به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه ۸ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که هشدار سرلشکر سلامی به آلسعود و رسانههای وابسته، تشییع پیکر شهدای حادثه شاهچراغ در شیراز، واکنش اهالی رسانه به اتهام دو خبرنگار و موتور سیکلتها در آلوده کردن هوای پایتخت چقدر سهم دارند در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
علی بیگدلی کارشناس روابط بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان دیپلماسی باز هم معجزه آفرید نوشت: اروپای سرد، کلید واژهای بود که ایران بعد ازتصمیم روسیه برای قطع گاز روی اروپا پس از جنگ اوکراین مکررا در رسانهها اعلام میکردند. واقعیت آن است که شهروندان اروپایی بیش از هر کشوری در ارتباط با زمستان امسال هراس داشتند، اما این بار هم مانند بسیاری از مواقع دیپلماسی و شاید بهتر بگوییم معجزه دیپلماسی به داد اروپاییها رسید. در ابتدای وخیم شدن روابط روسیه و اروپا، کشورهای این اتحادیه به خصوص آلمان، انگلستان و فرانسه تلاش کردند از ظرفیتهای خود برای جبران قطع احتمالی گاز استفاده کنند. از این رو در ابتدا برخی از نیروگاههای هستهای و نیروگاههای دیگر خود را که بهخاطر مسائل محیط زیستی در طول سالهای گذشته و به علت تعهداتی که برای بهبود وضعیت آب و هوایی جهان داده بودند را به مدار تولید برق باز گرداندند و بلافاصله و شاید هم به صورت همزمان دیپلماسی فشردهای را با کشورهای دارای گاز و منابع نفتی آغاز کردند. قطر نقش مهمی در تامین گاز اروپا ایفا کرد و به صورت سخاوتمندانه گاز مایع خود را در اختیار اروپا قرار داد و از سوی دیگر پیمانهای جدیدی را با کشورهای شمال آفریقا که در زمینه تولید انرژی فعال هستند، منعقد کرد و تلاشهای زیادی با مذاکره با آمریکا انجام داد تا تحریم نفتی ونزوئلا برداشته شود و صادرات نفت ونزوئلا برکاهش قیمت انرژی در جهان اثر بگذارد. از سوی دیگر نوعی اختلاف بین اعضای این اتحادیه با آمریکا به وجود آمد و بر اساس این اختلاف مکرون و صدراعظم آلمان قرار است با پوتین دیداری داشته باشند و پوتین را تشویق کنند که شیرهای گاز خود را روی اروپا باز کند که احتمال این گشایش هم بعید نیست.
هرچند هنوز در این ارتباط به نتایج قطعی نرسیدهاند. با در نظر گرفتن موارد فوق اروپاییها توانستند مخازن گازی خود را برای زمستان تامین کند و آنچه برخی کشورها به دنبال آن بودند تا در زمستان سرد با قدرت بیشتری به چانهزنی با اروپا بپردازند ظاهرا دیگر وجود ندارد و اروپا هم دیگر مشکلی برای زمستان سرد امسال نخواهد داشت. اروپاییها، چون با تمامی کشورهای نفتی دنیا ارتباط مالی خوبی دارند و در آن کشورها سرمایهگذاریهایی در بخش انرژی صورت دادهاند، بنابراین مسلم بود که با چالش جدی روبهرو نمیشد البته دستگاه دیپلماسی ایران هیچگاه اینگونه القا نکرد که تهران به دنبال استفاده از زمستان بدون گاز در اروپا به عنوان اهرم مذاکره است. بازار اروپا در مصرف انرژی آنقدر مناسب است که حتی آمریکاییها قصد داشتند صادرات گاز به این قاره را با خط لوله امکان پذیرکنند، اما هزینه زیادی داشت. اروپاییها، چون روابط خوبی با جهان داشتند توانستند از یک بحران را با دیپلماسی فشرده پشتسرگذارند.
پیمان مولوی طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان زمستان به کجا نزدیکتر است؟ نوشت: در ماههای گذشته در بحبوحه جنگ اوکراین و قطع گاز روسیه و دقیقا در کشاکش مذاکرات، شاهد بودیم که یکی از مشاوران تیم مذاکره کننده، در توئیترگفته بود: زمستان در حال آمدن است! winter is coming!
