۱- چرا هواداران استقلال باید حامی پرسپولیس باشند یا برعکس؟ مسلما هیچکدام چنین انتظاری ندارند و طبیعی است که از شکست دیگری خوشحال میشوند. اگر چهار وزیر و وکیل یا رئیس جمهور با خواهش و تمنا بخواهند بازی باشگاهی در سطح قاره، ملی شود، در قاموس هواداری نمیگنجد، اما این تمناها را نباید به پای تیم رقیب زد.
۲- فوتبال، برای دوستی است و نزدیک شدن. ۹۰ دقیقه جنگیدن به کنار، هر رقیبی برای دیگری احترام قائل است و موفقیت را تحسین میکند. روزی نیست در قالب دشمنی سرخابی، مثال بارسا و رئال را نشنویم، اما حتی رئالیها در برنابئو بارسا را تشویق کردهاند و این یعنی احترام.
۳- نیاموختیم اگر رقیب موفق بود، تحسینش کنیم. چه کسی باید این را به هوادار یاد بدهد، وقتی مهرداد میناوندها، فرهاد مجیدیها، سپهر حیدریها و مهدی فنونیزادهها جای همایون بهزادیها، ناصر حجازیها، منصور پورحیدریها و حسین کلانیها را گرفتهاند.
۴- زمانی پرسپولیس نتیجه نمیگرفت و علی دایی، زمین و زمان را به هم میریخت و داوران را مقصر جلوه میداد؛ناموفقها از پرسپولیس رفتند و برانکو ایوانکوویچ آمد. نخست، برای نمایش هم شده امیر قلعهنوییها، برانکو را عامل موفقیت پرسپولیس میدانستند، اما وقتی کار حرفهای او از عقب افتادگی آنها بیش از حد پیشی گرفت، صحبت از دستهای پشت پرده شد. اگر پشت پرده قهرمانیهای پرسپولیس دستی بود، موفقیتهای پیاپی این تیم در آسیا از کجا آمد؟
۵- تقریباً هر ۱۶ مربی لیگ مدعیاند، داوری علیه آنهاست و اگر نبود، تیمشان صدرنشین لیگ میشد، اما هیچکس اشتباهش را نمیپذیرد. محمود فکری با وجود مردود شدن گل سالم صنعت نفت مقابل استقلال و گریختن از شکست، دست پیش را گرفت و داور را متهم کرد؛ مقابل ذوبآهن هم پنالتی گرفته نشده حریف را نظر کارشناسانی میداند که با برخی باشگاهها قرارداد دارند.
سوال اینجاست، اگر پرسپولیس سالها با دستهای پشت پرده نتیجه گرفته، شما بهتر از رقیب هستید و در لیگ داخلی داوران حقتان را میخورند، چرا سالهاست برعکس رقیب، در آسیا نتیجه نمیگیرید؟ درست است، پرسپولیس قهرمان نشده، اما اگر دو نایب قهرمانی و یک بار رسیدن به نیمه نهایی آسیا موفقیت نیست، پس چیست؟
۶- درد جامعه کمسواد، رسانهها هستند که جای آگاهی، سوار بر موج احساس اند. ایرادی نیست خبرنگار هوادار تیمی باشد که اگر نباشد، یعنی درکی از فوتبال و هیجانش ندارد، ایراد کار سوار شدن بر موج بی سوادی است. خبرنگارانی که جای پس زدن بدکسوتان نابخرد، برای گرفتن لایک و فالوور، حاضرند شرافت خود را بفروشند؛ آنها که سالهاست میان کری و هرزگی، مرزی قائل نیستند.