فولادیها تنها بازنده کارزار یادگار امام(ره) در هفته یازدهم نبودند، تیتیها هم در کنار آنان باختند!
هواداران تراکتور که پیش از این به دلیل شور و حال وصف ناپذیر، خود را از طرفداران سایر تیمها متمایز کرده بودند؛ اینبار رفتار عجیبی در قبال تیم محبوبشان داشتند؛ رفتاری بدون توجیه منطقی، با رنگ و بوی تسویه حساب برخی مدعیان سکوداری!
شنبه یکی از خلوتترین روزهای فوتبالی یادگار امام(ره) بود، سکوهایی که کمتر از پنج هزار صندلیاش اشغال شده بود. تعداد اندکی که برای تخریب تراکتور خودشان را به ورزشگاه رسانده بودند. حین گرم کردن به «حسین پورحمیدی» - که با شش کلین شیت در صدر رتبهبندی دروازهبانان لیگ برتری قرار دارد – بد و بیراه گفتند و پیش از آغاز بازی صرفاً به تشویق «پاکو خمز» و مهاجم حریف بسنده کردند.
با شروع بازی، سکوها همچون بمب ساعتی منتظر گلزنی فولادیها بودند تا منفجر شوند. از قضا خیلی زود هم به خواستهشان رسیدند، بازیکن فولاد پس از خطا به روی پورحمیدی، موفق به گلزنی شد و هواداران با تصور اینکه گل صحیح به ثمر رسیده، خوشحالی کردند. بله! چرخ روزگار چرخیده و خودیها از گل خوردن تراکتور شاد شدند.
حتی از پشت گیرندهها هم میشد ترس و استرس در ساق پای بازیکنان تراکتور را حس کرد. با هر پاس رو به عقب، با هر لمس توپ توسط پورحمیدی هواداران با تمام وجود هو میکشیدند. حاضرین در ورزشگاه پس از دو گل سید حسینی، بعد از تعویض شجاع خلیلزاده و پس از پایان بازی، دو سه نفر از بازیکنان را تشویق کردند و به نوعی خواستند در خوشحالی این بُرد سهیم شوند. غافل از اینکه هیچ نقش و سهمی در این پیروزی نداشتند.
البته اتفاقات ورزشگاه یادگار امام(ره) در دیدار با فولاد قابل پیش بینی بود. هفته گذشته یک جلسه تمرینی شاگردان خمز با حضور حدود 200 هوادار که اکثرشان همان مدعیان سکوداری و گردانندگان صفحات هواداری بودند، برگزار شد. در روزی که انتظار میرفت هواداران با تشویق اعضای تیم، روحیه و انگیزه بازیکنان را برابر فولاد افزایش دهند؛ تضعیف جای حمایت را گرفت. هواداران خمز را تشویق کرده و پشت بازیکنان را خالی کردند، آنان با شعار «بازیکن بیغیرت نمیخواهیم» و برخی شعارهای اینچنینی، حسابی از خجالت اعضای تیم درآمدند. شعارها و ویدئوهای پرشورها علیه تیمشان در سکوهای بنیان دیزل، سوژه اصلی رسانهها و البته بهانه تمسخر تمامی فضای فوتبال شد. به تعبیر عامیانه میتوان گفت هواداران با قصاص قبل از جنایت، تمام و کمال پوست تیمشان را کندند!
سوال اینجاست وضعیت تراکتور در این حد بغرنج است که هواداران گل به خودی بزنند؟ حاشیه و اتفاقات عجیب و غریب با فوتبال ما اُخت شده است. با مرور اتفاقاتی که همین امسال در سه تیم پرسپولیس، سپاهان و استقلال رخ داده، به سوال دیگری میرسیم، اگر بخشی از این حواشی گریبان تراکتور را هم میگرفت، هواداران چه واکنشی داشتند؟
پرسپولیس پس از کسب سه گانه، امسال چندان فروغی ندارد. اختلاف بین گلمحمدی و درویش باعث شده این تیم هم پس از سالها رنگ و بوی بیثباتی به خود گیرد. پیش از این گلمحمدی به دلیل وضعیت مالی افتضاح از سمت خود استعفا داده بود، بازیکنان هم در این بین همچون کودکی که وسط دعوای پدر و مادر گیر میافتد، یک روز بر له و روز دیگر علیه مدیریت حرف میزنند. ماجرا در همین اختلاف نظر و غُر زدنها خلاصه نمیشود. رفتارهای عجیب گلمحمدی در نقل و انتقالات که بدون جذب بازیکنان جانشین، آل کثیر، عبدی و پریرا را رد کرد و از سوی دیگر ناتوانی درویش در جذب ستارهها همچنان نُقل محافل هواداری این تیم است. شما عدم توانایی مالی برای تهیه وعده غذایی بعد از تمرین و ناهار روز بازی تیم را هم به کوله باری از مشکلات اضافه کنید. این وسط کسر یک امتیاز به دلیل تخلف مدیریت هم قوز بالای قوز شده و این پرونده همچنان در کمیته انضباطی باز است.
