به گزارش «تابناک» به نقل از آرمان ملی، انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲، مجلس سال ۹۴ و ریاست جمهوری و شوراهای سال ۹۶ بخشی از عدم وحدت و انسجام در جریان اصولگرایی بوده است. حتی انتخابات سال ۹۸ نیز که در غیاب جریان رقیب برگزار شد و شورای ائتلاف و جبهه پایداری در یک ائتلاف شکننده نیز نتوانستند وحدت کنند. همین مساله است که طی سالها این پرسش در میان همه اصولگرایان وجود دارد که چرا با وجود چهرههای بزرگی که میتوانند محور وحدت اصولگرایان باشند بازهم شاهد اختلاف و چنددستگی در این جریان هستیم و هر کسی ساز خود را کوک کرده و میزند. چنانکه حضور چهرههایی، چون مرحوم آیتا... مهدوی کنی و مرحوم عسگراولادی که خود اصولگرایان معتقد به وحدتساز بودن آنها بودند نیز نتوانستند آنطور که باید همه اصولگرایان را دور هم در قالب یک کل واحد جمع کنند.
با این حال اگر سالها و دهههای گذشته اختلافات درونی اصولگرایان وجود داشت شاید در اختلاف میان دو چند مجموعه یا حزب خلاصه میشد، اما به جرأت میتوان گفت که امروز اصولگرایان پراختلافترین و چنددستهترین دوران سیاسی خود میگذرانند و سخن از وحدت برایشان بیش از هر دورهای به یک سراب و رؤیا میماند. چه اینکه شورای ائتلاف (شانا)، شورای وحدت، جبهه پایداری، شبکه راهبردی یاران انقلاب (شریان) جبهه پیروان خط امام و رهبری، حزب مؤتلفه اسلامی، جامعه اسلامی مهندسان و... هر کدام به نوبه خود برنامههای مشخصی برای انتخابات پیش رو دارند و حداقل در چند مجموعه نشانی از وحدت دیده نمیشود. آنچه مسلم است امروز جریان پایداری با محوریت صادق محصولی و شریان که بهنظر میرسد از سوی مهرداد بذرپاش وزیر راه دولت رئیسی حمایت میشود ساز خود را برای انتخابات دارند و اساسا کاری هم به وحدت با سایر جریانات اصولگرا ندارند.
نگاهی به مواضع این دو مجموعه بهویژه پایداریها این مهم را روایت میکند که آنها درصدد تصاحب مجلس و حاکم کردن نوع تفکر خالصسازانه خود بر مجلس و سایر دستگاه هستند. بسیاری از فعالان اصولگرا نیز بر این باورند که وحدت و اجماعی در بین اصولگرایان رخ نخواهد داد. چه اینکه چندی پیش محمد مهاجری در این خصوص به «آرمان ملی» گفته بود: امروز چیزی بهنام تفکر اصولگرایی وجود ندارد و اینها صرفا تشکلهای اصولگرا هستند که با تفکر اصولگرایی اصیل فاصله زیادی دارند.»
