به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه خراسانف گویا منتقدان، عامدانه فراموش کردهاند که این، نخستین همکاری ایران و کوبا در زمینه تولید دارو و واکسن نیست؛ چند روز قبل، علیرضا بیگلری، رئیس انستیتو پاستور ایران که سازمان متبوعش، قرارداد همکاری با شرکت کوبایی «فاینلی» را برای تولید واکسن امضا کردهاست، در گفتوگویی با ایرنا، برخی از همکاریهای گذشته با کوباییها را در این زمینه یادآوری کرد. اشاره بیگلری به دریافت فناوری تولید واکسن هپاتیت-بی از کوبا و ورود به همکاری مشترک با این کشور، برای تولید واکسن ذاتالریه کودکان بود که تولید واکسن اخیر، یکی از پیشرفتهترین فناوریهای موجود در دنیا را نیاز دارد؛ فناوری که تنها در اختیار پنج کشور است. با این حال، رسانههایی که به موضوع همکاری علمی – پزشکی با کوبا تاختند و سعی کردند اذهان ایرانیان را مشوش کنند، اصلا حرفی از تمایل دیگر کشورها برای همکاری با کوباییها به میان نیاوردند؛ ۲۹ مردادماه امسال (۱۹ آگوست ۲۰۲۰)، آندراس نوبلوک، خبرنگار «دویچهوله» در هاوانا، گزارش مبسوطی از تمایل روسیه برای تولید واکسن کووید – ۱۹ خود در کوبا تهیه و ضمن تأکید بر تواناییهای این کشور برای تولید واکسن، کوبا را به عنوان نخستین تولیدکننده واکسن استنشاقی جهان (علیه هپاتیت. بی) و توانمند در ساخت باکیفیت ۸۰ درصد واکسنهای مورد استفاده در سراسر دنیا، معرفی کرد. نوبلوک از قول «کریل دیمیتریوف»، مدیر صندوق سرمایهگذاری مستقیم روسیه نوشت: «کوبا تواناییهای خوبی در تولید واکسن دارد. ما معتقدیم کوبا میتواند به یکی از مهمترین مراکز تولید واکسن در جهان تبدیل شود.» با این حال، به نظر میرسد برای درک بهتر این موضوع، باید سری به تاریخ و سابقه حدوداً ۶۰ ساله کوبا در زمینه فعالیتهای پزشکی و دارویی بزنیم؛ موضوعی که برآنیم تا در این گزارش، به اختصار به آن بپردازیم و کار تحلیل اطلاعات را برای شما خوانندگان عزیز، سادهتر کنیم.
کوبا تا پیش از انقلاب سال ۱۹۵۹ (۱۳۳۸ خورشیدی) و به قدرت رسیدن کاسترو، از نظر تولید دارو و فناوریهای پزشکی، وضعیت مطلوبی نداشت و تنها واکسن چند بیماری محدود، مانند هاری، آبله، حصبه و سل، توسط شرکتهای خارجی و با فناوریهای ابتدایی در این کشور تولید میشد. کوبا در این زمان، تنها از خدمت ششهزار پزشک بهره میبرد. «خوزه دلااوسا»، پژوهشگر حوزه تاریخ پزشکی در آمریکای مرکزی در مقاله «نگاهی دستاول به برنامه سلامت ملی در کوبا»، با آوردن آمار و ارقام رسمی نشان میدهد که وضع کوبا در سال اول بعد از پیروزی کاسترو، به مراتب بدتر شد؛ نیمی از پزشکان کوبایی در اعتراض به تنظیم مقرراتی که به دستمزدهای نجومی آنها نظم میداد، کوبا را ترک کردند و به آمریکا رفتند. مرگ و میر نوزادان در کوبا به ۶۰ در هزار رسید؛ بیماریهای واگیرداری مانند فلج اطفال و وبا، غوغا میکرد.
