به گزارش سرویس سیاسی تابناک، در سالهای گذشته، مساجد نقشی فراتر از محلی برای اقامه نماز داشتهاند. این مکانهای مقدس، زمانی مرکز زندگی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، نظامی محلهها بودند. مساجد، محلی برای تربیت کودکان، برگزاری کلاسهای عقیدتی، سیاسی، ورزشی و هنری، و نقطهای برای ارتباطات بانوان و مردم محله و منطقه به شمار میرفتند. زنان و مردان و کودک و نوجوانان در این مکانها قرآن میآموختند، گرد هم میآمدند تا برای نیازمندان کمک جمعآوری کنند، صندوقهای خیرات ایجاد کنند و از مشاورههای اجتماعی و فرهنگی بهرهمند شوند.
حتی فعالیتهای علمی، اردوهای زیارتی و سیاحتی و برنامههای گردشگری نیز بخشی از برنامههای مساجد بود. از طرفی محلی برای بیان اعتراض و انتقادات به مراکز و نهادها و ادارات به امام جماعت و پیگیری وی بشمار میرفت و کاهش تنشهای اجتماعی قابل رویت بود. اما امروز با مساجدی مواجهیم که دربهایشان بسته است و فضایی خاموش دارند. دیگر خبری از جنبوجوش کودکان، گردهماییهای مردان و زنان و فعالیتهای متنوع اجتماعی نیست.
این تغییر وضعیت بسیاری را به این پرسش واداشته که چرا مساجدی که زمانی سنگر اصلی فرهنگسازی و همبستگی اجتماعی بودند، امروز به مکانهایی صرفاً برای اقامه چند وعده نماز در روز محدود شدهاند. در همین راستا، عزتالله ضرغامی، وزیر سابق میراث فرهنگی و گردشگری، در توییتی بحثبرانگیز پیشنهاد داد که نهادهایی مانند ستاد امر به معروف و نهی از منکر، ستاد اقامه نماز، و شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی در سازمان تبلیغات اسلامی ادغام شوند.
او بر این باور است که این ادغام میتواند هم از موازیکاری میان این دستگاهها جلوگیری کند و هم تمرکز بیشتری بر وظایف و مأموریتهای اصلی ایجاد کند. ضرغامی همچنین به باز شدن درب مساجد در مسیرهای گردشگری کشور تأکید کرد. مساجد میتوانند نه تنها فضایی برای عبادت باشند، بلکه در روزهای با بحران اقتصادی خانوارها و عدم سفر به جهت بارمالی آن، از این فضای راکد استفاده شود. از سوی دیگر، این پیشنهادها در شرایطی مطرح شده که دولت پزشکیان تأکید کرده است که حجاب اولویت اول آنها نیست و سیاستهای فرهنگی را به جای رویکردهای دستوری دنبال میکنند.
این رویکرد، بار دیگر ناکارآمدی برخی ستادها و سازمانها را در عمل به وظایفشان برجسته کرده است. با نگاهی به عملکرد نهادهایی مانند ستاد اقامه نماز و ستاد امر به معروف و نهی از منکر با وجود بودجههای مشخص، متوجه میشویم که نتوانستهاند به نتایج ملموسی دست یابند.
مساجد همچنان خالی از مردم و جوانان هستند و فعالیتهایشان محدود به برگزاری نماز شده است. اگر زمانی مساجد پایگاهی برای رفع نیازهای اجتماعی، فرهنگی و معنوی محلهها بودند، امروز به مکانی بیروح وغیر فعال تبدیل شدهاند. از سوی دیگر، ستاد امر به معروف و نهی از منکر، نهادی که با مأموریت اصلی خود برای ترویج ارزشهای اخلاقی و اسلامی آغاز به کار کرد، در سالهای اخیر به نهادی با فعالیتهای محدود و اغلب جنجالی تبدیل شده است.
سالهاست که فعالیت این ستاد عمدتاً به موضوع حجاب زنان و چند اقدام تبلیغاتی در زمان برداشت گندم برای جمعآوری زکات گندمکاران محدود شده است. نصب بنرهایی با شعارهایی مانند «حجاب محدودیت نیست، مصونیت است» و تصاویر مقایسهای زن با شکلات کاغذپیچ در برابر زن بیحجاب که آن را به طعمه حشرات تشبیه میکنند، تنها بخشی از عملکرد این نهاد بوده است.
[همچنین اقداماتی مانند گشتهای ارشاد، ارسال پیامکهای هشدار برای زنان کمحجاب و بیحجاب، و توقیف خودروهای آنها بر اساس گزارشهای راستآزمایی نشده، نه تنها کمکی به بهبود وضعیت فرهنگی نکرده، بلکه موجب افزایش نارضایتی اجتماعی شده است. اوج این اقدامات در ماجرای فوت مهسا امینی، که به بحران اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بزرگی برای کشور منجر شد، عملکرد این ستاد را به شدت زیر سؤال برد.]
آیا نهادی که هدفش ترویج ارزشهای اخلاقی است، باید با رویکردهای اجباری و پرتنش چنین هزینههای سنگینی را به جامعه تحمیل کند؟ با این وجود، در حالی که ستاد امر به معروف تمرکز خود را صرفاً بر حجاب زنان قرار داده، بسیاری از جنبههای مهم اجتماعی و اقتصادی به حال خود رها شدهاند.
