دیگری چگونگی رسیدن به هرگونه نتیجهای را در مهلت کوتاه در ابهام قرار داده است؛ این عامل مسئله جدی ورود روسیه به جنگ در اوکراین است که توجه بیشتر آمریکا و غرب را به مسئله فوریتر جنگ اروپایی خودشان جلب کرده است. چین هم که بیشتر به جنبههای اقتصادی و بازرگانی روابط در شرایط صلحآمیز میاندیشد، تماشاچی سرگرمشدن اروپا و غرب در مسئلهای است که عجالتا توجهها را از ماجرای خطونشانکشیدن برای چین بازمیدارد.
اما ببینیم ماجرای حل مشکل ایرانیان، یعنی خسارات ناشی از انزوای تحریم و بیکاری و تورم و نگاه به مذاکراتی که فاز نهایی آن در وین در جریان است، به کجا میانجامد. مذاکرات باز هم طولانیشدهای که اخبارش در پس دود و مه اوکراین گم شده است. آیا جنگ اوکراین بهانه دیگری برای به درازا کشاندن مذاکرات خواهد شد؟
دراینمیان انتشار خبری دیگر هم اعتقادبرخی در باب توسعه بیشتر غنیسازی «تا حد بازدارندگی»، در پافشاری در مواضع اصولی خودشان و تداوم مخالفت با برجام راسختر کرده است؛ یعنی خبر انتقاد مقامات اوکراین از اینکه «اگر آن کشور هنگام جدایی از شوروی زرادخانه هستهای خود را تحویل روسیه نداده بود» اکنون ناچار نمیشد اینچنین زیر بار زور برود. البته زمانی که شوروی با داشتن بزرگترین زرادخانه اتمی فروپاشید، این غرب و خصوصا آمریکا بود که مانع قرارگرفتن زرادخانه شوروی در دست کشورهای درجه دوم و سوم شد که رفتارهای سیاسی آنان اعتبار کمتر و مخاطرات بیشتری دارد؛ یعنی اگر نمیخواستند زرادخانه را به کشور مادر تحویل دهند، کشوری هم نمیداشتند! همچنان که تشبیه تجاوز فزاینده کشور بزرگ روسیه قدرتمند به اوکراین بیرمق، با تجاوز عراق کوچک به ایران بزرگ بیربط است. شاید بتوان تجاوز عراق بزرگتر و قویتر را به کویت آرام و بیخبر و مرفه به آن تشبیه کرد.
در اینجا بحث ما درباره تحلیل جنگ اوکراین و دلایل و سرانجام آن نیست؛ بلکه تأثیر آن در روند مذاکرات برجامی خودمان در وین است! مذاکراتی که طرف مقابل، یعنی سه کشور غربی فرانسه و انگلیس و آلمان در حمایت از مواضع اوکراین در مقابل روسیه، به سرکردگی آمریکا و به همراه چین رنجیده اما با رأی ممتنع، به همراه روسیه که خودش گرفتار انواع تحریمهای مالی و بانکی نظیر ایران شده است، در وین گرد آمدهاند و اکنون روسیه در مقام خصم سایر اعضای تیم خودشان در آن سوی میز و ایران، خواهان جلب تفاهم آنان برای رفع تحریمهای مشابه خودش در این سوی میز مذاکره نشستهاند. این ماجرا به این سریال 18ساله رنگ کمدی بخشیده است. خصوصا اینکه کشورهای مقابل هیچکدام خودشان ایران را تحریم نکردهاند که بخواهند آن را بردارند! این آمریکاست که ایران را در این سوی میز و روسیه و تا حدی چین را در آن سوی میز رسیدگی به تحریم ایران، تحریم کرده و سایر کشورها هم در اجرای تحریمهای آمریکا، ایران را و اکنون روسیه همتیمی خودشان را هم تحریم کردهاند! جالب این است که روسیه در اجرای تحریمهای آمریکا، ایران را تحریم بانکی کرده و حالا که خودش مستقیم توسط سایر اعضای تیم، تحریم بانکی و مالی و هوایی و نفتی شده و وضع تحریمیاش از ایران هم بدتر است. این روسیه در این مذاکرات وین که گردوخاک اوکراین در وسط میز مذاکره تنفس را مشکل کرده است، میخواهد چه نقشی در رفع تحریمهای ایران بازی کند؟ و آیا از ایران هم انتظار میرود نقشی در رفع تحریمهای روسیه بر عهده بگیرد؟
شاید درک تحلیل تئاتریِ کمدی در ماجرای جدی و سیاسی و بینالمللی وین و ارتباط مستقیم آن با اوکراین قدری گنگ و پیچیده شده باشد و شاید تیمها اکنون خودشان هم دقیقا ندانند کدامشان یا کدامهایشان باید در این سوی میز و کدام یا کدامهایشان باید در آن سوی میز بنشینند و درباره تحریم چه کسی و رفع تحریم چه کسی صحبت کنند!
جالب این است که تهیهکننده و کارگردان و مجری اصلی تحریم یعنی آمریکا را در این تئاتر در پشت در جا دادهاند و سوفلور به جای آنکه بازیگران روی صحنه را راهنمایی کند، باید وظیفه خود را در رفتوآمد به پشت صحنه انجام دهد؛ اما تماشاچیان مات و مبهوت ماندهاند که این جناب میخائیل اولیانوف که زمانی از قولش گزارش دادند که فقط پنج دقیقه به رسیدن به نتیجه باقی مانده است، اکنون چه میگوید؟ ممکن است بپرسد برای تحریم کدام طرف؟
اکنون که روسیه به اعتبار قدرت نظامی حرمت حفظ خونسردی در صورت بروز خشم در برابر زیادهخواهیهای خودش را با اعزام ستون 60 کیلومتری تانکها و فروریختن چتربازان شکسته است، این خطر وجود دارد که آمریکا هم در نقاط دیگر جهان ناشکیبایی نشان دهد و به تلافی اقدام مشابهی کند.
اما اکنون با ماجرای اوکراین زمان آن است که در همان وین با نشاندادن انعطاف و تعامل عقلانی در مقابل گذر از بهانه انحرافات نسبت به تعهدات نقضشده انپیتی که موجب سالها واماندگی و انزوا و تحریم شد، بتوانند در شرایطی که اروپا برای تنوعبخشیدن کمخطر به منابع تأمین انرژی، نیاز بسیار به جایگزینی نفت و گاز ایران به جای بخشی از نفت و گاز روسیه دارد، بکوشند با استقلال کامل، به جای آنکه آتشنشان روسیه شوند، بتوانند با رفع تحریم، بخشی از بازار نفت و گاز ایران را که روسیه با بهرهمندی از انزوا و غیبت ایران از بازار نفت به سود خودش مصادره کرد، بار دیگر به دست آورند. این کار با مذاکره پشت دری با میدانداری روسیه تحریمشده، امکانپذیر نیست. به رویارویی مستقیمتری نیاز دارد.