به گزارش «تابناک»؛ روزنامه های امروز پنجشنبه ۲۰ بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که بیانات رهبر انقلاب در دیدار صدها تن از فرماندهان و کارکنان نیرو و پدافند هوایی ارتش، ادامه تحلیل و نقد طرح مولدسازی و کارنامه یک ساله دستور خودرویی رئیسی در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم؛
سیدجلال ساداتیان، سفیر اسبق ایران در بریتانیا طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با تیتر سفر گروسی و فرصتی مناسب نوشت: ايران در گذشته شروطي را براي احياي برجام گذاشته بود. از جمله اينکه تمامي مسائل پادماني و فراپادماني بين ايران و آژانس بسته شود آنگاه مذاکرات براي گام نهايي يعني بازگشت به برجام ادامه يابد. البته ايران بر رفع تحريمهاي سپاه تاکيد داشت که اعلام شد تحريم سپاه مربوط به مباحث هستهاي نيست. آژانس در مورد سه سايت سوالاتي داشت که گويا اين سه سايت نظامي بود و ايران اجازه بازديد از آنها را نميدهد اما آنها مدعي بودند که گزارشهايي در مورد رگههايي از اورانيوم در اين سايتها دريافت کردهاند. البته پروندههايي در مورد در اختيار نگذاشتن موارد ضبط شده از سايتهاي ايران که فيلم آن در اختيار آژانس قرار نگرفته هم وجود دارد. از سوي ديگر درخواستهايي در مورد فعاليت فردو وجود دارد.
اين سري از مسائل از چالشهاي موجود و حل نشده باقي مانده است و با اتفاق افتادن جنگ اوکراين و برخي اتهامها مبني بر اينکه روسها با توسل به پهپادهاي ايران به اوکراين حمله کردهاند، شرايط براي احياي توافق هستهاي با توجه به اينکه اروپاييها عملا در جنگ پشت اوکراين را گرفتند، سختتر شد. از اين منظر مشکلات در احياي برجام با وساطت اروپاييها حل نشد و با واکنشهايي که بعد از جريانهاي اخير در داخل ايران اتفاق افتاد به اضافه موضوع اوکراين، تحولات جديدي در پرونده هستهاي ايران به وجود آمد. از جمله اينکه اروپاييها تصميماتي در ارتباط با تحريم ايران و فراخواندن اتباع خود از تهران گرفتند. از اين منظر ايران بايد به سمت ايجاد راهکارهايي براي توافق با آژانس براي حل و فصل مسائل باقي مانده باشد تا از شرايط کنوني خارج شده و وضعيت براي احياي برجام در آينده نزديک فراهم شود. از اين منظر شايد بتوان سفر آقاي گروسي به تهران را براي مذاکرات فني و حل و فصل برخي از پروندههاي باقي مانده مثبت ارزيابي کرد زيرا نبايد اجازه داد بر عمق شکاف بين ايران و آژانس افزوده شود.
البته سفر آقاي گروسي در چه زمينهاي خواهد بود و قرار است دقيقا چه مسائلي مورد حل و فصل قرار گيرد و چه موضوعاتي قرار است در مذاکره با وي مورد بحث قرار گيرد تا مسائل حل نشده بين ايران و آژانس حل شود، مشخص نيست و تنها در اين زمينه حدس و گمانهايي صورت ميگيرد. با اين وجود بايد از اين سفر کمال استفاده صورت گيرد و گامهايي براي برداشته شدن برخي موانع بين ايران و آژانس در سطح سياسي و فني برداشته شود. نبايد اجازه داد بر حجم چالشهاي بين ايران و آژانس افزوده شود و بايد کوشيد در سفر اخير برخي موانع اتمام و بسته شدن پرونده ايران در آژانس برداشته شود.
«جهانصنعت» طی یادداشتی در شماره امروز خود با تیتر متاسفانه به تحریم عادت کردهایم نوشت: روزهایی بود که ایران ۱۴ درصد سهم صادرات نفت اوپک را در اختیار داشت و امیدوار بود با افزودن بر ظرفیت تولید نفت خام سهم بیشتری از صادرات اوپک را در اختیار بگیرد. اما متاسفانه به دلیل ادامه و تشدید تحریمها حالا به جایی رسیدهایم که با خرسندی میگوییم نفت ایران را به صورت قاچاق صادر میکنیم و پول آن را نیز در اختیار میگیریم. متاسفانه همین یک مورد اثربخشی تحریم دومینویی از دردسر برای کسبوکار و معیشت مردم فراهم کرده است که این روزها شاهد آن هستیم.
متاسفانه ایران با زندگی در تحریم فرصت توسعه بنادر و جزیرههای خود را به سود برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس و نیز کشورهای همسایه از دست داده است. ایران میتوانست با استفاده از سرمایههای بینالمللی بند چابهار و منطقه مکران را بهگونهای توسعه دهد که پیشبرنده توسعه سرزمین باشد. جزیرههای کیش و قشم نیز بدون توسعه، زندگی ساکتی دارند و در برابر جبل علی توسعهیافته شده و میشود. این رخداد غمانگیز در برابر دیدگان میلیونها ایرانی رخ داده و سهم تحریم در آن بالا بوده است.