حملههای هدفمند خالصسازان
جریان خالصساز هر کسی را که مخالف آرا و عقایدش ببیند مورد تخریب قرار میدهد و اساسا برایشان مهم نیست که طرف مقابلشان اصلاحطلب باشد یا اصولگرا، روحانی باشد یا باهنر و هر کسی که این رفتار را در نقد خالصسازان، پایداری یا نوع عملکرد هیأتهای اجرایی در ردصلاحیتها داشته باشد مورد هجمه آنها قرار میگیرد. چه اینکه اخیرا محمدرضا باهنر دبیر کل جامعه اسلامی مهندسان در گفتوگویی در خصوص نحوه عملکرد هیأتهای اجرایی در ردصلاحیتها گفته بود: «افرادی که در نظام خدمت کردند حتی اگر اصلاحطلب باشند، یا جریان اصولگرایی و یا شخص باهنر را قبول ندارد و بر دولت آقای رئیسی نقد دارد این گناه نیست و این اتفاقا فعالیت سیاسی و سرزنده بودن است. اینکه یک نفر با دولت مشکل داشته باشد و صلاحیتش رد شود هیچ منطقی ندارد.» حال گویا این صحبت باهنر نیز به مذاق خالصسازان جبهه پایداری خوش نیامده و سخنگوی جبهه پایداری طی حملهای به باهنر گفت: «آقای باهنر زیاد حرف اینجوری میزند. وی یکبار گفت اینکه جبهه پایداری بگوید ۵۰ درصد این لیست برای من این درست نیست و صددرصد دروغ است و یکبار در کل انتخابات ما این حرف را نزدیم. نمیدانم از چه جایگاهی حرف میزند و اصلا کی این را تعیین کرده برای این اظهارنظرها و کی این را قیم کرده که اینها جای خود دارد. مجید متقیفر بیان کرد: خودش رئیس میشود و برای خودش حکم میزند این آدم اینجوری است. آقای باهنر وقتی یک جایی مورد پسندش نباشد راحت اتهام میزند. یک مورد مستند بیاورد کسی بهدلیل مخالفت با دولت رد شده است. وی بازیگر یک نقشی شده و یک زمین بازی طراحی کردند و آنجا دارد کار میکند و مشغول آنجاست.» پر واضح است که اگر هر کس دیگری هم جای باهنر بود مورد هجمه و تخریب پایداریچیها قرار میگرفت. چرا که اساسا ماموریت آنها تخریب افراد معتدل و میانهرو برای تاثیرگذاری در فضای سیاسی و انتخابات برای ترغیب مردم در جهت حضور و حمایت از آنهاست. حملات اخیر خالصسازان به حسن روحانی را نیز میتوان در همین زمره قرار داد.
محصولی کجاها برج دارد؟
شائبهها و ابهامات بسیاری در خصوص جبهه پایداری و حمایتهای مالی از این جبهه طی چند وقت اخیر به وجود آمده و هر کسی از ظن خود به این مساله واکنش نشان داده است. در این خصوص یک فعال سیاسی اصولگرا، اظهار داشت: ثروت محصولی در جبهه پایداری موثر است، اما همه چیز نیست. آنچه باعث شکلگیری جبهه پایداری است، اولا سرمایه و ثروت محصولی نیست، بلکه مدار فکری و زاویه تفکری است که اینها به اسم انقلابیگری گرفتهاند.
منصور حقیقتپور، گفت: زمانیکه این افراد متشکل شدند، برای زیرساخت رفتار سیاسی نیاز به پول داشتند که در این مسیر هم ثروت شخص آقای محصولی میتواند موثر باشد. وی افزود: یکی از نمونهها بحث سوآپ نفت است. وقتی من استاندار اردبیل بودم و محصولی وزیر کشور، او به من خیلی فشار میآورد که این پرونده را جمع کنم؛ بهموقع خواهم گفت چه کسانی در این پرونده بودند. نماینده سابق مجلس بیان کرد: وقتی ایشان به تهران آمد، بهدلایلی که دلایل آن را نیز به موقع خواهم گفت در یک خانه ۷۰ متری در سلسبیل مستاجر میشود. پس از این دوره، سوآپ یک رانت خیلی بزرگی بود که باعث ثروتمند شدن محصولی شد.
وی گفت: این آقای متقیفر باید بگوید ثروتش را از کجا آورده است. این چهره نزدیک به علی لاریجانی بیان کرد: من میخواهم بدانم تعداد برجهایی که از رانت شهرداری تهران توسط محصولی ساخته شد چقدر بود و آیا وجوه قانونی آن را دادهاند یا خیر؟ اگر این آمار را ندهند من نشان میدهم.
حقیقتپور تاکید کرد: من یک سوال دیگر از جبهه پایداری دارم که شما با این همه وسعت جریانی، دفترتان کجاست؟ شما مدعی هستید که همه جا نیرو دارید، حساب بانکیتان را هم باید به مردم معرفی کنید که ورودی و خروجی جبهه پایداری چقدر است. اگر این افراد دوباره حرفهای عجیب بزنند و مصاحبه کنند من صحبت میکنم.