بین الملل تابناک: «پیش بینی اوپک تا سال ۲۰۳۰ نزدیکترین به پیش بینی ما است. پیش بینی ما در بلند مدت این است که تقاضای نفت در اواسط دهه ۲۰۳۰ به نقطه اوج رسیده و سپس به آهستگی کاهش یابد. از سوی دیگر، اگر بازار به خوبی به بالای ۷۰ دلار در بشکه (تعدیل شده با تورم) برسد، رشد عرضه نهایتاً بر تقاضا پیشی میگیرد و قیمتها کاهش مییابد، اما، اگر قیمت نفت در بازار به خوبی به زیر ۷۰ دلار در بشکه کاهش یابد، عرضه افت می کند و قیمتها نهایتاً اوج میگیرد. البته، تورم به این معنی است که سطح قیمت تعادلی با گذشت زمان به بیش از ۱۰۰ دلار در بشکه در دهه ۲۰۴۰ افزایش مییابد. اما اصل اساسی تغییر نمیکند؛ یعنی بازار نمیتواند برای مدت طولانی چندان داغ یا خیلی سرد باشد»؛ این صحبتها گزیده ای از ده فرمان «فریدون فشارکی» بنیانگذار و رئیس شرکت FGE، در رابطه با چشم انداز قیمتی نفت و مسیر پیش روی بازارهای نفت و گاز است که در گفتگو با خبرنگار تابناک مطرح شده است.
فشارکی از پیشگامان تحلیل بازار نفت و گاز و مطالعات بازارهای انرژی آسیا، اقیانوسیه و خاورمیانه از اوایل دهه ۱۹۸۰ شناخته میشود. وی که عضو هیئت مدیره شرکت بورس دوبی بهعنوان یکی از مهمترین بورسهای جهان است، بازار نفت در دهه های اخیر و سنجش جایگاه نفت ایران در جهان را مورد ارزیابی قرار داده است. همچنین وی در سال ۱۹۹۵، بهعنوان عضو ارشد انجمن اقتصاد انرژی ایالات متحده انتخاب شد و در سال ۲۰۰۲، به عنوان همکار ارشد مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی در واشنگتن دیسی منصوب گردید. فشارکی در سال ۲۰۱۲ جایزه IAEE را دریافت کرد. «زکی یمانی» وزیر اسبق نفت عربستان و «دانیل یارگین»، تئوریسین بینالمللی نفت، در فهرست برندگان جوایز موسسه IAEE قرار داشته اند.
FGE یک شرکت مشاور بین المللی است که خدمات تحقیق، تجزیه و تحلیل، مشاوره بازار و مشاوره تصمیمات تجاری و سرمایه گزاری در بازارهای نفت، گاز LNG و NGL را به گونه ای متنوع و گسترده در سراسر جهان ارائه می دهد.
در ادامه گفتگوی خبرنگار تابناک با پروفسور فریدون فشارکی را در خصوص بازار نفت و گاز و انرژی های نو می خوانیم.
* پیش بینی شما در خصوص بازگشت تقاضای نفت پس از دوران کووید-19 و تقاضای جهانی نفت در دهه آینده چیست؟
داستان بازگشت تقاضای نفت مرتبط با کووید عمدتاً تمام شده است. اما رشد تا اوایل دهه ۲۰۳۰ ادامه دارد. تقاضا در سال ۲۰۲۴ به میزان نسبتاً قوی ۱.۵ میلیون بشکه در روز و در سال ۲۰۲۵ به میزان ۱.۳ میلیون بشکه در روز افزایش مییابد، تا سال ۲۰۲۵ به حالت «عادی» بازگردیم. تقاضای نفت چین در ۳ تا ۴ سال آینده به اوج خود خواهد رسید.
تقاضا برای سایر سالهای این دهه به میزان شش میلیون بشکه در روز افزایش مییابد و سپس در اوایل دهه ۲۰۳۰ به نقطه اوج خود خواهد رسید. در حالی که داستان رشد، نهایتاً به پایان میرسد، نفت برای مدت طولانی در بازار باقی خواهد ماند. در سال ۲۰۴۰، تقاضای نفت بیشتر از امروز خواهد بود.
*نظر شما در خصوص تمرکز بر بازار جهانی انرژی چیست؟
اتفاقا نظر من این است که بر بازار جهانی انرژی تمرکز کنید، نه محلی. بسیاری از افرادی که با آنها صحبت میکنیم براساس تجربه شخصی خود یا تفکر آرزومندانه خود در مورد تحولات بازار نتیجهگیری میکنند. اگر در اروپا باشید، دوره نفت به نظر پایان یافته است. اگر در هند باشید، هنوز در حال گرمایش است.
