تابناک _ شاید تعداد کمی از افراد جامعه مخاطب برنامه های رادیویی و پخش مستقیم مذاکرات صحن علنی مجلس باشند؛ اما همان تعداد کم هم گواهی خواهند داد که پای ثابت همه جلسات مجلس تذکر و هشدار به نمایندگان برای حضور در جلسه و شرکت در رای دادن و حفظ نظم جلسه است. جملاتی به مانند «نماینده محترم رای خود را اعلام کنید»، «لطفا رای بدهید»، «برای احترام به جلسه و رعایت حد نصاب، جلسه علنی را ترک نکنید.»
واقع امر این است که متاسفانه بی توجهی برخی نمایندگان به مشارکت در رایگیریها در صحن پارلمان و عدم حضور در مجلس بارها سیستم قانونگذاری کشور را معطل گذاشته است و موجب شده جلساتی که به گفته کارشناسان برای هر دقیقه آن چند صد میلیون تومان برای کشور و نظام هزینه دارد، بدون نتیجه و یا کم نتیجه پایان یابد.
واقعیت تلخ دیگر این است که داستان تکراری عدم مشارکت در رای گیریها در ادوار مختلف مجلس وجود داشته، به طوری که شاید بتوان گفت مصوبههایی وجود دارد که جمع تعداد موافقان، مخالفان و آرای ممتنع با تعداد نمایندگان حاضر همخوانی نداشته و دلیل آن هم روشن است؛ برخی نمایندگانی که در صحن حضور دارند، حتی در رای گیریهای مجلس شرکت نمیکنند؛ یعنی نه تنها رای ممتنع نمیدهند بلکه اصلا رای نمیدهند.
به موجب اصل ۵۸ قانون اساسی، اعمال قوه مقننه از طریق مجلس شورای اسلامی انجام میگیرد و بر این اساس، قانونگذاری و نظارت دو وظیفه اصلی و مهم نمایندگان مجلس است. نمایندگان ملت بعد از اینکه از سوی وکلای خود انتخاب و راهی پارلمان میشوند در یک روال تعیین شده بررسی طرحها و لوایح مختلف را در صحن علنی مجلس در دستور کار دارند.
در این میان درخواست از نمایندگان برای حضور در مجلس و استقرار در صندلیها و مشارکت در رایگیری یکی از تکراریترین خواستههای روسای مجلسهای پیشین و فعلی بوده که به انحای مختلف، شوخی یا جدی نمایندگان را به رای دادن فرا میخواند. آیا نمایندگان حاضر در جلسات علنی مجلس کاری مهمتر از توجه به مذاکرات صحن علنی و نهایتا مشارکت در رایگیری دارند و آیا بیتوجهی به این موضوع و رای ندادن در برخی طرحها و لوایح سرنوشت موکلان آنها را تحتالشعاع قرار نمیدهد؟
این موضوعات در حالی بیان میگردد که در واقع از کنار معضل رای ممتنع دادن این نمایندگان با تساهل عبور و آن هم یک حق نماینده شمرده میشود، اما دیگر بر کسی پوشیده نیست که همین رایهای ممتنع در بیشتر مواقع ناشی از بی اطلاعی و کمبود آگاهی نزد نمایندگان مجلس است که سعی میکنند با یک رای ممتنع به وظیفه مشارکت در رای دادن به طور رفع تکلیفی عمل کنند.
حال فرض کنید در حالی که کشور در شرایط خاصی قرار داشته و موضوع مهمی چون برنامه هفتم توسعه تحت بررسی قرار دارد، یکی از جلسات بعدازظهر مجلس به علت عدم حضور نمایندگان و از رسمیت افتادن جلسه نیمه کاره پایان مییابد و دستور جلسه به روزها و جلسات بعد موکول میشود؛ معنای این اتفاق آن است، تعدادی از نمایندگان که «وصف نماینده بودن» را به دلیل همین رای دادنها دارا شده اند و موکلان آنها در حوزه انتخابیه شان برای همین رای دادنها آنها را انتخاب کرده اند، از آنها انتظار دارند به وظیفه اصلی خود عمل نمایند، نه اینکه حضور در جلسات انتخاباتی و گعدههای سیاسی یا حتی اقدامات نمایشی مانند اعلام آمادگی برای اعزام به غزه را به مهمترین عمل یک نماینده یعنی حضور در جلسات و مشارکت در رای دهی ترجیح دهد.
در پایان باید خاطرنشان کرد که بحث ایجاد تمایل آحاد مردم برای مشارکت در انتخابات امری خود به خودی نیست و از همین رخدادهای مهم است که میتوان به این مهم دست یافت. وقتی موکلان نمایندگان به این نتیجه برسند که نماینده انتخابی آنان نشستن بر صندلی جلسات و مراسم دیگر را بر نشستن بر صندلی سبز بهارستان ترجیح میدهد، قطعا به گونهای تصمیم میگیرد که نمی توان خیر مردم و نظام را در آن جستجو کرد.