به رغم آنکه ویروس کرونا موجب پوست اندازی همه امور در جهان شده، برخی روندها در کشورمان بی هیچ تغییری، همچنان به روال سابق پی گرفته میشود و در جریان است.
به گزارش «تابناک»؛ از جمله بلایایی که شیوع سریع و مرگبار کرونا بر سر بشریت آورد، ضرورت ایجاد تغییر در برخی امور روزمره و رایج از جمله آموزش بود؛ فرایندی که خیلی سریع در کشورمان در دست تحول قرار گرفت و در حوزه آموزش عمومی در مدارس با رونمایی از سامانه «شاد»، آموزش مجازی در دستور کار قرار گرفت که رعایت فاصله گذاری فیزیکی و اجتماعی را تضمین میکرد.
تغییری بسیار بزرگ که به رغم همه محاسنش، مشکلاتی نیز داشت؛ از جمله ضرورت تهیه گوشیهای هوشمند یا تبلت برای بسیاری از دانش آموزان و همچنین عدم دسترسی به اینترنت و مشکلات مربوط به آن. در این بحبوحه، هجوم والدین دانش آموزان به بازار تلفن همراه و توقف داد و ستد در جهان هم موجب افزایش شدید قیمت گوشیهای هوشمند در کشورمان گردید که حکم قوز بالای قوز را داشت.
البته برخی از این مشکلات به مرور رفع شدند یا خانوادهها راه کنار آمدن با آنها را آموختند تا در نهایت سال تحصیلی گذشته به پایان برسد و پرونده اش برای همیشه بسته شود؛ پروندهای که تصور میشد نسخه جدیدی از آن برای سال تحصیلی ۹۹/۰۰ گشوده شود که در آن، انبوه مشکلات رفع خواهد شد و آموزش مجازی در دسترس همگان قرار خواهد گرفت؛ آرزویی که ظاهرا خیلی بزرگ و دور از دسترس بود.
این را میشود از آمار بزرگ دانش آموزانی یافت که سوای بی بهره بودن از گوشیهای هوشمند و تبلتهای چندین میلیون تومانی، اساسا به اینترنت هم دسترسی ندارند؛ محرومیتی که موجب میشود بسیاری از ایشان از تحصیل هم محروم شوند و آیندهای تیره و تار پیش رویشان قرار داشته باشد. آیندهای که برای تغییرش لازم است تبلت و اینترنت در اختیار این دانش آموزان قرار گیرد و این اقدام، در اسرع وقت صورت پذیرد، چون سال تحصیلی تقریبا به نیمه راه رسیده است.
این سرآغاز مسیری جدید بود که ابتدا برخی خیرین و مردم در آن گام گذاشتند تا بتوانند برای دانش آموزان محروم تبلت تهیه کرده و در اختیارشان قرار دهند تا اگر کرونا موجب شده سفره خانواده شان کوچکتر شده و اوضاعشان وخیمتر شود، لااقل از درس و مدرسه باز نمانند. اقدامی که بعد دولت مردان هم در دستور کار قرارش دادند و بر این اساس پروژه خرید و توزیع تبلت و توسعه ارتباطات در مناطق محروم در دستور کار قرار گرفت.
اما بشنوید از نتیجه این تصمیم، آن هم به فاصله ۱۰۰ روز از شروع سال تحصیلی در کشورمان. تصمیم گیریهایی که اگر امروز هم محقق شوند، چاره نداریم جز اینکه تاکید کنیم بیش از ۲ میلیون دانش آموز در کشورمان بیش از سه ماه کلاس و درس را از دست دادهاند و احتمالا جبران این جاماندگی به این زودی برایشان مقدور نشود؛ گزاره های تلخی که ظاهرا برای مسئولان چندان اهمیتی ندارد.