دیدگاهها در مورد خودروهای برق مثال خوبی است. فروش خودروهای برقی به صورت جهانی کاهش نخواهد یافت؛ فقط به دلیل آنکه رشد فروش در ایالات متحده کند میشود. همزمان، خودروهای برقی نیز سریعاً با وسایل نقلیه با موتور احتراق داخلی در همه جا جایگزین نخواهند شد؛ فقط به دلیل اینکه فروش در چین افزایش یافته است.
واقعیت در میان این دو موضوع قرار دارد. تغییر ناوگان وسایل نقلیه جهانی مانند چرخاندن یک کشتی بزرگ است. خودروهای برقی به آهستگی، اما با اطمینان، بر بازار بنزین در سطح جهانی تأثیر میگذارند اما این فرآیند زمان بر است.
* آیا تحلیلگران نفت و گاز در مرکز یک طوفان سیاسی قرار دارند و پیشبینیهای تقاضای نفت و گاز به موضوعی سیاسی تبدیل شده است؟
پیشبینیهای تقاضای نفت و گاز به «سیب زمینی داغ» سیاسی تبدیل شدهاند. چه کسی فکر میکرد تحلیلگران نفت و گاز میتوانند در مرکز یک طوفان سیاسی باشند؟ آژانس بینالمللی انرژی چشمانداز تقاضای نفت در سال ۲۰۵۰ خود را به میزان شش میلیون بشکه در روز کاهش داد و گفت که اوج تقاضای نفت نزدیک است. کمی بعد، اوپک چشمانداز خود را برای سال ۲۰۴۵ به میزان ۶ میلیون بشکه در روز افزایش داد و گفت که تقاضای نفت به اوج نخواهد رسید.
مجادلات شروع شد و بسیاری طرفهای خود را انتخاب کردند. بسیار مهم است که پیشبینیها را از سناریوها جدا کنیم. آژانس بینالمللی انرژی در مورد سناریوها صحبت میکند، اما وقتی مردم فرض میکنند که این یک پیشبینی است، منجر به سوءتفاهمهای بزرگ میشود. چه کسی درست میگوید؟ پیش بینی اوپک تا سال ۲۰۳۰ نزدیکترین به پیش بینی به ما است؛ جایی که انتظار داریم تقاضا همچنان به رشد ادامه دهد. البته در بلندمدت، ما پیش بینی میکنیم که تقاضای نفت در اواسط دهه ۲۰۳۰ به نقطه اوج میرسد و سپس به آهستگی کاهش مییابد.
* ارزیابی شما در مورد تأثیر قیمتهای بالای گاز و نفت بر بازار چیست؟
درمان قیمتهای بالا، قیمتهای بالاست. این قاعده اغلب تکرار و اما اغلب فراموش میشود. قیمتهای بالای گاز، تقاضای گاز در اتحادیه اروپا را از بین برد و به ایجاد تعهدات جدید بزرگ ال ان جی از ایالات متحده و قطر کمک کرد. دو سال پس از قطع تامین روسیه به اروپا، همه در مورد عرضه بیش از حد صحبت میکنند! پیش بینی ها نشان می دهد که قیمتهای بالای نفت نیز تولید نفت را موجب میشود. تولیدکنندگان نفت ایالات متحده به طرز شگفتانگیزی عملکرد خوبی دارند و رشد عرضه غیر اوپک به طور کلی با تقاضای جهانی مطابقت دارد.
* تولیدکنندگان و مصرفکنندگان نفت چگونه باید برای نفت حدود ۷۰ دلار در بشکه برنامهریزی کنند؟
منطقه راحتی برای قیمتهای نفت در بلندمدت حدود ۷۰ دلار در بشکه (تعدیل شده با تورم) است - برای قیمتهایی در این سطح برنامهریزی کنید!
اگر بازار به خوبی به بالای ۷۰ دلار در بشکه (تعدیل شده با تورم) برسد، رشد عرضه نهایتاً بر تقاضا پیشی میگیرد و قیمتها کاهش مییابد. اگر قیمت نفت در بازار به خوبی زیر ۷۰ دلار در بشکه کاهش یابد، عرضه افت می کند و قیمتها نهایتاً اوج میگیرد.
تولیدکنندگان و مصرفکنندگان نفت باید برای حدود ۷۰ دلار در بشکه (تعدیل شده با تورم) برنامهریزی کنند، همانطور که فروشندگان و خریداران ال ان جی نیز باید این کار را انجام دهند. اگر پروژهای در ۷۰ دلار در بشکه کار نمیکند، از آن چشم پوشی کنید.