ایران روزی میتوانست در جاده ابریشم قدیم و جدید سهم و نقش ممتازی داشته باشد اما متاسفانه به دلیل تحریمهای گستردهای که در این چند دهه با آن مواجه شده، ترکیه هاب گازی منطقه شد و ایران که دارای منابع عظیم گاز است، از دایره بیرون مانده است. ایران علاوه بر این دیگر توانایی ندارد همانند گذشته محل عبور میلیونها کالا از مرزهای زمینی و راهآهن باشد و به این ترتیب یکی از مزیتهای ایران به دلیل تحریمهای گسترده در معرض نابودی قرار دارد. تحریمهای گسترده اقتصادی ایران از سوی غرب، دولتها را ناگزیر کرده است که برای بقای خود و دیگر نهادها از کیسه شهروندان خرج کنند و با بهرهبرداری از منابع انسانی به شکل ناکارآمد ایرانیان نخبه را فراری دهد.
تحریمهای ادامهدار و سختگیریهای دولتها موجب شده است که علاوه بر کوچ نخبگان شاهد کوچ متخصصان نفت وگاز و بهداشت و درمان و نیز اساتید دانشگاهی باشیم و ایران از سرمایههای انسانی ورزیده تهی شود.
عادت کردن به زندگی با تحریم شاید برای سیاستمداران و صاحبان قدرت که انگیزه مبارزه با امپریالیسم و استکبار جهانی دارند خوشایند باشد و آنها با توجیههای سیاسی این راه را ادامه دهند، اما واقعیت این است که این عادت برای ایرانیان بسیار زیانآور بوده و از این وضعیت دل خوشی ندارند.
وحید عظیمنیا طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه جوان با عنوان برآورد احتمالی کسری بودجه سال آینده نوشت: موضوع کسری بودجه معمولاً یکی از بحثهای مهم فصول بودجه است که هر سال مطرح میشود و غالباً هم اعداد مختلفی از سوی افراد مطرح میشود، چه آنکه دولت به عنوان متولی تنظیم لایحه بودجه معمولاً به نبود کسری بودجه معتقد است، اما خبرگان با استناد به عملکرد بودجه سالهای قبل، وجود کسری بودجه را مطرح میکنند. امسال نیز چنین بحثی مطرح است.
در حالت ایدهآل دولت باید بتواند هزینههای جاریاش در بودجه سال آینده (هزارو ۴۵۴ همت) را با درآمدهای جاری تأمین کند، چراکه هر دو از نوع پایدار هستند و نمیتوان برای جبران هزینه پایدار از درآمد نوسانی و نامشخص نفتی یا فروش دارایی استفاده کرد. استقراض با اوراق بدهی هم که نوعی کسری است، دولت صرفاً به تعویق میاندازد. بر اساس لایحه دولت صرفاً ۹۷۸همت از هزارو ۹۸۴ همت درآمد دولت از منابع جاری تأمین میشود. این منابع عمدتاً شامل درآمدهای مالیاتی گمرک و درآمد حاصل از مالکیت شرکت و معادن و فروش کالاست. کسری درآمدهای جاری نسبت به هزینههای جاری معمولاً کسری عملیاتی نامیده میشود که در لایحه به بزرگی ۴۷۶همت است و نسبت به سال جاری رشد ۵۷درصدی را نشان میدهد. هرچند دولت اعلام کرده است در سال جاری با کسری بودجه مواجه نخواهد شد، اما عدمتخصیص کامل بودجه تملک دارایی سرمایهای و بودجه بخش اشتغال در کنار فروش بالاتر اوراق بدهی حاکی از عدمتحقق منابع پیشبینی شده در بودجه است. این موضوع در دو گزارش چهارماهه و شش ماهه تفریغ بودجه هم قابل ردیابی است.
در صورتی که عملکرد دولت در نیمه دوم سال مشابه نیمه نخست باشد، رشد منابع در لایحه بودجه سال آینده بسیار قابل توجه خواهد بود و تحقق آن در بخشهایی دور از انتظار است.
با توجه به تورم ۴۵درصدی سال جاری و رشد اسمی قیمتها و درآمد بخشهای حقیقی، حقوقی و همچنین گسترش پایههای مالیاتی رشد ۵۳درصدی این بخش منطقی است و به احتمال بالا به صورت کامل محقق خواهد شد.
با توجه به تکالیف قانونی سیاستگذار پولی برای مؤسسات مالی و صندوقهای سرمایهگذاری به منظور تخصیص بخشی از منابع آنها به خرید اوراق دولتی احتمال کسری بودجه از این ناحیه بسیار کم خواهد بود. عملکرد دولتها در سالهای اخیر هم مؤید این مطلب است. از سوی دیگر تأمین منابع برای بازخرید و پرداخت سود اوراق سررسیدشده با نرخ کمتر از تورم از محل فروش اوراق جدید از منطق اقتصادی برخوردار است.
با وجودی که رشد ۲۱درصدی منابع گمرکی نسبت به قانون سال جاری معقول به نظر میرسد، اما نسبت به عملکرد دولت رشد ۲۸۰درصدی را نشان میدهد. با وجود عملکرد نزدیک به صفر دولتها در تحقق منابع حاصل از فروش داراییهای منقول و غیرمنقول در سالهای اخیر این بند در لایحه بودجه با رشد ۲۲۴درصدی به ۱۰۷همت رسیده است که به احتمال زیاد محقق نخواهد شد.
به جز سال۱۳۹۹ تمام دولتها در واگذاری سهام شرکتهای تحت تملک خود با مشکل مواجه بودند و عملکرد دو سال۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ هم مؤید همین مطلب است که ضمن عرضه بسیار کمتر از تعهدات، بودجه درآمد حاصل از فروش سهام هم به صورت اقساطی دریافت میشود، در صورت عدم تغییر رویه دولت در واگذاری شرکتها و سهام دولت حداقل نیمی از منابع ۱۰۶همتی این بخش قابل تحقق نیست.