يكی از مهمترین عوامل موثر در ارتقای کارایی و افزایش بهرهوری در هر سیستمی علاوه بر فناوری و بوروکراسی حاکم به عنوان تعیین کننده روابط و نقشها، سرمایه انسانی موجود در هر مجموعهای است. بعلاوه بسیاری از صاحبنظران عرصه مدیریت بر این باورند که تحول با هدف ارتقای کارآمدی باید در دورهای صورت گیرد که فشار عوامل محیطی در کمترین حد خود قرار دارد به عبارت دیگر، افزایش بهرهوری اقتصادی در موسم رونق امکانپذیر است و این گونه نیست که بتوانیم در حالی که دارای محدودیتهای اقتصادی و ارتباطی هستیم نسبت به نوسازی فناورانه یا طرحهای انقلابی که منجر به تعدیل و ترمیم ساختاری در هر سازمانی است اقدام کنیم. اگر در چنین هنگامهای در یک مجموعه شاهد افزایش تولید یا ارتقای کارایی بودهایم دلالت روشنی بر توانمندی سرمایه انسانی آن بخش به عنوان یک رکن رکین سازمانی است.
این مقدمه را آوردهایم تا به آنچه طی یکسال گذشته در گروه صنعتی ایران خودرو روی داده است، اشاره کنیم.
اگر به رغم همه محدودیتهای بینالمللی و مشکلات ناشی از ضعف اقتصاد کشور توانستهایم:
- حجم تولید در گروه صنعتی ایران خودرو را طی یک سال گذشته، از رکورد تاریخی خود عبور دهیم.
- اگر امروز شاهد کارآمدی بیش از پیش نظام بوروکراتیک حاکم بر ساختار این گروه صنعتی هستیم.
- اگر با تحولات مدیریتی رخ داده دستهای این خودروساز برای همکاری بخشهای مختلف نخبگانی و دانشگاهی و همچنین شرکتهای دانشبنیان گشوده شده است.
- اگر توانستیم به رغم همه تنگناها، خودرو تارا را به عنوان محصولی جدید، مدرن و با کیفیت به سبد خرید مردم معرفی کنیم.
- اگر با همکاری قطعهسازان این امکان فراهم آمده است که بخشی از نیازهای داخلی را در دستیابی به فناوری بالای تولید قطعات بومیسازی نماییم.
- اگر نیروی انسانی موجود اعتماد به نفس لازم را برای اتکای به دانش و خلاقیت خود را بیش از گذشته پیدا کرده است تا بیهراس بتواند با ورود به هر عرصهای توفیق آفرین باشد.
- و بسیاری از موارد دیگر اگر به ذهنت میرسه و من یادم نیست
-
همه و همه محصول تنظیمگری و مدیریت ارشدی است که توانستهاست از ظرفیتهای موجود بر خلاف باور علمی بسیاری از صاحبنظران عرصه مدیریت به بهتریننحو بهرهگیری کرده و اهتمام خود را برای آنچه توقع ملت و دولت در عرصه تولید صنعتی، بویژه صنعت خودرو است، استفاده کند.
آنهایی که به وجود سرمایه انسانی واجد شایستگی تولید خلاقانه و مبتکرانه در داخل کشور و ذهن و فکر خلاق و مبتکر قايلند و باور دارند که در سایه توکل و اعتقاد به ذات لایزال الهی و همچنین خلوصی مومنانه میتوان، بر دشواریها فائق آمد و در جهت ارتقای تولید داخل هرآنچه باشد، اقدام کرد. چنین نگاه و رویکردی قطعا دستاوردهای ارزشمندی را نصیب کشور اسلامی ایران خواهد نمود.
بواقع در قاموس مدیریت دستیابی به این توفیق را باید در همگرایی استعدادهای داخلی برای هدفی بلند که همانا به اوج بر نشاندن تولید در فرآیند آن، جستوجو کرد به عبارت دیگر، تجمیع سرمایه فکری، دانشی و باور اعتقادی به دستیابی به استقلال در سایه همکاری و در نتیجه جهش در نهضت تولید داخل منجر خواهد شد و این موفقیت تنها با سیاستگذاری مدبرانه و مدیریتی آگاهانه ممکن خواهد بود.
تجربه ارزشمند این اتفاق در گروه صنعتی ایران خودرو قابل ملاحظه است. تفویض مدیریتی که به بخشهای مختلف تولید در صنعت خودرو شده است، این فرصت را برای مدیریت و راهبری این صنعت فراهم آورده است که بتوانیم در کنف برخی حمایتهای اندک، فرصت تعامل با سازندگان خلاق و مبتکر را توسعه دهیم و بدینوسیله در بخشهای مهمی به فناوری تولید قطعات با فناوری پیشرفته (هایتک) دست یابیم.
اگر چه در این مسیر تا رسیدن به قله همچنان راه مانده است اما توانستهایم با بهرهمندی از توان بخشهای مختلف علمی، دانشگاهی، شرکتهای دانشبنیان و همچنین همکاری با آنان که تجربه دستیابی به صنایع پیشرفته را در کشور داشتهاند خود را از شیب دامنه بالا برده و به رغم تهدیدها و مصايب حجم تولید را افزایش دهیم.
بیشک این توفیق بعلاوه محصول همراهی فعالان بخشهای مختلف در صنایع وابسته، قطعهسازان و ایضا سرمایه انسانی خلاق و توانمند موجود در مدیریت این عرصه، بوده است و قدردان همه عزیزانی بود که دل در گرو عزت ایران اسلامی نهادهاند.