اصطلاحی که از سریال بازی تاج و تخت فراگیر شده است و حاکی از آمدن شرایط بسیارسخت است.
اینکه اروپا وابستگی به انرژی روسیه ندارد حرفی است غیر علمی و اینکه تمام معضلات در اروپا شدیدا حل خواهد شد غیر واقعبینانه است، اما اروپاییها ذخایر خود را مدیریت کردند و این زمستان را با چالش، اما خواهند گذراند.
اما اینکه زمستان به اروپا خواهد رسید و آنها در فلاکت خواهند بود همانقدر مضحک است. کافیست به متوسط قدرت خرید در اروپا بنگرید و اینکه آنهادقیقا از چه چیزی رنج میبرند!
اروپاییها تورمهایی در حد ۱ الی ۳ درصد تا یک سال پیش را تجربه میکردند و امروز بین ۸ تا ۱۰ درصد! آنها نگران کاهش درآمد سرانهای هستند کهبا اولویت بودن اقتصاد بدست آوردهاند. از همین رو والاتر اشتاین مایر رییس جمهور المان میگوید: وارد مقطع سختی میشویم آن هم پس از ۵ دهه رشداقتصادی و موفقیت!
اما ما در ایران امسال هم درگیر تورم ۴۵٪ خواهیم بود، تورمی که تاثیر خودش را بر برابری ریال و دلار خواهد داشت و در صورت تحقق همین تورم ۸درصدی امریکا ریال ۳۷٪ تضعیف خواهد شد و این روند با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی ادامه دار است.
رشد نقدینگی ۳۸٪ سالیانه و کسری شدید بودجه همه و همه مبین کاهش قدرت خرید و افزایش فقر خواهد بود.
به گمانم ما در زمستان هستیم و هر ثانیه ۱۱۰۰ دلار هزینه عدم النفع صادرات نفت را میدهیم و جالب اینجاست با دلار ۳۳ تومن این رقم کمی کمتر ازنقدینگی خلق شده در ثانیه در ایران است.
کاش آن اهمیتی که در بریتانیا با درآمد سرانه ۴۵ هزار دلاری و المان با درآمد سرانه بیش از ان در باب اقتصاد وجود داشت در ایران هم شاهد بودیم. کاش کارشناسان در باب اینکه زمستان به اروپا خواهد رسید نظر میدانند و نه افرادی که تخصص دیگری دارند.
روزنامه جمهوری اسلامی طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان ولادیمیر برای ما پوتین نمیشود نوشت: اگر عقلای جهان این روزها درباره یک جنگ هستهای هشدار میدهند، به دلیل اینست که مدیریتهای کلان در نقاط حساس در اختیار افرادی است که یا از تعادل کافی برخوردار نیستند و یا تمایلات کشورگشائی در وجود آنها جوشش فوقالعادهای دارد. این ویژگیها به آمریکائیها و بعضی کشورهای اروپائی اختصاص ندارد، در بلوک شرق هم همین تمایلات و همین عدم تعادل را میتوان به وفور یافت. چین به نوعی و روسیه به نوعی دیگر در همین چرخه قرار دارند و تصادم زیادهخواهیها و زیادهگوئیهای سران شرق و غرب است که جهان امروز را به لبه پرتگاهی هولناک کشانده است. حاکمان چین هم بسیار زیادهخواه و دیکتاتور هستند، ولی اهداف کشورگشائی خود را بیسروصدا و تاجرمآبانه دنبال میکنند، برخلاف آمریکائیها و روسها که صدای شیپورشان همیشه به گوش میرسد.
ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه این روزها نیات خود از تجاوز نظامی به اوکراین را بدون ذرهای محافظه کاری به زبان آورده و خصلت کشورگشائی خود را که از تزارها به ارث برده و در دوران شوروی تجربه کرده، بروز داده است. او روز جمعه در یک سخنرانی مفصل گفت: «وقایع اوکراین را میتوان تا حدی به عنوان یک جنگ داخلی تعبیر کرد، زیرا روسها و اوکراینیهای مردمی واحد هستند که در کشورهای جداگانه از هم جدا افتادهاند. روسیه به عنوان کشوری که اوکراین مدرن را ایجاد کرد، میتواند تنها ضامن واقعی و جدی دولت، حاکمیت و تمامیت ارضی اوکراین باشد.» (روزنامه جمهوری اسلامی ۶/۸/۱۴۰۱ به نقل از خبرگزاری تاس، وابسته به دولت روسیه)
این ادعا که اوکراین متعلق به روسیه است، شامل تمام کشورهای جداشده از شوروی سابق هم میشود. یعنی اگر پوتین چند سال دیگر در قدرت بماند، همین ادعا را عیناً درباره روسیه سفید، گرجستان، آذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان، تاجیکستان و سایر جمهوریهای جداشده از شوروی هم مطرح خواهد کرد و برای ملحق ساختن آنها به روسیه متوسل به تجاوز نظامی خواهد شد.
مهمتر اینکه پوتین اگر در این اقدامات به پیروزی برسد، هوس خواهد کرد به سراغ افغانستان هم برود با این استدلال که ارتش سرخ شوروی سالها این کشور را در اشغال خود داشت و حکمرانان کمونیست آن را تعیین میکرد. بعید نیست با همین استدلال بعدها به سراغ ایران هم بیاید و بگوید ایران هم با توجه به اینکه بخشهائی از آن مدتی در اشغال روسها بود، به روسیه تعلق دارد و ما با ایران، یک کشور محسوب میشویم!
شاید باور کردن این پیشبینیها دشوار باشد، ولی در عالم سیاست آنهم زمانی که مدیریتهای کلان در نقاط حساس جهان در اختیار کسانی است که یا از تعادل کافی برخوردار نیستند و یا تمایلات کشورگشائی در وجود آنها جوشش فوقالعادهای دارد، چنین وقایعی اتفاق افتادنی است. فقط در صورتی میتوان از این قبیل تعرضات مصون ماند که مدیریت جهان در اختیار عقلا قرار گیرد و تا زمانی که چنین وضعیتی به وجود نیامده، ما باید برای حفاظت از منافع ملی خودمان حداکثر مواظبت را به عمل بیاوریم.
هر روز که میگذرد، حوادث نشان میدهند دو بلوک شرق و غرب، به ویژه نمودهای اصلی آنها آمریکا و روسیه، به یک اندازه غیرقابل اعتماد هستند و ما نباید منافع ملی خودمان را با اعتماد به آنها در معرض خطر قرار بدهیم. روسها در برجام و در ماجرای پهپادها به ما ضربه زدهاند. در خوشبینانهترین حالت، وقتی سخن وزیر خارجه کشورمان را معیار قرار دهیم که گفت فروش پهپادهای ایرانی به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین نبود، باید با توجه به تخلفی که روسها کردهاند، آنها را غیرقابل اعتماد بدانیم. حالا هم که رئیس جمهور روسیه پا را فراتر گذاشته و میگوید وقایع اوکراین، یک جنگ داخلی است، مسئولان ما باید پیام این سخن را که چندوجهی است و تمام وجوه آن خطرناک هستند دریافت کنند و از گره زدن منافع ملی ایران به آنچه ولادیمیر پوتین اراده میکند بپرهیزند. چین هم همیشه نشان داده منافع خود را بر هر چیز دیگری ترجیح میدهد و هر وقت لازم بداند ایران را هم قربانی منافع خود میکند. ما باید در سیاست کلان خارجی خود تجدید نظر اساسی کنیم. این تجدید نظر به معنای قطع رابطه نیست، رابطه، لازم است، ولی متوازن و با پرهیز از اعتماد و تکیه به این یا آن. درست است که در دنیای پرسنگلاخ امروز بدون پوشیدن پوتین نمیشود راه رفت، ولی مسئولان سیاست خارجی ما باید این واقعیت را باور کنند که ولادیمیر برای ما «پوتین» نمیشود.