همزمان با بازداشت سرنشینان یک دستگاه خودروی پژو که متهم به قتل پسر جوان با زیر گرفتن تعمّدی او هستند آنها در بازجوییها منکر قتل شدند و مرگ وی را حادثه خواندند.
به گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از شامگاه چهارشنبه یکم آذرماه و به دنبال گزارش مرگ پسر جوانی در تصادف با خودروی پژو 207 در بزرگراه خرازی به بازپرس امیرحسین علیمردان آغاز شد. راننده یک خودروی عبوری در تماس با پلیس اظهار داشت که شاهد یک قتل عمد بوده و شماره پلاک خودرویی را که به پسر جوان برخورد کرده بود نیز به پلیس داد. با شناسایی مالک خودرو وی به دستور بازپرس امیرحسین علیمردان بازداشت شد و کارآگاهان موفق به دستگیری سه نفر از 5 سرنشین پژو شدند.
سه متهم روز گذشته مورد تحقیق قرار گرفتند. یکی از آنها راننده خودروی پژو و دیگری فردی است که مدتها با پسری که در تصادف جانش را از دست داد کری و اختلاف دارد. آنها در نخستین جلسه تحقیقات مدعی شدند تصادف عمدی نبوده و در مرگ کوروش نقشی نداشتهاند.
با توجه به اظهارات سه پسر جوان، بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی تهران دستور بازداشت دو سرنشین دیگر خودرو و تحقیقات تکمیلی در این رابطه را صادر کرد. در ادامه تحقیقات و با توجه به اظهارات سرنشینان پژو، بازپرس جنایی دستور تحقیقات و بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل حادثه را صادر کرد.
یکی از پسرها به نام پیمان که به گفته خودش با کوروش کریخوانی داشت، گفت: دانشجوی مکانیک هستم و پدر و مادرم دکتر هستند و وضع مالیمان خیلی خوب است اما با کوروش که هممحلهای ما بود بر سر قدرتنمایی اختلاف و کریخوانی داشتم.
من چون ریزنقش و لاغر هستم خیلی تلاش کردم هیکلم قوی شود، حتی باشگاه رفتم و ورزش کردم و رژیم چاقی هم گرفتم، اما ژنم طوری بود که چاق و هیکلی نمیشدم و از آنجایی که از نظر جثه از کوروش کوچکتر بودم، خیلی نمیتوانستم قدرتنمایی کنم. حتی تمام بدنم را هم خالکوبی کرده بودم اما کسی از من حساب نمیبرد. چند روز قبل از این تصادف، در شهرک غرب با کوروش و دوستانش درگیر شدیم و آنها با چاقو و شمشیر به جان ما افتادند و مرا راهی بیمارستان کردند و سر و دستهایم بخیه خوردند.
شب حادثه من و چهار نفر از دوستانم سوار پژو 207 دوستم شدیم تا در خیابانها دوردور کنیم اما کوروش و دوستانش که سوار یک ون بودند به ماشین ما زدند و هر دو خودرو واژگون شدند و کوروش از پنجره ماشین به بیرون پرت شد. ما بلافاصله از ماشین بیرون آمدیم و پژو را به حالت اول برگرداندیم و فرار کردیم. از ماجرای مرگش هم خبر نداشتیم.