حیات نفتی عراق در سال ۱۹۲۷ در نزدیکی کرکوک آغاز شد. در دهه ۱۹۵۰ میلادی، عراق به یک تولید کننده و صادرکننده مهم نفت خام به اروپا و آمریکا تبدیل شده بود. این کشور در مسیر تبدیل به یک ایران یا عربستان سعودی نفتی جدید در حرکت بود، اما ابتدا با کودتای عبدالکریم قاسم و در ادامه ملی سازی صنعت نفت از سال ۱۹۷۲ به بعد، روند صعودی تولید متوقف شد و نفت عراق کاملا در اختیار دولت قرار گرفت.
در ادامه جنگ تحمیلی هشت ساله رژیم صدام علیه جمهوری اسلامی ایران، زیر ساختهای نفتی این کشور به شدت آسیب دید و تولید عراق تا حد کمتر از یک میلیون بشکه در روز کاهش یافت. تخریب زیر ساختهای نفتی عراق و در ادامه قطع لوله انتقال نفت عراق به مدیترانه از مسیر سوریه، صنعت نفت عراق را نه تنها از نظر تولید، بلکه از لحاظ ترمینالهای صادراتی هم با مشکلات جدی مواجه کرد. البته در ادامه و در پایان جنگ، اندک بهبودی حاصل شد، اما حمله صدام به کویت و متعاقبا حمله آمریکا و تحریمهای سنگین، عملا صنعت نفت عراق را فلج کرد.
پس از حمله دوم آمریکا و برکناری دولت بعثی و رفع تحریمها، صنعت نفت عراق به تدریج در مسیر بازسازی و بهبود به حرکت درآمد. سرمایهگذاریهای بینالمللی و ورود بیوقفه شرکتهای خارجی و بهرهگیری از تکنولوژیهای بههنگام، صنعت نفت عراق را در مسیر افزایش تولید و صادرات قرار داد. در دهه ۲۰۱۰ میلادی، صنعت نفت عراق، رتبه اول جذب سرمایههای خارجی را به خود اختصاص داده بود.
این روند، آنچنان سریع و چشمگیر بود که به خاطر دارم، وزیر وقت عربستان سعودی، خطاب به هیات ایرانی در یکی از اجلاسهای سازمان اوپک در وین، گفت، زمانی فرا خواهد رسید که عربستان و ایران به ناچار باید با یکدیگر علیه عراق در جبهه واحدی قرار گیرند چرا که سرعت رشد تولید نفت عراق چشمگیر و کمسابقه بود.
وزیر نفت وقت عراق آقای بحرالعلوم به هیاتهای ایرانی گوشزد میکرد، ایران و عراق برای تشکیل یک جبهه واحد بر علیه عربستان، امارات و کویت در اوپک و بازار جهانی نفت همداستان شوند. در آن مقطع در تقسیمات سیاسی عراق، وزارت نفت، سهم شیعیان بود و روابط ویژهای با هیات ایرانی داشتند. البته روند پر شتاب تولید و صادرات عراق، دوام زیادی نداشت. درگیریهای داخلی، داعش، انتظارات حکومت خودمختار کردستان و عوامل دیگر، قدری کمپانیهای خارجی را نگران کرد.
شرکتها در سرمایهگذاری قدری محتاط شدند، هرچند عراق هم برای جبران نگرانی سرمایهگذاران خارجی، شرایط قراردادهای خود را شیرینتر و جذاب کرد. اما این رویه عراق که تقریبا همزمان با تلاش ایران برای جذب سرمایهگذاریهای خارجی بود، باعث شد انتظارات شرکتهای خارجی در مورد ایران هم تغییر کند.
در واقع، مقوله سرمایهگذاریهای بینالمللی پیچیدگیها و در همتنیدگیهای خود را دارد. شرکتهای بین المللی معمولا خواستار شرایط برابر در یک منطقه هستند. این رویه در مورد توسعه میادین گازی مابین ایران و قطر هم صادق است. همچنین در مورد سرمایهگذاری در شمال و کاسپین هم همواره خواستار شرایط برابر با همسایگان هستند.
عراق، قطر و همسایگان شمالی، جملگی قراردادهای مشارکت در تولید (production sharing) را پذیرفتهاند. در ایران، قانون نفت، سختگیرانه است. امکان رقابت با همسایگان را محدود میسازد. نزد سازمان اوپک و حالا اوپک پلاس و بازار جهانی نفت، قدرت از آن بشکههاست. قدرت از سر چاه بیرون میآید.
حالا ایران و ونزوئلا دو عضو موسس سازمان اوپک هستند. اما در یارگیریهای بازار جهانی نفت و اوپک نقش چندانی ندارند. بازار جهانی نفت و اوپک، تقریبا متقاعد شده که ایران در بهترین شرایط از مرز ۴ میلیون بشکه در روز عبور نخواهد کرد. تنظیمات بازار با ما در همین چهارچوب شکل گرفته است؛ بنابراین این امکان وجود دارد که عراق بتواند تا سال ۲۰۳۰ به تولید ۶ میلیون بشکه در روز دست پیدا کند. مقامات عراقی در اوپک، دسترسی به تولید ۶ میلیون تا سال ۲۰۲۷-۲۰۲۸ اعلام کردهاند. معمولا کشورهایی که خواهان افزایش سهمیه خود در اوپک هستند، در آستانه اجلاسهای مهم، دوپینگ میکنند و تولید را برای دورهای بالا میبرند. اما سطح تولید پایدار نیست.
در عین حال معتقدم با توجه به شرایط سیاسی، اقتصادی، تکنولوژیک و عقبه تاریخی صنعت نفت عراق، دسترسی این کشور تا پس از ۲۰۳۰ به تولید ۶ میلیون بشکه در روز میسر نیست.
با توجه به میزان تولید ناخالص داخلی، گستردگی اقتصاد و صنایع، مصرف داخلی همچنان محدود است. در عین حال صنایعی که امروز وارد عراق میشوند، مدرن و مصرف انرژی کمتری دارند. در عین حال، بخش عمده میادین نفتی ایران در نیمه دوم عمر خود هستند. میادین نفتی عراق هم جوان نیستند، اما به دلیل مشکلاتی که در بالا اشاره کردم، انی میادین تولید کمی داشتهاند و بنابراین هنوز این میادین پرفشار هستند.