بین الملل تابناک: یک اندیشکده آمریکایی به گمانه زنی درباره وضعیت امنیتی اروپا پس از جنگ اوکراین پرداخته است.
در مناظره ریاست جمهوری در 27 ژوئن، دونالد ترامپ نامزد جمهوری خواه ریاست جمهوری آمریکا قصد خود را برای پایان دادن به جنگ روسیه و اوکراین- از تاریخ انتخابات نوامبر تا زمان تحلیف در ژانویه- به صراحت اعلام کرد. نزدیک به یک ماه بعد، ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین به پایان «مرحله داغ» جنگ اشاره کرد و ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه به مذاکرات تحت رهبری آمریکا ابراز علاقه کرد.
در غیاب یک پیروزی واضح در هر دو طرف، هم روسیه و هم اوکراین باید از هر توافقی برای ماندگاری آن احساس رضایت کنند.
احتمال پایان یافتن جنگ اوکراین در حال افزایش است، اما چگونگی وقوع آن هنوز مشخص نیست. ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین اخیراً به بیبیسی گفته است که سال 2024 ممکن است شاهد پایان «مرحله داغ» جنگ باشیم. وی افزود: «این بدان معنا نیست که همه مناطق با زور بازپس گرفته میشوند. من فکر می کنم قدرت دیپلماسی می تواند کمک کند.»
دونالد ترامپ، نامزد جمهوری خواه ریاست جمهوری آمریکا نیز متعهد شده است که در صورت انتخاب شدن، جنگ اوکراین را ظرف بیست و چهار ساعت پایان خواهد داد، در حالی که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه و سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، بر علاقه روسیه به مذاکرات تا زمانی که ادعاهای ارضی روسیه به رسمیت شناخته شود، تاکید کرده اند.
دیپلمات ارشد اوکراین در دیدار روز چهارشنبه 24 ژوئیه خود از گوانگژو به همتای چینی خود گفته بود که اگر مسکو آماده مذاکره با حسن نیت باشد، اوکراین برای مذاکره با روسیه آماده است و بدیهی است که پکن می خواهد روسیه را برای کنار گذاشتن پیش شرط هایش تحت فشار بگذارد.
چهار پایان احتمالی برای جنگ روسیه و اوکراین
1.یک «درگیری منجمد» بالاترین خطر را برای یک شروع ناگهانی و جدید درگیری ایجاد می کند.
2.آتشبس از طریق مذاکره، احتمال وقوع مجدد جنگ را کاهش میدهد، اما مستلزم تأیید قدرتهای خارجی، حافظان صلح بینالمللی و منطقه غیرنظامی است. اگر آتش بس پابرجا بماند، مبنایی برای صلح موقت (ترک مخاصمه) خواهد شد.
3.صلح موقت به سبک کره ای احتمالا سال ها طول می کشد تا تضمین شود و مستلزم دستیابی به آتش بس است.
4.حل و فصل منازعات منجر به توافق صلح از سال 1950 نادر بوده است و حل و فصل گسترده تر اختلافات روسیه و ناتو را ضروری می کند.
در همه موارد، اروپا باید برای اطمینان از تداوم هرگونه آرامش یا آتشبس، بهویژه اگر ایالات متحده در دوران ترامپ از ایفای نقش مسلط فاصله بگیرد، باید به سرعت پا به عرصه بگذارد. از سال 1945 تاکنون چشم انداز امنیت اروپا تا این حد متزلزل نبوده است.
درگیری منجمد
از لحاظ تاریخی، یک «درگیری منجمد» یک تاکتیک روسیه برای جلوگیری از گسترش نفوذ غرب به مناطق تحت پوشش قدرت خود، به ویژه در مکانهایی بوده است که اقلیتهای روسی در آن ساکن شدهاند. قبل از جنگ اوکراین، حمایت روس ها از جدایی طلبان در شرق اوکراین نمونه کلاسیک درگیری منجمد بود. نبردهای سطح پایین هرگز متوقف نشدند، اما مقدار قلمرو تسخیر شده پس از تهاجم اولیه کاهش یافت.
در این سناریو، جنگ فرسایشی با کاهش نبرد و دستیابی یا از دست دادن قلمرو هیچ یک از طرفین، ادامه خواهد داشت. در عین حال، هر دو طرف در مورد مذاکره درباره آتشبس جدی نخواهند بود، زیرا برای اوکراین، چنین توافقی عملاً میتواند دستاوردهای روسیه را مشروعیت بخشد، و برای روسیه، حل و فصل مناقشه خطر عضویت اوکراین در ناتو را افزایش میدهد.
