به گزارش «تابنناک» به نقل از ایسنا، ابراهیم رضایی در یادداشتی جزئیات سفر هیأت پارلمانی ایران به افغانستان را تشریح کرد که در زیر میخوانید.
«بامداد شنبه (چهارم شهریور) به همراه چهار تن از همکاران نماینده از طریق فرودگاه امام خمینی (ره) عازم کابل پایتخت افغانستان شدیم.
این سفر جهت بررسی برخی موارد و مسائل فیمابین و نیز توسعه و تعمیق روابط و بهرهگیری از ظرفیت این کشور جهت تامین منافع ملی انجام شد. آقای مرتضوی معاون سفارت و تعدادی از مقامات افغان در فرودگاه از ما استقبال کردند. در یک جلسه داخلی راجع به جزئیات سفر هماهنگی کردیم.
افغانستان در عصر طالبان متحول شده است، نام آن از جمهوری اسلامی افغانستان به امارت اسلامی افغانستان تغییر یافته، پرچم آن کشور عوض شده و تقریباً همه دولتمردان افغانستان تغییر کرده و جای خود را به اعضای طالبان و قوم پشتون دادهاند.
من با یک ذهنیت منفی راهی افغانستان شدم، انتظار داشتم که در کابل شهری پرحادثه با سختگیری های شدید معتقدان مذهب طالبان، حذف زنان از عرصه اجتماعی و حکومتی کاملاً پلیسی و امنیتی روبرو شوم.
اولین برنامه ملاقات با آقای قلندر عباد وزیر بهداشت افغانستان بود که درباره انتقال تجربه و مشکلات بهداشتی مشترک بحث شد.
بعد از ظهر به ملاقات آقای امیرخان متقی وزیر امور خارجه افغانستان رفتیم، او مذاکره کننده ارشد طالبان با آمریکاییها در دوران گذشته بود. دیداری صریح و مفصل؛ خیلی شفاف مطالبات و دغدغههای خود درباره طالبان و افغانستان، حقابه هیرمند، تروریسم، شهادت دیپلماتها، ممنوعیت زبان فارسی، جایگاه شیعه و قوم هزاره در آینده افغانستان و… را در میان گذاشتیم.
امیرخان طبعی شاعرانه داشت و در ابتدای ملاقات و استقبال از ما این بیت شعر سعدی را خواند که «گر بر سر و چشم ما نشینی/ بارت بکشم که نازنینی». او تصریح کرد: «ما داعش و سپاه صحابه و جیشالعدل نیستیم، حنفی هستیم و نزدیکترین مذهب به تشیع، حنفی است».
برخلاف برخی تصورات، طالبان در دیپلماسی متبحر و ورزیده است. آنها کماکان زیر بار جنایت مزارشریف و شهادت دیپلماتها در مرداد ۷۷ نمیروند، از وزیر خارجه طالبان پرسیدم که پس چه کسی مرتکب آن جنایت شد، متقی گروههای غیرطالبان را عامل حمله معرفی کرد، علت جنایت هم بماند برای وقتی دیگر.
در موضوع حقابه هیرمند هم اخیراً تعدادی از کارشناسان کشورمان از سد کجکی بازدید کرده و تایید کردهاند که آبی برای انتقال (آن هم به مسافت ۷۰۰ کیلومتر) وجود ندارد، خشکسالی در افغانستان موجب شده تا میزان آب پشت سد به حداقل برسد. وزیر خارجه طالبان به صراحت گفت «اگر آب باشد و به شما ندهیم گناهکار هستیم».
در موضوع صادرات محصولات کشورمان، بهرهبرداری از معادن جهت صنایع فلزی و… آمادگی خوبی در طرف افغان دیده شد. وقتی حساسیت ما روی زبان فارسی را دیدند توضیحات مفصلی درباره بکارگیری فارسی زبانان در حکومت افغانستان دادند و حتی تصریح کردند که زبان پشتو یکی از شعب زبان فارسی است. شب در «زیارتگاه سخی» با یکی از بزرگان شیعیان افغانستان ملاقات کردیم.
صبح روز یکشنبه (پنجم شهریور) صبحانه مهمان شورای علمای شیعه افغانستان بودیم، آیت الله صالحی رئیس این شورا توضیحاتی درباره تاریخچه و کارکرد آن داد و برخی اعضا دغدغههای خود را بیان کردند. سپس به وزارت امور داخله رفتیم و با آقای نورجلال جلالی معاون این وزارتخانه ملاقات کردیم، در آنجا تاکید کردم که ما در ایران سالها میزبان میلیونها تبعه افغانستان بودهایم و آنها از همه امکانات (و یارانههای) کشور ما در زمینههای آموزشی، درمانی، انرژی و… بهرهمند میشوند، اکنون زمان بازگشت مهاجران افغانستانی به کشورشان است.