* وضعیت فعلی پالایش نفت چگونه است؟
آخرین دوران طلایی پالایش در راه است. برای مدتی، ما در مورد یک دوران طلایی پالایش صحبت کردهایم که با تعطیلی چهار میلیون بشکه در روز در دوران کووید توسط کسانی که فکر میکردند پالایش در حال مرگ است، تقویت شد. در حالی که ظرفیت پالایش جدید در ۱۲ تا ۱۸ ماه آینده در حال افزایش است، پس از آن ظرفیت جدید به طور کلی از بین میرود. اما رشد تقاضای نفت همچنان ادامه دارد، حتی اگر تعطیلیها در بازارهای در حال کاهش محتمل باشد. این به معنای افزایش بهره وری و حاشیههای سود بالاتر است. پالایشگران موقعیت خوبی برای لذت بردن از دورهای خوب از سود دارند - کاری نکنید که این موقعیت را به خطر بیندازید.
* برخی از کارشناسان حوزه انرژی معتقدند که بازار ال ان جی همیشه افزایشهای عرضه را جذب کرده است. ارزیابی شما در خصوص بازار ال ان جی و موج عرضه این بازار چیست؟
در حال حاضر، ظرفیت تولید کل بازار حدود ۴۰۰ میلیون تن در سال و در عین حال حدود ۲۰۰ میلیون تن در سال در حال ساخت است. این افزایش ۵۰ درصدی در عرض فقط چند سال را نشان می دهد که قابل توجه است.
ممکن است قیمتهای ال ان جی در بازار اسپات گاهی به سطحی برسد که عرضه انعطافپذیر ایالات متحده متوقف شود؛ یعنی حدود ۴ دلار (بازای هر میلیون بی تی یو) یا کمتر در اروپا.
دستور توقف پروژه های ال ان جی توسط بایدن به تصویر ایالات متحده در بازار سرمایه آسیب میزند، اما در تصویر بزرگتر بیاهمیت است. بزرگترین نگرانی، افزایش وابستگی چین به ال ان جی ایالات متحده و اینکه چگونه یک درگیری سیاسی بزرگ میتواند در تجارت ال ان جی هرج و مرج ایجاد کند.
* نقش انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در بازارهای انرژی تا چه اندازه اهمیت دارد؟
سوالی که در این جا مطرح می شود این است که آیا ترامپ بایدن را شکست میدهد؟ به عنوان بزرگترین اقتصاد جهان و تولیدکننده نفت/گاز، انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده برای بازارهای انرژی حیاتی است. نامزدها در دو قطب مخالف قرار دارند. ترامپ عاشق هیدروکربنها است، در حالی که بایدن میخواهد به هر قیمتی به سمت انرژی های نو برود. اگر ترامپ پیروز شود، بلافاصله «توقف» بایدن بر پروژه های صادرات ال ان جی ایالات متحده را معکوس خواهد کرد. او همچنین استانداردهای بهرهوری سوخت را بازگردانده و برای خارج کردن ایالات متحده از توافقنامه اقلیمی پاریس فشار خواهد آورد. با پیامدهای احتمالی برای عرضه و قیمت نفت، روابط ایالات متحده با روسیه و خاورمیانه نیز تغییر خواهد کرد.
ترامپ تمایل دارد بر قیمتهای نفت تأثیر بگذارد. بنابراین، بسته به اعلام نظرات او در هر روز، آماده تغییر قیمتهای روزانه در حدود دو تا سه دلار در بشکه باشید!
* ارزیابی شما در درباره انتقال به انرژیهای نو چیست؟ دولتها برای ارتقاء فناوری و کاهش هزینهها چه اقداماتی باید انجام دهند؟
پیشرو بودن در حوزه انرژی های نو از نظر تجاری ریسکپذیر است. دوم یا سوم بودن میتواند منطقیتر باشد. در گذشته و در حالی که انتقال به انرژی های نو در سریعترین زمان ممکن برای جهان مفید است، برای شرکتهای خصوصی از نظر تجاری ریسکپذیر است. در واقع، اقدامات برای پیوند دادن سیاستهای ملی کربن و توسعه صنعتی این دیدگاه را بیشتر تقویت میکند. دولتها در حال رقابت هستند تا همه نوع پول را به انرژی های نو اختصاص دهند. مگر اینکه شرکتی به خوبی موقعیت داشته باشد تا یارانهها را دریافت کند و در این صورت باید در حال حاضر از راه کنار برود.
در انرژی های نو، شما میتوانید قبل از اینکه وارد مبارزه شوید، با عقب ماندن پیروز شده و از کاهش هزینهها در اروپا بهرهمند شوید.