مدیریت سپاهان هم که امسال به زعم کارشناسان شاهکار بود! باشگاهی را تصور کنید که صدها میلیارد هزینه کرده، ولی به دلیل تخلفات مدیریتی چهار امتیاز در لیگ، سه امتیاز در آسیا، محرومیت از سه بازی خانگی در آسیا، جریمه 200 هزار دلاری و ... عایدش شده است. به تعبیر دیگر، هر چه مورایس رشته بود را ساکت پنبه کرد.
استقلال هم که وضعیت بهتری نسبت به پرسپولیس و سپاهان ندارد. اختلاف علنی خطیر و نکونام، هایجک خوردن در نقل و انتقالات، اعتصابهای مکرر بازیکنان به دلیل شرایط مالی، بدهیهای سنگین، حذف از آسیا و ... تنها پارهای از مشکلات استقلال بوده و از سوی دیگر خبر کسر امتیاز از این تیم همچون بمب، آماده انفجار است.
پرسپولیس، سپاهان و استقلال به معنای واقعی کلمه با مشکلات بیسابقهای دست و پنجه نرم میکنند.
اما هواداران این تیمها چه واکنشی به این مسائل دارند؟ کجای داستان ایستادهاند؟ خودزنی کرده و مشکلی دیگر بر مشکلات افزودهاند یا اینکه رفتار مدبرانه داشتهاند؟ کافیست تیتر اخبار ورزشی را مرور کنید. سرخابیهای پایتخت بازی بزرگ و سرنوشتساز فصل را مقابل طلاییپوشان باختند، پرسپولیس مقابل النصر هم بازنده شد، مقابل تیمهای معمولی صنعت نفت و ملوان هم متوقف شد؛ اما هواداران این سه تیم به اعضای تیمشان اَنگِ کم کاری و بیغیرتی نزدند. برعکس، تمام قد پشت تیمشان ایستادهاند تا از پیچهای تند به سلامت عبور کنند.
اما در سوی دیگر، جو حاکم بین هواداران تراکتور متفاوتتر است. تناقض و چند دستگی بین هواداران این تیم بیداد میکند. پرشورها در آخرین دیدار تنها وقتی بازیکنان تیم محبوبشان را تشویق کردند که خیالشان از کسب سه امتیاز بازی راحت شده بود. هوادارانی که در فصل نقل و انتقالات با راهاندازی هشتگ و گاه لحن تند و تیز خرید فوج فوج ستاره را از زنوزی و نصیرزاده مطالبه میکردند، امروز این بازیکنان را تحت فشار قرار دادهاند و این ستارهها را با لفظ بُنجُل خطاب میکنند. همین امیرحسین حسینزاده و حسین پورحمیدی که تیمها برای خریدشان دست و پا میشکستند، بازیکن بیغیرت خطاب میشوند. هواداری که فصل گذشته با راهاندازی هشتگ «تمدید با خمز» کار باشگاه را در تمدید قرارداد این سرمربی سخت کرده بودند؛ امروز حرف از غرامت میلیون دلاری و قرارداد ترکمنچای این مربی میزنند. هوادارانی که با خبر تمدید قرارداد صفا هادی - ستاره عراقی – سرمست بودند، اکنون او را بازیکن ناکارآمد میدانند. پرشورها سالهاست به دنبال «ثبات» هستند اما با شعار «حیا کن رها کن» تعریف جدیدی از کلمه ثبات ارائه میکنند!
