رئیس جمهور روحانی در جلسه هفته گذشته هیات دولت گفت: ما مصمم هستیم که در سال آینده روزانه ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت و میعانات بفروشیم و قدرت این کار را هم داریم. روحانی ادامه داد: میخواهید این نفت را کنار بگذارید و جای آن مالیات به مردم اضافه کنید این فشار به مردم وارد میکند. حالا پرسش این است که آیا افزایش درآمدهای مالیاتی لزوما منجر به بروز فشار بیشتر به مردم خواهد شد؟ پایه گذاری بودجه روی درآمدهای نفتی بهتر است یا درآمدهای مالیاتی؟
در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۷ بود که آمریکا از برجام خارج شد و رئیس جمهور این کشور اعلام کرد، تحریمها علیه ایران در مدت ۹۰ روزه و ۱۸۰ روزه بازمیگردد.
به گزارش تابناک اقتصادی، تحریم های نفتی ایران در مدت ۱۸۰ روزه بود و با فرا رسیدن نیمه آبان ماه ۹۷ تحریمهای نفتی ایران رسما آغاز شد و هشت کشور از این تحریمهای نفتی معاف شدند و مهلت شش ماهه به آنها داده شد تا نفت سایر کشورها را جایگزین نفت ایران کنند. هدف آمریکا از تحریمهای نفتی به صفر رساندن درآمدهای نفتی ایران بود.
آذرماه ۹۷ قرار بود بودجه کشور تقدیم مجلس شود، اما رهبر انقلاب نقدهایی به آن بودجه داشتند و قرار شد با اصلاحاتی بودجه به مجلس تقدیم شود. در دی ۹۷ بودجه تقدیم مجلس شد، اما باز هم گویا این بودجه نظر رهبر انقلاب را آن گونه که باید تامین نکرد تا ایشان در بهمن ماه همان سال اعلام کرد که بودجه نیاز به اصلاحات ساختاری دارد و چهار ماه مهلت داده شد تا اصلاحات ساختاری بودجه انجام شود. نکته مهم در این اصلاحات ساختاری، کاهش وابستگی بودجه به نفت بود و تامین درآمدها از سایر منابع به خصوص از طریق درآمدهای مالیاتی بود.
به هر صورت در این سالها، هرگز آن گونه که باید اصلاحات ساختاری انجام نشد و حتی با رونمایی از بودجه ۱۴۰۰ مشخص شد که دولت برای درآمدهای حاصل از صادرات نفت و میعانات گازی و خالص صادرات گاز، رقم ۱۹۹.۲ هزار میلیارد تومان را در نظر گرفته است؛ رقمی که در مقایسه با بودجه سال جاری، رشد ۲۵۰ درصدی را نشان میدهد!
این افزایش چشمگیر درآمدهای نفتی، انتقاد کارشناسان و نمایندگان مجلس را در بر داشت؛ برای نمونه، مجتبی رضاخواه نماینده مجلس و از اعضای کمیسیون برنامه و بودجه در گفتوگویی در ۱۵ آذرماه سال جاری در این باره گفت: حتی اگر ما در شرایط تحریم هم نباشیم، شاید در بهترین حالت نتوانیم روزانه دو میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت را بفروشیم. وی ادامه داد: متاسفانه دولت این میزان فروش نفت روزانه را پیش بینی کرده و علاوه بر آن، قیمت دلار را نیز به ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان افزایش داده است.
رضاخواه اظهار داشت: اگر دو میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت را در قیمت پیش بینی شده هر بشکه نفت (۴۰ دلار) و در قیمت هر دلار ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان ضرب کنیم و سپس رقم را در ۳۶۵ روز ضرب کنیم، رقم درآمدهای نفتی سال آینده به دست خواهد آمد. متاسفانه از این چند عددی که ذکر و در هم ضرب شد، تنها روزهای سال درست و قابل تحقق است.
رئیس جمهور روحانی در جلسه هیات دولت در هفته گذشته ضمن تأکید بر این که دولت در بودجه خط قرمزهایی دارد که قابل شکستن نیست گفت: ما نمیتوانیم به مردم فشار بیاوریم، خود این جنگ به ما فشار آورده است، ما قبول نمیکنیم بدون حساب و کتاب مالیات افزایش پیدا کند. ما برای بودجه مسیر، پیشنهاد کردیم. گفتیم ما مصمم هستیم، در سال آینده روزانه ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت و میعانات بفروشیم و قدرت این کار را هم داریم.
روحانی ادامه داد: میخواهید این نفت را کنار بگذارید و جای آن مالیات به مردم اضافه کنید. این فشار به مردم وارد میکند ما نباید این کار را انجام دهیم. باید با هم بنشینیم و فکر کنیم و راه حل بیابیم.
وی با انتقاد از طرح های جدید مالیاتی برخی نمایندگان مجلس، تصریح کرد: در زمینه مساله تورم زندگی مردم باید اداره شود، چند بار باید از مردم مالیات بگیریم؟ برای کالا و خدمات از فرد مالیات گرفته میشود. برای تراکنش هم باید فرد مالیات بدهد چند بار باید مالیات دهد؟ این نمیشود، ما باید این را مدنظر قرار دهیم.
چند نقد جدی به این صحبت های رئیس جمهور وارد است که در ادامه به آن ها اشاره خواهد شد.