آیا امروز در سازمانها و ادارات، کارمندان کمکاری که حقوق ناحق دریافت میکنند، نیاز به امر به معروف ندارند؟ بانکهایی که وامهای کلان به افراد خاص میدهند و در مقابل، افراد ضعیف و متوسط جامعه را برای دریافت وامهای کوچک تحت فشار قرار میدهند، آیا نباید مورد نظارت و نهی از منکر قرار بگیرند؟ از پروندههای فساد مالی تا برخوردهای ناعادلانه با مردم عادی، آیا اینها حوزههایی نیستند که نیاز به ورود جدیتر این ستاد داشته باشند؟ ستاد امر به معروف با بودجه سالانه مشخص، آیا توانسته عملکردی فراتر از حجاب زنان داشته باشد؟
اگر بررسی دقیقی صورت گیرد، ممکن است این سؤال مطرح شود که این بودجهها دقیقاً در چه زمینههایی هزینه شدهاند و چه دستاوردی برای جامعه به همراه داشتهاند. شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی نیز یکی از نهادهایی است که نامش بیشتر در اخبار مربوط به انتشار اطلاعیههای برگزاری نماز جماعت، راهپیماییها و مناسبتهای انقلابی شنیده میشود. این شورا که وظیفهاش هماهنگی تبلیغات دینی و ملی است، به نظر میرسد در سالهای اخیر فعالیتهای خود را به اقدامات محدودی مانند انتشار اطلاعیههای مربوط به مراسمات، راهپیماییها، و مناسبتهای خاص تقلیل دادهاند.
با وجود بودجه کلان سازمان تبلیغات اسلامی و زیرمجموعههای آن، ستاد اقامه نماز و ستاد امر به معروف و نهی از منکر، سوال اصلی این است که آیا عملکرد این دستگاهها تناسبی با اعداد و ارقام تخصیصیافته دارد؟ ادغام نهادهایی مانند ستاد امر به معروف، شورای هماهنگی تبلیغات، و دیگر سازمانهای مشابه، گامی منطقی برای کاهش موازیکاری، مدیریت بهتر منابع و افزایش اثربخشی در فعالیتهای فرهنگی و دینی است.
وقتی یکی از مدیران باسابقه و برجسته کشور، مانند عزتالله ضرغامی که سالها در سطوح بالای مدیریت فرهنگی و سیاسی فعالیت کرده، به این نتیجه میرسد که ادغام این نهادها ضروری است، نشاندهنده عمق مشکلات ساختاری در این حوزههاست.
این پیشنهاد نهتنها به معنای صرفهجویی در بودجه است، بلکه میتواند تمرکزی جدیتر بر سیاستگذاری و اجرای برنامههای منسجمتر ایجاد کند. ادغام، فرصتی است تا این نهادها از فعالیتهای پراکنده و کماثر فاصله گرفته و به مسائل کلانتر و اولویتهای واقعی جامعه بپردازند. بهویژه در شرایطی که منابع محدود و مطالبات عمومی گستردهتر شدهاند، این راهکار میتواند پاسخی به نیازهای امروز جامعه باشد. تصمیمگیری درباره ادغام، آنهم توسط مدیری با سوابق ریاست صداوسیما، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری و عضو شورای عالی فضای مجازی، نشان میدهد که زمان بازنگری جدی در ساختارهای فرهنگی کشور فرارسیده است.
این تغییر میتواند گامی برای احیای اعتماد عمومی و اثربخشتر کردن فعالیتهایی باشد که سالها از مسیر اصلی خود فاصله گرفتهاند.
پی نوشت: سازمان تبلیغات اسلامی در سال جاری نزدیک به ۴ هزار میلیارد تومان بودجه عمومی و ۴ هزار و ۷۸۰ میلیارد تومان بودجه اختصاصی دریافت کرده است. بهطور مشخص، ۳ هزار و ۱۳۵ میلیارد تومان از این بودجه برای فعالیتهای اختصاصی سازمان تبلیغات اسلامی پیشبینی شده است، از جمله: ۵۰۰ میلیارد تومان برای طرح مسجد محوری/ ۳۰۰ میلیارد تومان برای گسترش سنت اعتکاف نوجوانان و جوانان/ ۱,۰۰۰ میلیارد تومان برای توسعه فعالیتهای قرآنی و موسسات قرآنی/ ۳۴۰ میلیارد تومان برای رویدادهای فرهنگی و دینی جریانساز.
از سوی دیگر، ستاد اقامه نماز با ۹۸ میلیارد تومان بودجه عمومی و ۲۰۰ میلیارد تومان بودجه اختصاصی، تمرکز خود را بر «گسترش فرهنگ اقامه نماز» قرار داده است. همچنین، ستاد امر به معروف و نهی از منکر علاوه بر ۱۵۵ میلیارد تومان بودجه عمومی، ۱۰۰ میلیارد تومان بودجه اختصاصی برای تقویت این فرهنگ در اختیار دارد.