در فوتبال روز دنیا، برخی از مربیان در صورت شکست یا پیروزی و موفقیت یا ناکامی با تیمهای خود، برای استراحت و دانشافزایی مجالی به خود میدهند و فورا از تیمی به تیم دیگر نمیروند.
زین الدین زیدان، سرمربی موفق رئال مادرید زمانی که با این تیم برای سومین سال متوالی قهرمان اروپا شد، اعلام کرد دیگر حاضر به ادامه همکاری با این تیم نیست و نیاز به استراحت دارد. در نتیجه او بدون توجه به پیشنهادهای مربیگری خود از یوونتوس و حتی منچستریونایتد، مدتی را صرف استراحت، دوری از استرس دنیای فوتبال و حتی تماشای دیدار سایر تیمها کرد تا به این شکل ضمن به آرامش رسیدن، علم مربیگری خود را هم به روز کند.
یورگن کلوپ، سرمربی کنونی لیورپول هم زمانی این کار را انجام داد. در آوریل ۲۰۱۵ او اعلام کرد که در پایان فصل از سمت سرمربیگری باشگاه دورتموند استعفا خواهد داد و به استراحت خواهد پرداخت. او در نقل و انتقالات تابستانی تمام پیشنهادات مربیگری را نادیده گرفت و به قول خود عمل کرد. در پاییز آن سال او با پیشنهاد اغوا کننده لیورپول رو به رو شد و بعد از استراحتی چند ماهه، آماده ورود به عرصه مربیگری شده بود.
پپ گواردیولا، از پرافتخارترین مربیان فوتبال باشگاهی، بعد از دوره موفق با بارسلونا و قطع همکاری با این تیم اعلام کرد: «میخواهم یکسال حاشیهنشین باشم و استراحت کنم. پس از آن درباره آیندهام تصمیم میگیرم. فعلا هیچ برنامهای ندارم چه رسد به این که بخواهم بگویم دوباره مربیگری خواهم کرد. به طور قطع مرا کمتر خواهید دید.»
لوییس انریکه هم دست به چنین کاری زد. او بعد از دوره موفق با بارسلونا که در اواخر این دوره با برخی ناکامیها همراه بود، فورا وارد عرصه مربیگری نشد. او هم گفت: «وقتی بارسا را ترک کنم، مطمئنا یک سال استراحت خواهم کرد.»
مارچلو بیلسا، سرمربی کنونی لیدز، زمانی که تیم ملی آرژانتین را ترک کرد تصمیم گرفت استراحت کند و به مدیتیشن روی آورد و در این دوران به تنهایی مشغول خواندن کتاب بود.
* فوتبال ایران بهشت مربیان بدون مدرک!
از این دست مثالها در دنیای فوتبال زیاد است اما در فوتبال ایران چنین موردی پیدا نمیشود. در واقع کمتر پیش آمده یک مربی موفق بعد از چندین قهرمانی متعدد، احساس کند که علم مربیگری او جوابگوی نیازهایش نیست و یا از نظر روانی نیازمند استراحت و دوری از فوتبال است.
جدای از مبحث استراحت، موضوع اصلی مربوط به دورههای مربیگری است که از بدیهیات ورود به این عرصه است اما نیمی از مربیان لیگ برتر هرگز به خود زحمت حضور در این دورهها را هم ندادهاند و وضعیت کنونی خودشان را برای فعالیت در این عرصه کافی میدانند. در حالی که شاید با این روش فقط بتوانند در ایران موفق شوند و هرگز واجد شرایط موفقیت در خارج از ایران نخواهند شد.
البته فدراسیون فوتبال اعلام کرده از سال بعد راه را برای ادامه فعالیت این قبیل مربیان خواهد بست اما این موضوع با توجه به سابقه فدراسیون در اجرای قوانین، میتواند با بیتوجهی برخی مربیان همراه شود.
در آماری که از سوی فدراسیون فوتبال اعلام شده، از میان ۶۵ مربی دارای مدرک حرفهای، فقط هشت نفر به عنوان سرمربی در لیگ برتر شاغل هستند؛ در واقع سایر مربیان لیگ برتری هنوز زمان کافی برای حضور در کلاسهای مربیگری نداشتهاند و مشخص نیست با این همه مشغله و حضور مداوم در مسابقات، چه زمانی مجال خواهند کرد دورههای مربیگری را پشت سر بگذارنند و به دانش مربیگری خود اضافه کنند؟
به دلیل بیتوجهی مربیان به قواعد مربیگری، فدراسیون فوتبال قصد داشت قانون رایج در کنفدراسیون فوتبال آسیا مبنی بر صدور مجوز سرمربیگری برای مربیان دارای پرولایسنس آسیا را فعال کند که در این صورت برخی از تیمها دچار مشکل میشدند اما با اصرار مربیان و سازمان لیگ، این قانون به سال آینده موکول شد تا مربیان زمانی برای رفع این نقیصه بزرگ داشته باشند.
اما سوال اصلی این است آیا نداشتن مدرک مربیگری حرفهای توسط نیمی از مربیان لیگ برتری نشان دهنده ضعف فنی این مسابقات نیست؟ آیا این مربیان زمان کافی برای حضور در کلاسهای مربیگری را خواهند داشت؟
منبع:ایسنا