به این بریده اخبار شبانه روز اخیر دقت کنید: «برای تامین تبلت دانش آموزی حدود ۹ هزار میلیارد تومان بودجه نیاز است که این رقم سه برابر بودجه کل وزارت ارتباطات است. تامین تبلت مربوط به وزارت ارتباطات نیست و بودجه این وزارت خانه پاسخگوی این هزینه نخواهد بود. به عنوان عضوی از هیات دولت پیگیریهایی در خصوص تامین بودجه از وزارت آموزش پرورش صورت گرفته است.
با وجود پیگیریهای صورت گرفته به دلیل کمبود منابع مالی، طرح تامین بودجه ۲ میلیون تبلت در لایحه بودجه اعمال نشده است، با این وجود پیشنهاد شده بودجه این طرح از سه محل تامین شود؛ بخشی از آن از منابع اختصاص یافته به کرونا، بخشی دیگر از محل صرفه جویی مدارس (به دلیل تعطیلی و کاهش هزینه ها) و بخشی دیگر با سرمایه گذاری بخش خصوصی.»
از متن پیداست که گوینده سخنان فوق، آذری جهرمی، وزیر ارتباطات است که با یک حساب سرانگشتی ثابت کرده بودجه وزارتخانه تحت امرش کفاف تامین ۲ میلیون تبلت برای دانش آموزان محروم را نمیدهد و یادآور شده که از وزارت آموزش برای حل این مشکل پیگیری کرده است. پیگیری از وزارت خانهای که میبایست متولی حل و فصل مشکلات دانش آموزان باشد و به این منظور به آب و آتش بزند؛ اما... .
اما چه خبر از وزارت آموزش و پرورش؟ آیا برای این وزارت خانه مهم نیست که ۲ میلیون از دانش آموزان (این عدد در برخی گزارشها خیلی بیش از ۲ میلیون ذکر شده است) به شاد دسترسی ندارند و در ایام کرونا، به حال خود رها شدهاند؟ اگر مهم است، چه تدابیری برای حل این مشکل اندیشیده و به کار بسته اند؟ به راستی دغدغه این روزهای مدیران آموزش و پرورش چیست؟
وزیر آموزش و پرورش، ظهر دیروز در نشست آنلاین هم اندیشی با مدیران زن آموزش و پرورش سراسر کشور: «در شورای عالی انقلاب فرهنگی این موضوع در دستورکار است که تربیت اوان کودکی را هم به آموزش و پرورش بدهند و آموزش و پرورش از صفر سالگی مسئولیت داشته باشد. باید آموزش ارائه شده به دانش آموزان با روشهای نوین و با کیفیت باشد و تلاش میکنیم که دسترسی همگان را به آموزش با کیفیت فراهم کنیم.»
ساعاتی بعد از این نشست خبر رسید که شورای عالی انقلاب فرهنگی مسئولیت مهد کودکها را از بهزیستی گرفته و به وزارت آموزش و پرورش واگذار کرده است. مصوبهای که بر اساس آن، مسئولیت حوزههای مختلف برنامهریزی، مدیریت و همچنین نظارت و ارزیابی مهدکودکها به این وزارت خانه محول شده است، هرچند وزیر آموزش و پرورش بیش از اینها طلب کرده و خواستار سپردن مسئولیت کودکان از صفر سالگی به وزارت خانه تحت امرش است!
تلاش برای در اختیار گرفتن مسئولیتی جدید، آن هم در شرایطی که دو میلیون دانش آموز قادر به حضور در کلاسهای درس آنلاین نیستند. دانش آموزانی که معلوم نیست آیا بودجهای به خرید و توزیع تبلت میانشان تخصیص داده خواهد شد تا بتوانند باز درباره «علم بهتر است یا ثروت؟» انشا بنویسند و در آن دلیل بیاورند که علم خیلی بهتر است، آنقدر بهتر که مسئولانمان هزینه زیادی صرف تولیدش میکنند؛ هرچند این تولید برای محرومان یک تبلت در ایام سیاه کرونایی هم نمیشود!