مهدی تاج روی آنتن زنده خندهاش نگرفت و از پیشنهاد هدایت تیم ملی فوتبال امید به سرمربی پیشین پرسپولیس خبر داد!
به گزارش تابناک ورزشی؛ رئیس فدراسیون فوتبال در حالی از طرح این درخواست حرف میزند که جواب یحیی گلمحمدی قطعا به این پیشنهاد به دهها دلیل، منفی خواهد بود.
یک : سطح و کلاس نیمکت تیم ملی فوتبال امید، طی چند سال اخیر آنقدر پایین آمده و تنزل یافته که به اولین تجربه بسیاری از ملی پوشان تازه کار در مربیگری تبدیل شده است.
متاسفانه با انتصاب فرهاد مجیدی، مهدی مهدویکیا و حتی رضا عنایتی که یکی دوسال در لیگ کار کرده بود، مشخص شد که فوتبال ایران برای تیم امید، سطح پایینتری نسبت به تیم ملی بزرگسالان در نظر گرفته و هیچ برنامه بلندمدتی برای صعود به المپیک تدارک ندیده است و هنوز همان رویه سوزاندن سرمایههای جوان خود را در پیش گرفته است و از بین آنها دنبال قربانی میگردد.
حالا با ادعای مهدی تاج و پیشنهاد مجید جلالی رئیس توسعه و فنی فدراسیون فوتبال، نیمکت تیم ملی زیر ۲۳سال را به یحیی گلمحمدی قهرمانی سه گانه سال گذشته پیشنهاد داده اند، در حالیکه او باید گزینه اول هدایت تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی ۲۰۲۶ میبود.
دو : نکته دیگر اینکه بین تفکرات قلعهنویی و گلمحمدی هیچ قرابتی وجود ندارد و قطعا سرمربیان این دو تیم باید از لحاظ نگرش به هم شبیه و همنظر باشند یا حداقل اشتراکات فکری زیادی در ایده و سبک بازی مورد علاقه داشته باشند تا آن را در تیمهای ملی ایران بسط بدهند ، حال آنکه بین شیوه مورد پسند گلمحمدی با فوتبالی که تیم های قلعهنویی ارائه میدهند، تفاوت و فاصله زیادی دیده و حس میشود.
امیر قلعه نویی با تمام حرفهای جسته و گریختهای که در مورد تقلید از پپ گواردیولا، آنچلوتی و ژاوی میزند، در زمین چمن و در میدان عمل همچنان سبکی سنتی و فوتبال مبتنی بر ارسال های بلند را دنبال میکند. شاید اگر از قلعهنویی بپرسید مشخصات سبک پپ یا کارلتو در سیتی و رئال چیست، نتواند چند جمله درست به زبان بیاورد.
سبک و الگوی بازی قلعهنویی گرچه در جام ملتها در بازی مقابل ژاپن جواب داد اما مقابل میزبان ، سبب شکست ایران مقابل تیمی در سطح قطر شد و جام قهرمانی را از تیم پرستاره ایران گرفت و حسرتش به دل ما باقی ماند. قلعهنویی سر بزنگاه، حتی توصیههای دستیاران خود، به خصوص شیوه بازی تمرین شده زیرنظر مانیکونه دستیار ایتالیایی را کنار گذاشت و با روی آوردن به سبک احساسی و قدیمی، تلاش داشت با تفکرات کهنه خود، به مهمترین جام نیم قرن اخیر فوتبال ایران در آسیا برسد و دست نیافتنی شود.
او شکست خورد و در پاسخ به دلیل ناکامی به میلیونها ایرانی گفت: "فوتبال همین است!"
حالا مربی ای که بر هدایت تیم ملی توسط رضا عنایتی اصرار داشت، چگونه میخواهد با یحیی گلمحمدی که از لحاظ تفکرات و اندیشه فوتبال، سالها از او جلوتر و مدرنتر است، همکاری و همراهی کند تا نسل بعدی فوتبال ایران معرفی شود؟
سه: نکته دیگر به بودجه و توان مالی فدراسیون فوتبال ایران برای استخدام سرمربی تیم ملی امید برمیگردد؛ یحیی گلمحمدی پرمشتری ترین مربی فعلی فوتبال ایران در مارکت مربیان است که بعداز کسب قهرمانی های پیاپی در لیگ برتر، جام حذفی و سوپرجام فوتبال کشور، دورنمایی بلندتر برای خودش تصویر کرده و شنیده میشود پیشنهادهای خارجی از حاشیه خلیج فارس هم دارد.
در داخل هم از سپاهان به عنوان مقصد احتمالی بعدی یحیی نام برده شده که توانایی تامین مالی آرزوهای قارهای او را دارد و قطعا دستمزدهای پیشنهادی به یحیی در کف رقم یک تا یکونیم میلیون دلار خواهد بود. در چنین بازاری، گلمحمدی چرا باید با ارقامی به مراتب پایینتر عمر خود را صرف تیم زیر ۲۳سال ایران کند؟
اگر فدراسیون فوتبال چنین بودجهای برای تیم ملی امید دارد، چرا برنامهای متناسب با آن تدوین و اعلام نکرده است؟
چهار: مختصات پروژهای که جلالی و تاج برای یحیی گلمحمدی تصویر کردهاند، چیست و او که در اوج دوران بازدهی فنی و فوتبالی خود به عنوان یک سرمربی است، چرا باید در جایگاهی حاضر شود که امیر قلعهنویی حداقل تا سال ۲۰۲۶ ، افق آن را اشغال کرده است.
آیا کادر مدیریتی فعلی فدراسیون فوتبال که در پایان سال جاری دوره مدیریتی شان تمام میشود، صلاحیت تعیین تکلیف آینده نیمکت تیم ملی بزرگسالان بعداز جام جهانی ۲۰۲۶ را دارند؟ آیا تاج خود را از حالا پیروز انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال میداند و میخواهد چهارسال دیگر بر این صندلی چنبره بزند؟
یحیی گلمحمدی روی چه قول و قراردادی حساب کند که بعداز قلعهنویی، پروژه فوتبال ملی ایران را حداقل تا جام جهانی ۲۰۲۳ در اختیار خواهد داشت؟ چگونه توقع دارند مربی پختهای در سطح یحیی، آبروی خود را کف دستش تقدیم آقایان کند و فردا هم با اولین سردی و گرمی، برود دنبال کارش!
پنج: باید از سردمداران فدراسیون به خصوص مهدی تاج، و مجید جلالی به عنوان مغز متفکر فوتبال ایران در ابعاد فنی پرسید، روی چه محاسباتی یحیی گلمحمدی را تا حد گزینه هدایت تیم ملی امید تنزل داده اند؟ قطعا این اقدام، تنها یک بازی با اسامی است تا بعدا بگویند ما اول به فلانی پیشنهاد دادیم و او قبول نکرد.
با جیب خالی فوتبال ایران؛ قطعا تیم امید در نهایت نصیب یکی از مربیان متوسط داخلی که دنبال کسب تجربه سرمربیگری در رده ملی است، خواهد شد و این نمایش سرانجامی جز همان گزینه های قبلی نخواهد داشت. گزینههایی شبیه سیدمجتبی حسینی، محرم نویدکیا، مهدی تارتار، حمید مطهری، محمد ربیعی، ساکت الهامی، مسعود شجاعی، سعید دقیقی و سیدمهدی رحمتی که در دسترس هستند و احتمال دارد این پیشنهاد را با اکراه و اصرار زیاد بپذیرند.
نویسنده:بهنام شریفی