سازمان حفاظت محیط زیست کشورمان که با قتل پلنگ گرفتار در خیابانهای قائم شهر، به آرامشی نسبی رسیده بود، این وضعیت را تاب نیاورد و زمینه ساز شکل گیری فاجعهای بی مثال شد!
به گزارش «تابناک»؛ بعید است اهل فضای مجازی و مرور اخبار هم نباشید و چیزی درباره تولد سه توله یوز ایرانی در شرایط اسارت نشنیده باشید؛ سه قلوهایی که نام مادرشان ایران است و نام پدرشان، فیروز و آنچه ولادتشان را شیرین میکرد، تداوم حیات این گونه در معرض انقراض بود، به ویژه آنکه خبر میرسید هر سه توله، ماده هستند و در نتیجه، امیدواری به زاد و ولدهای فراوان در آینده به شدت محسوس و مشهود بود.
البته این گزاره دیگر معتبر نیست، چون روز گذشته خبر رسید یکی از سه توله یوز مرده و پیرو این خبر، برخی مدعی شدند که علت فوت این توله، نه ضعیفتر بودنش در بدو تولد (در قیاس با دو توله دیگر) و مواردی مانند ناقص بودن اندامهای حیوان، که شیوه ناصحیح تغذیه اش بوده که موجب مرگ این توله شده است.
اتفاق تلخی که امروز تکمیل شد و حتی به شکل گیری موجی از خشم و ناراحتی منجر شد، زیرا خبر رسید دامپزشک اشتباه کرده و جنسیت هر سه توله اشتباه تعیین شده و هر سه نر بوده و هستند؛ چه دو توله زنده مانده و چه تولهای که از دست رفته و با کالبدگشایی آن پی بردند که جنسیتش چه بوده است!
ماجرایی باورنکردنی که به تاکید کارشناسان، چندان دور از انتظار نبوده چراکه ظاهرا تشخیص جنسیت تولههای یوز در بدو تولد کار دشواری است و بهتر است بعد از رشد حیوانات صورت پذیرد. نکتهای کلیدی که ظاهرا سازمان حفاظت محیط زیست و دست اندرکاران پروژه احیای یوز اطلاعی از آن نداشتند یا چندان جدی نگرفته بودند و در نتیجه، شد آنچه نباید میشد!
صحبت درباره خطایی است که هرچند به تاکید کارشناسان و افراد خبره، خطایی جزیی و محتمل است، از آنجایی که در پروژهای ملی رقم خورده که قرار است به احیای یک گونه در معرض انقراض منجر شود، نابخشودنی و بزرگ به نظر میرسد تا جایی که میشود پرسید آیا مرگ آن یوز دیگر اتفاقی بوده یا در نتیجه خطا رخ داده؟ مبادا سرنوشت دو توله یوز دیگر هم به قضا و قدر و حدسیات گره بخورد!
نگرانیهای مهمی که جدیتر میشوند اگر بدانیم همزمان با اعلام خبر خطا در تشخیص جنسیت یوزهای تازه متولد شده، کارشناس تغذیه پروژه هم عوض شده و در نتیجه، شائبهها پیرامون علت فوت آن بچه یوز دیگر هم تقویت شده است. شائبههایی که با تاکید مسئولان سازمان به تغذیه تولهها با «شیر خشک مخصوص گربه سانان با برند معتبر جهانی» تکثیر و تقویت میشوند.
همه اینها در حالی است که در اطلاع رسانی در خصوص وضعیت توله یوزها هم اشکالات فاحشی به چشم میخورد و فقدان پیوست رسانهای برای رویدادی که سالها برایش برنامه ریزی صورت گرفته، به شدت مشهود است؛ کم و کاستیهایی که مجابمان میکند نتیجه بگیریم چنین موفقیتی مورد انتظار خود سازمان حفاظت محیط زیست هم نبوده و آنها را در وضعیت غافلگیری قرار داده است.
شرایطی که در بسیاری از امور مرتبط با سازمان حفاظت محیط زیست دیده میشود و مانع از آن میگردد که حتی اتفاقی به شیرینی زاد و ولد یوز در اسارت ـ که اتفاقی نادر و دور از انتظار است ـ هم برای مدت زیادی شیرین بماند و خیلی زود تلخیها از راه برسند و همه چیز را در بر بگیرند؛ تلخیهایی که ذوق زدگی مسئولان سازمان محیط زیست در ساعات ابتدایی تولد یوزها هم بر آنها افزوده است.
مسئولانی که به جای توجه به امور اساسی و حتی فکر کردن به اموری که باید پیشتر برای آن تدبیر میشد و در پیوست رسانهای پروژه احیای یوز قرار میگرفت، از تدارک فراخوانی برای انتخاب اسم برای سه ماده یوز خبر داده بودند و حالا که مشخص شده یوزها نر هستند، احتمالا ترجیح دهند که از این موقعیت کاریکاتور گونه فرار کرده و بی خیال نامگذاری شوند و از رسانهها هم موقتا فاصله بگیرند!