یک «درگیری منجمد» می تواند با بیشترین خطر برای امنیت اروپا همراه باشد. یک درگیری که ظاهراً پایانی ندارد، حفظ تعهد خود برای حمایت نظامی از اوکراین را برای رهبران اروپایی دشوار خواهد کرد. بر اساس نظرسنجی اخیر، اکثر اروپایی ها معتقدند اوکراین در حال شکست در جنگ است و اکثریت در یونان، مجارستان و ایتالیا معتقدند که «کیف» باید مذاکره با مسکو را آغاز کند.
بسیاری از تحلیلگران نظامی، از جمله ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو، با وجود تلاشهای اخیر برای تقویت ظرفیت صنایع دفاعی اروپا، نسبت به پر کردن شکاف در اروپا در این خصوص، تردید دارند.
فقدان کمک قابل اعتماد ایالات متحده باعث افزایش فوریت اروپایی ها برای ایجاد یک دفاع مشترک می شود. با این حال، ادغام پایگاههای صنعتی- دفاعی برای بهبود آمادگی نظامی اروپا در آینده و دستیابی به قابلیتهای مورد نیاز احتمالاً یک دهه طول خواهد کشید.
آتش بس مورد مذاکره
در صورت شکست هرگونه حمله متقابل و/یا کاهش حمایت نظامی غرب، اوکراین ممکن است مجبور به مذاکره درباره آتش بس شود. اگر اوکراین بتواند دست بالا را به دست آورد، شاید با حملات بیشتر در داخل روسیه، مسکو ممکن است آمادگی بیشتری برای توقف جنگ داشته باشد.
بر اساس یک نظرسنجی دانشگاهی از تمام درگیری ها که از سال 1946 تا 2005 رخ داده است، تقریبا 50 درصد درگیری بین کشورها، از طریق مذاکره به پایان رسیده است. بیشتر این توافقنامه مرتبط با مذاکرات آتش بس هستند. تنها یک پنجم درگیری بین کشورها با پیروز شدن یک طرف پایان یافته است.
این موارد طیف گسترهای از آتشبسهایی که در چند ساعت یا چند روز شکسته میشوند و آتشبسهایی که دوام بیشتری دارند، را در بر میگیرد. برخی ناظران هشدار داده اند که برای پایداری آتش بس، شرایطی باید وجود داشته باشد: (1) مشوق های کافی برای پایبندی به آتش بس. (2) کاهش عدم اطمینان در مورد اعمال و نیات دیگران. و (3) ابزار کنترل تخلفات تصادفی.
یافتهها نشان میدهد که تحمل آتشبس در مواردی که پیروز مشخصی وجود ندارد، دو طرف سابقه خشونت دارند و زمانی که یک طرف در خطر است، بسیار دشوارتر است.
طرح صلح روسیه که از مذاکرات روسیه و اوکراین در ترکیه در ماههای اولیه جنگ نشأت گرفت، شرایط احتمالی روسیه را برای آتشبس بیان میکند. این پیش نویس، اوکراین را یک کشور غیرهسته ای بی طرف اعلام کرد. اوکراین از قصد خود برای پیوستن به ناتو چشم پوشی می کند و به پایگاه های نظامی یا نیروهای خارجی در خاک خود اجازه حضور نمی دهد. با این حال، اگر اوکراین مورد حمله قرار گرفت و درخواست کمک کرد، تمام اعضای P-5 و سایر کشورهای ضامن صلح، پس از مشورت با اوکراین، موظف به کمک به اوکراین خواهند بود. نکته قابل توجه این است که این تعهدات با دقت بسیار بیشتری نسبت به ماده 5 ناتو بیان شده است: «تحمیل منطقه پرواز ممنوع، تأمین سلاح یا مداخله مستقیم با نیروی نظامی خود دولت ضامن». روسیه به احتمال زیاد به توافق آمریکا و ناتو در این شرایط نیاز دارد.
