تابناک ـ هر دو سر جریان افراط، مدعای اصلی شان این است که یا «با ما» یا «بر ما»؛ هسته این مدعا این است که هر دو طرف مدعی اند حق مطلق اند و هر فرد یا جریانی که بر خلاف حرف و ادعای آنان عمل کند، وسط باز است و باید آبرویش ریخته شود. آنچه بیش از هر چیز دیگری دو سر جریان افراط داخل و خارج کشور را آزار میدهد، این است که غلبه اعتدال و عقلانیت، زمینه برخورد خشن و حذفی را که این هر دو گروه افراطی در آن تبحر خاص دارند، از از بین میبرد.
ایده «دو قطبی سازی» مفهومی است که کاملا در نقطه مقابل «وسط بازی» قرار میگیرد. در فرآیند قطبی کردن جامعه، ارزشهای مشترک و مورد احترام مردم از هر دو سو مورد حمله قرار میگیرد؛ اصولا در دو قطبی سازی هر آنچه مانند یک زنجیر مردم یک جامعه را به هم پیوند میزند، نامطلوب ارزیابی و برای مقابله با آن برنامه ریزی شدید میشود.
در همین هفته اخیر و با آغاز ماه محرم، این جریان قطبی ساز به روشنترین حالت ممکن خودش را بازنمایی کرده است. از یک قطب افراط، دستورالعمل صادر میشود که امسال برای عزاداری ماه محرم لباس مشکی پوشیده نشود و از سر دیگر قطب افراط به گردشگران حمله میشود که چرا در ماه محرم به سفر تفریحی رفته اند. همانگونه که در این مورد به روشنی مشخص است، هر دو سر جریان افراط به عزاداری ماه محرم که در تاریخ این کشور حرمت یافته و به ارزشی مشترک تبدیل شده، حمله میکنند؛ یکی با دستور العملش میخواهد از این ماه حرمت زدایی کند و دیگری در رفتارش با مردم به بهانه محرم، حرمت مردم را میشکند. این هر دو رفتار همدیگر را تکمیل میکنند و نتیجه لزوما یکی است؛ تلاش برای اینکه نه حرمتی برای محرم بماند و نه حرمتی برای مردم.
به همین دلیل، جریان دو قطبی ساز، لزوما جریانی ضد مردمی و ضد ایرانی است و نکته تلخ ماجرا اینجاست که این هر دو طیف ـ چه در داخل ایران و چه در ایرانیان خارج از کشور ـ صدایی بسیار بلندتر از جریان اعتدال و عقلانیت دارند؛ هر زمانی که جو سیاسی و اجتماعی کشور رو به آرامش است، این هر دو جریان در پیوندی نانوشتنی و شاید هم نوشتنی، به تکاپو میافتند تا قائلهای را بسازند و بر آن اساس جامعه را خط کشی کنند و رو در روی هم قرار دهند.
اینجاست که باید در ستایش وسط بازی سخن گفت. مهم نیست که جریانهای سیاسی در ایران اعتدال، عقلانیت، اصلاح گری و مصلحت خواهی را برند خود کرده اند و همواره این مفاهیم را به رفتار و گفتار خود ارجاع میدهند؛ مهم این است که جامعه مفتخر به رفتاری همراه با عقلانیت و اعتدال در رفتار و گفتار باشد؛ مهم این است که ارزشهای مشترکی که هویت این مردم را ساخته است، مورد احترام باشد و مهمتر اینکه حفظ ایران، ورای اشخاص و تفکرات آنان در اولویت قرار بگیرد.