عصر با آقای محمد عبدالکبیر معاون رئیسالوزرا (نخستوزیر) افغانستان ملاقات کردیم، بنده در مورد لزوم بازگشت مهاجران افغانستانی به کشورشان و نیز لزوم تشکیل دولت فراگیر و بکارگیری ظرفیتهای همه مذاهب و اقوام در حکومت افغانستان مطالبی را گفتم. آقای عبدالکبیر تاکید داشت که «امارت اسلامی افغانستان هیچ مشکلی با ایران ندارد». شب با تعدادی از بزرگان قوم هزاره جلسهای داشتیم و دغدغه های ایشان را شنیدیم.
روز دوشنبه (ششم شهریور) پس از برگزاری جلسه جمعبندی سفر عازم تهران شدیم، از فرودگاه امام (ره) راهی مجلس شدم و تا آخر شب در دفتر برخی مسائل و موضوعات را پیگیری کردم.
در سفر به افغانستان مذاکرات مثبتی جهت صادرات محصولات کشاورزی به این کشور داشتم. قرار گذاشتیم که در آینده در ایران میزبان تجار افغانی باشیم.
چرا با طالبان مذاکره کردیم؟
درباره سفر هیأت پارلمانی ایران به افغانستان چند نکته ضروری است؛ اولاً سیاست خارجی عرصه تامین منافع ملی است، منهای رژیم صهیونسیتی با همه در آنجایی که لازم باشد مذاکره میکنیم کما اینکه اکنون با آمریکاییها مذاکره (غیر مستقیم) داریم؛ لذا حرفهای هیجانی مبنی بر عدم ارتباط با حکومت افغانستان تامین کننده منافع ملی نیست.
ثانیاً ضمن اینکه همسایگانمان را خودمان انتخاب نمیکنیم، اولویت سیاست خارجی ما ارتباط با همسایگان است، این سیاست معقولی است چرا که سرنوشت ما به هم گره خورده و حل بسیاری از مسائل (همچون امنیت و مبارزه با تروریسم، مهاجران، مرزها و…) در گرو همکاری مشترک و تعامل با همسایه است؛ حتی اگر از این همسایه خوشمان نیاید. ما با حکومت افغانستان خیلی کار داریم و قهر کردن و ارتباط نداشتن مشکلات موجود را بیشتر میکند.
ثالثاً طالبانی که ما دیدیم با طالبانی که رسانهها روایت میکنند متفاوت است. طالبان (برخلاف آمریکاییها) کشت خشخاش و تجارت مواد مخدر را ممنوع کرده، امنیت افغانستان را (به طور نسبی) تامین کرده، با داعش سرسختانه مبارزه می کند و با شیعیان تعامل دارد. برخی از تصویرسازیها مبنی بر سختگیری به زنان و مذاهب هم دقیق نیست در عین حال اینها به معنی تطهیر طالبان نیست و مشکلاتی هم وجود دارد.
رابعاً افغانستان به لحاظ اقتصادی ظرفیت بالایی برای صادرات کالاهای ما و نیز واردات بسیاری از نیازمندیهای ما دارد، در گذشته این ظرفیت بیش از ۳ میلیارد دلار بوده و اکنون به کمتر از ۲ میلیارد دلار رسیده و البته پتانسیل ارتقای این حجم مبادلات وجود دارد. هیچ دلیلی ندارد که به خاطر جوسازی این و آن خود را از این بازار بزرگ که هم در دور زدن تحریمها و هم در رشد صادرات میتواند به ما کمک کند محروم کنیم.
خامساً در گفتوگو با گروههای مختلف شیعه افغانستان متوجه شدیم که اکثریت ایشان طالبان را بهتر و موفقتر از حکومت پیشین افغانستان می دانند و از آن حمایت می کنند.
سادساً مطالبه اصلی ما از حکومت افغانستان تشکیل حکومت فراگیر با حضور همه اقوام و مذاهب، تامین امنیت، بازگشت مهاجران، امنیت و آزادی شیعیان و استفاده از ظرفیتهای ایشان در اداره افغانستان و… است که البته تا رسیدن به مقصود فاصله کم نیست.»