در سال 2022، روسیه لزوما مخالف عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا نبود و حتی امتیاز قابل توجهی داد: بحث درباره وضعیت کریمه. اگرچه حل و فصل اختلافات ارضی بسیار دشوار است، اما تمایل روسیه در این مورد نشان می دهد که برخی از مذاکرات بر سر خاک اوکراین تحت کنترل روسیه ممکن است دور از ذهن نباشد. با این حال، پوتین باید به مردم روسیه نشان دهد که دولت او پیروز شده است و امتیازات بزرگ ارضی نداده است.
اگر اوکراین مجبور به درخواست مذاکرات آتشبس باشد، قدرتهای غربی میتوانند از طریق امتیازاتی، از جمله حذف برخی تحریمها، شرایط روسیه را تعدیل کنند. همانطور که در سناریوی «درگیری منجمد» آمد، اوکراین و حامیان آن نگران خواهند بود که روسیه از مکث برای سازماندهی مجدد نیروها و از سرگیری حملات خود استفاده کند. در سوریه، روسیه و نظام بشار اسد این کار را بارها انجام دادند تا در صورت نیاز به توقف عملیات، درگیری را منجمد کنند.
اگر روسیه آتشبس را نقض کند، متحدان ناتو باید تعهد خود را به دفاع از اوکراین روشن کنند. بر اساس تحقیقات آکادمیک فورتنا، زمانی که یک کشور خارجی به صراحت آتش بس را امضا کرده باشد، موارد کمی از شکست صلح وجود دارد.
حافظان صلح از کشورهای بی طرف و طرف ثالث، مانند ترکیه یا امارات متحده عربی، باید بر صلح نظارت کنند و اختلافات بین اوکراین و روسیه را داوری کنند. در مطالعه فورتنا، بین آتشبسهایی که توسط مجموعه جدیدی از حافظان صلح بینالمللی نظارت میشوند و آتشبسهایی که از عملیات حفظ صلح بهرهمند نیستند، تفاوت زیادی وجود داشت. این مطالعه نشان داد که نظارتها، مدت زمان صلح و آرامش را طولانی تر می کند. ایجاد یک منطقه کاملاً غیرنظامی به عرض حداقل دو کیلومتر یا بیشتر که در تمام طول خط آتشبس اجرا میشود، خطر هرگونه درگیری مجدد را کاهش میدهد.
فراتر از یک صلح پایدار، اوکراین به کمک نهادهای برتون وودز برای بازسازی نیاز دارد. برای این کار، توافق آتش بس باید دسترسی اوکراین و دیگران به خطوط کشتیرانی در دریای سیاه را تضمین کند. در این زمینه، پکن پیشنهاد داده که پس از برقراری صلح، کمک قابل توجهی ارائه کند. عدم گنجاندن چین در یک ائتلاف بازسازی جهانی، خطر تضعیف شروط پکن برای سرمایه گذاری- از نوع طرح کمربند و جاده- را به همراه خواهد داشت.
تا جایی که صلح طی چندین سال تضمین شود، به کشورهای اروپایی زمان میدهد تا قابلیتهای دفاعی راهبردی بیشتری را پیش ببرند و کمتر به ایالات متحده وابسته شوند. فراتر از ترامپ و حمایت ضعیف او از ناتو، نظرسنجی اخیر گالوپ نشان می دهد که تعداد آمریکایی هایی که خواهان ایفای نقش اصلی ایالات متحده در امور جهانی هستند، کاهش قابل توجهی دارد.
آتش بس و صلح
اگر آتش بس برای چند سال برقرار باشد، می تواند زمینه را برای یک آتش بس رسمی فراهم کند. در مورد کره، مذاکرات آتش بس در ژوئیه 1951 آغاز شد و تنها با توافق دو سال بعد به نتیجه رسید. بر اساس مطالعه فورتنا، رسمی کردن یک توافق آتش بس با توافق «ترک مخاصمه» به خودی خود هیچ مزیتی برای تضمین صلح پایدار نیست. مانند معاهده صلح، تا زمانی که پوتین رهبر روسیه باقی بماند، نه اوکراین و نه حامیان غربی آن احتمالاً در مورد «ترک مخاصمه» (صلح موقت) مذاکره نمی کنند.