در ابتدا رئیس جمهور اعلام کرده اند، ما "در سال آینده روزانه ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت و میعانات بفروشیم و قدرت این کار را هم داریم". نکته اول در مورد درآمدهای نفتی این است که ما در بهترین حالت ممکن در زمانی که تحریم نبودیم و کرونایی نیز نبود، روزانه حدود ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه نفت صادر میکردیم؛ بنابراین، تحقق صادرات روزانه نفتی که برای سال آینده در نظر گرفته شده است جای ابهام دارد. نکته دوم این است که صادرات و قیمت نفت در اختیار دولت نیست و یک موضوع جهانی خارج از اختیار دولت است؛ بنابراین، پایه گذاری درآمدهای عمده بودجه روی نفت خطرناک است، چون عدم تحقق این درآمدها، باعث کسری بودجه شدید خواهد شد و در نتیجه این مساله نهایتا به تورم شدید و فشار به مردم منجر خواهد شد.
سپس رئیس جمهور بیان فرموده اند که میخواهید این نفت را کنار بگذارید و جای آن مالیات به مردم اضافه کنید؛ این فشار به مردم وارد میکند. آیا افزایش درآمدهای مالیاتی به مردم فشار وارد خواهد کرد؟
افزایش درآمدهای مالیاتی بدان معنا نیست که از مودیان فعلی مالیات بیشتری گرفته شود بلکه افزایش درآمدهای مالیاتی از طریق افزایش پایه های مالیاتی و جلوگیری از فرار مالیاتی امکان پذیر خواهد بود!
در این چند سال، پایه های مختلف مالیاتی تعریف شد؛ اما اجرای آن ها با کم کاری های دولت و وزارتخانه ها به سرانجام مشخصی نرسید. به عنوان نمونه مالیات بر خانه های خالی که باید از ابتدای سال جاری اجرایی می شد، به نتیجه خاصی نرسید و هنوز بر سر ورود اطلاعات در سامانه ملی املاک و اسکان بحث است و کشمکش هایی بین سازمان امور مالیاتی و وزارتخانه راه و شهرسازی وجود دارد. یا مالیات بر عایدی سرمایه که بارها فرهاد دژپسند وزیر اقتصاد وعده ارائه لایحه آن را به مجلس داد، در کمتر از یک سال مانده به پایان دولت به سرانجام خاصی نرسید. یا در بودجه سال جاری اعلام شد که از خانه ها و ماشین های لوکس مالیات گرفته شود که اجرای آن در هاله ای از ابهام است.
این مالیاتها عمدتا از قشر ثروتمند که بهره مندی بیشتری از امکانات میبرند ستانده میشود و فشاری بر عموم مردم وارد نمیکند.
از این گذشته اقتصاد ایران هم اکنون فرار مالیاتی بالایی را دارد. به تازگی احسان خاندوزی، نایبرئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی که در برنامه «عیار» شبکه افق سیما حضور یافته بود، گفت: دولت نمیخواهد به گروههای مشخص از طریق مالیات فشار بیاورد و متأسفانه تعلل دولت در هزینه نپرداختن مالیات عادلانه ۵ درصد جمعیت کشور را باید ۸۵ میلیون ایرانی با تحمل تورم بالاتر پرداخت کنند.
وی گفت: دولت با آنکه باید از فرادستان مالیات بگیرد، اما آن را از فرودستان گرفته و همه ایرانیان را مجبور به تحمل تورم بالا و فشار اقتصادی میکند. خاندوزی درباره میزان فرار مالیاتی در کشور تصریح کرد: بین ۸۰ تا ۱۰۰ هزار میلیارد تومان برآورد قطعی فرار مالیاتی در کشور است و حتی برخی تحقیقات، ارقام بیشتر را گزارش میدهد.
مهدی طغیانی سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی نیز معتقد است افزایش مالیات بدون فشار بر مودیان مالیاتی و توسعه یافته در پایههای مالیاتی امکان پذیر است که میتواند بخشی از بار بودجه ۱۴۰۰ را پوشش دهد. طغیانی، پایههای مالیاتی را شامل خانههای لوکس، خودروهای گران قیمت ذکر و اضافه کرد: این پایهها در بودجه پیشنهادی میتوانست توسعه یابد، ولی مورد توجه قرار نگرفته است.
در کنار افزایش پایههای مالیاتی ـ که عمدتاً ثروتمندان را هدف قرار میدهد ـ و همچنین جلوگیری از فرارهای مالیاتی، میشود با کاهش معافیتهای مالیاتی موجود در اقتصاد ایران شرایط را برای افزایش درآمدهای مالیاتی فراهم کرد.
طبق گفته امیدعلی پارسا، رئیس سازمان امور مالیاتی کشور حدود ۳۵ درصد اقتصاد ایران از پرداخت مالیات معاف است. همچنین وی در مصاحبه دیگری با اشاره به درآمد میلیاردی سیصد هزار نفر و عدم پرداخت مالیات توسط آنها گفت: این افراد میلیاردر درآمد مشمول مالیات دارند و بیش از ۵۰ درصد آنها مؤدی مالیاتی نیستند؛ در واقع این افراد در سازمان امور مالیاتی هیچ پروندهای ندارند.
به هر صورت آنچه مسلم است این که اولاً پایه گذاری بودجه بر روی درآمدهای نفتی، کار عقلایی نیست، چون بسیاری از پازل های افزایش درآمدهای نفتی در اختیار دولت نیست و جهانی است و ثانیا همان گونه که ملاحظه شد، لزوما افزایش درآمدهای مالیاتی به منزله فشار بیشتر به مردم نیست و به راحتی می توان با تعریف پایه های مالیاتی جدید که هدف آن گروه های ثروتمند جامعه است و جلوگیری از فرار مالیاتی و کاهش معافیت های مالیاتی، درآمدهای مالیاتی را افزایش داد.
همچنین ضرورت دارد در جهت حذف زد و بندهای ممیزان مالیاتی، دولت برنامه و سازوکاری شفاف و قابل اجرا در نظر بگیرد تا در نهایت به توسعه شفاف درآمدهای مالیاتی کشور منجر شود.