بخش جالب ماجرا اینجاست که هواداران با بنر حمایت از خمز و سر دادن شعار «خمز آی لاو یو» ارادتشان به این سرمربی را نشان میدهند؛ ولی علیرغم درخواستهای مکرر سرمربی محبوبشان حاضر به تشویق بازیکنان نیستند. هواداران از خمز حمایت میکنند، ولی از تیمی که او بسته و مسئولیت فنیاش را برعهده دارد؛ نه. این نکات تنها بخشی از تناقضهای حاکم در جو هواداری تراکتور است. به جرأت میتوان گفت تصمیمگیران تراکتور دیگر نمیدانند با کدام ساز هوادران برقصند! کدام بازیکن و مربی را بیاورند تا از این طوفان و هجمه جان سالم به در برند. قطعاً ماندگاری این جو سنگین در سکوهای یادگار امام(ره) و فضای مجازی، ستارههای فوتبال ایران را از نیمکت و رختکن تراکتور دور خواهد کرد.
زدن تیمی که باخته، کار آسانی است و متأسفانه پرشورها همین کار آسان را در پیش گرفتهاند. پشت سر افرادی که خودشان را نماینده هواداران میپندارند، علیه تیمشان شعار میدهند. بدون توجه به اینکه این افراد از فحش دادن، دنبال دیده شدن هستند. یادمان نرفته چند سال قبل پرسپولیس در آستانه سقوط قرار داشت که با حضور برانکو و حرکت این باشگاه در مسیر ثبات و صد البته حمایت بینظیر هوادارانش توانست با پنجره بسته به فینال آسیا راه یابد. نقش هواداران پرسپولیس در موفقیتهای سالهای اخیر این تیم غیرقابل کتمان است.
حال و هوای این روزهای سکوهای تراکتور، داد شجاع خلیلزاده و خمز را هم درآورده، هر دوی آنان در مصاحبههای بعد از بازی از هواداران گلایه کرده و از جو استادیوم ابراز ناراحتی کردند. آنان بار دیگر اشاره کردند، مهم این است که طرفداران در روز سخت پشت تیمشان باشند. واقعیت هم همین است، به قول خمز وقتی همه چیز گل و بلبل است، وقتی چهارتا چهارتا گل میزنی، هر کاری که انجام دهی، حمایت میشوی. مهم رفتار هواداران در مواقع بحران است. بهتر است پرشورها از خودشان بپرسند در کدام بحران و برهه حساس برخلاف تصورات عموم فوتبالیها، پشت تیمشان بودند؟ دو سال گذشته تراکتور به دلیل بدهیهای سنگین تیم ضعیفی روانه مسابقات کرد و حال و روز خوبی نداشت. هواداران هم در آن مقطع پشت تیمشان را خالی کردند و با تجمع تیم را تا آستانه انحلال هم پیش بردند. به نظر پرشورها باید شِگِرد حمایت در مواقع بحران را بلد باشند؛ وگرنه با تغییر موضع پس از یک برد و باخت، سالهای سال باید با حسرت به جام قهرمانی نگاه کنند.
شاید این سوال برایتان پیش میآید که چرا تیمهای دیگر علیرغم حواشی زیاد، عملکرد خوبی در نتیجهگیری دارند؟ پرسپولیس، سپاهان و استقلال در کنار بازیکنان خوبی که در اختیار دارند، این روزها مُزد اتحاد سکوها و تیمشان را میگیرند؛ البته نباید فراموش کنیم تیمهای نامبرده دولتی هستند و هرکس به خود اجازه نمیدهد آزادانه در خصوص آنها صحبت کند و مورد هجمه قرار دهد!
تراکتور از جمله تیمهایی است که در نقل و انتقالات سر و صدای زیادی به پا کرده بود و توانست با جذب بازیکنان ستاره و استفاده از نفوذ نصیرزاده، مجوز بازی نادری را هم دریافت کند.
اگر واقع بین باشیم، تراکتور مدیریت خوبی هم دارد که در زمان نیاز، به خوبی وارد عمل شده است. روزهایی که سکوها با حرفهای طعنهآمیز بازیکنان و ارکان باشگاه را چپ و راست میزنند؛ کانون هواداران کجاست؟
راهکار بازگشت تراکتور به شرایط آرمانی فقط و فقط حمایت تمام قد هواداران از تک تک اعضای تیمشان است. پرشورها باید با نگاه تیزبین اتفاقات را رصد کرده و خودشان در خصوص صلاح تیمشان تصمیم بگیرند و دچار جوسازی عدهای نشوند. قانون فوتبال بارها اثبات کرده که حاشیه و تصمیمات عجولانه، به شکست ختم میشود.