معاهده صلح بین روسیه و اوکراین تضمین بیشتری را فراهم می کند. زمان لازم برای مذاکره برای یک راهحل سیاسی تضمین میکند که این مسیر ادامه خواهد داشت، اما معاهده صلح پس از جنگها اکنون نادر است. چنین توافقی به احتمال زیاد به مذاکرات گسترده تر ناتو و روسیه مربوط خواهد شد و به طور بالقوه اقدامات کنترل تسلیحاتی را در مورد تسلیحات متعارف و هسته ای آغاز خواهد کرد. احتمال بازگرداندن اراضی بیشتر اوکراین ممکن است پس از خروج پوتین افزایش یابد. رهبران جدید در مسکو ممکن است مایل باشند برخی از مناطق را در مقابل امتیازات اقتصادی غرب مبادله کنند و اتکای روسیه به چین را کاهش دهند.
مداخله ایالات متحده برای پایان دادن به جنگ؟
ترامپ قول داده است که جنگ اوکراین را در بیست و چهار ساعت پایان دهد، آخرین بار او در مناظره با بایدن در 27 ژوئن، قول داد به محض به قدرت رسیدن و پیش از مراسم تحلیف ریاست جمهوری به این جنگ پایان خواهد داد.
اکثر ناظران در مورد آنچه ترامپ واقعاً انجام خواهد داد سردرگم هستند. گزارش بلومبرگ ارزیابی میکند که ترامپ از تهدید به توقف کمکهای نظامی استفاده میکند تا زلنسکی را به میز مذاکره بکشاند و در عین حال به پوتین میگوید که در صورت عدم مذاکره، شیرها را باز خواهد کرد. اگر زلنسکی از تعامل با پوتین امتناع کند، بهانه خوبی برای ترامپ خواهد بود تا از ارائه هرگونه کمکی به اوکراین صرف نظر کند.
در این مناظره، ترامپ گفت که شرایط پوتین «غیرقابل قبول» است و برخی از تحلیلگران ارزیابی می کنند که او خواسته های پوتین برای واگذاری چهار منطقه را که روسیه تا حدی آن ها را در کنترل دارد، نمی پذیرد. ترامپ در مصاحبه با فاکس، در مورد رد درخواستهای پوتین چندان واضح سخن نگفت و صرفا عنوان کرد امیدوار است بین «بلعیدن» اوکراین توسط پوتین و ارسال سلاح به «کیف» یکی را انتخاب نکند. در این مناظره، به نظر میرسید که ترامپ مخالف کمک بیشتر ایالات متحده به اوکراین است و به دروغ ادعا میکرد: «بایدن 200 میلیارد دلار یا بیشتر به اوکراین میدهد [ارزش واقعی 107 میلیارد دلار است]. این پول زیادی است. هر بار که زلنسکی به این کشور می آید، با 60 میلیارد دلار از آنجا می رود. (زلنسکی) بزرگترین فروشنده تاریخ است.»
ترامپ به احتمال زیاد سعی خواهد کرد بدون اروپایی ها با پوتین مذاکره کند. شایان ذکر است تلاش های ترامپ برای مذاکره با کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی در ژوئن 2019، پس از اینکه اولین رئیس جمهور ایالات متحده بود که با کیم ملاقات کرد، ارزشمند است. به گفته یکی از محققین مرکز ویلسون، «در پایان دوره ترامپ، گفتگوها شکست خورده بود و او چیزی بیش از یک کشوی پر از نامههای چاپلوسانه برای نشان دادن تلاشهایش نداشت». همانطور که در مورد مذاکرات با کره شمالی اتفاق افتاد، ترامپ ممکن است کناره گیری کند و تمام مسئولیت را بر دوش اروپایی ها برای کمک به اوکراین و پایان دادن به درگیری بگذارد. برخی از استراتژیست های بانفوذ جمهوری خواه از واشنگتن می خواهند که به هر حال از اروپا دور شود و به جای آن بر آسیا تمرکز کند.
خط آخر برای اروپا
اروپا با دو تهدید مواجه است: ادامه جنگ در مرزهای خود که می تواند به یک جنگ بزرگتر با روسیه تبدیل شود و کاهش حمایت ایالات متحده از اوکراین در صورت انتخاب ترامپ در نوامبر.
در درازمدت، دفاع بیشتر اروپا به عنوان یک عامل بازدارنده در برابر روسیه ضروری خواهد بود. با این حال، برای تبدیل هرگونه آتش بس احتمالی به صلح دائمی، به مهارت و انعطاف دیپلماتیک نیاز است. در غیاب یک پیروزی واضح در هر دو طرف، روسیه و اوکراین باید از هر توافق پایدار احساس رضایت کنند.