آمریکاییها ژست انساندوستی گرفتند؛ آنها اعلام کردند که حاضرند به کوبا خدمات دارویی ارائه کنند، به شرطی که دولت این کشور تن به برخی خواستههای آنها بدهد! «آنتونی دپالما»، ستوننویس «نیویورکتایمز»، بعدها و پس از درگذشت کاسترو، نوشت که او، در چنین شرایطی، در حالی که سیگار برگ هاوانا بر گوشه لب داشت، با خونسردی گفت: کوبا به چیزی که آمریکا میدهد، نیازی ندارد؛ ما خودمان از پس مشکلاتمان برمیآییم. موجی از تمسخر در رسانههای غربی، علیه کاسترو به راه افتاد؛ اما کوباییها مصمم بودند که از این بحران عبور کنند. طبق گزارش رسمی سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۱۵ (۱۳۹۴ خورشیدی) که اشاراتی تاریخی به اقدامات پزشکی کوبا نیز دارد، دو سال بعد از رد پیشنهاد آمریکا، فلج اطفال در این کشور ریشهکن شد! دولت کاسترو، شش اولویت اصلی برای بیرونبردن کشور از بحران وابستگی درنظر گرفت که بهداشت و پزشکی در رأس آن قرار داشت.
با موفقیت در زمینه ریشهکنی فلج اطفال، توجه ویژه دولت کوبا به موضوع تولید دارو و واکسن جلب شد. آنها طرحی به نظر بلندپروازانه برای توسعه خدمات بهداشتی و دارویی رایگان داشتند؛ اما یک مشکل عمده وجود داشت: قدرت تولید دارو و واکسن در کوبا محدود بود. دولتهای غربی حکومت کاسترو را تحریم کرده بودند و تهیه مواد اولیه یا واکسنهای موردنیاز از اروپای شرقی و شوروی هم، به سادگی امکان نداشت؛ کوباییها خیلی زود فهمیدند که باید دستشان را بر زانوی خودشان بگذارند و برخیزند. بودجه بخش سلامت به نحو چشمگیری افزایش یافت. گزارشهای غیر رسمی از برابری این بودجه با بودجه نظامی کوبا حکایت میکرد. «خوزه دلااوسا» مینویسد که دولت کوبا در عرض پنج سال، در ۱۹۶۴ (۱۳۴۳ خورشیدی) با تأسیس شرکت ملی «واکسیناتوریوس»، یک پلیکلینیک ملی برای بالابردن سطح ایمنی مردم در برابر بیماریهای واگیردار به وجود آورد و طی دو سال بعد، سطح ایمنی عمومی را از ۲۵ درصد به ۶۰ درصد افزایش داد. کاسترو مُصِر بود که طرحهای پزشکی هر چه زودتر طراحی و اجرا شود؛ او شخصاً بر روند پیشرفت طرحها نظارت میکرد. با وجود کمبود پزشک، در همان سال ۱۹۶۰، ۳۰۰ دکتر داوطلب به روستاهای دورافتاده فرستاده شدند، تا هم به سلامت مردم رسیدگی و هم گزارشی دقیق از شرایط و نیازهای کوبا تهیه کنند و این آمارگیریها کار تنظیم برنامههای سلامت را دقیقتر و مؤثرتر میکرد.
از ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۹، کوبا توانست فناوری تولید واکسنهای پرمصرف مانند دیفتری، کزاز، سیاهسرفه، سل و آبله را بومی کند. در همین دوره، مراکز تحقیقاتی در بیمارستانهای کوبا مستقر شد. دولت تجهیزات موردنیاز را از زیر سنگ هم که شده، فراهم میکرد. در آغاز دهه ۱۹۷۰، برای کوبا یک موفقیت ملی رقم خورد؛ طرح کشوری واکسیناسیون کودکان با واکسنهای کوبایی به مرحله اجرا درآمد. در سال ۱۹۷۴ (۱۳۵۳ خورشیدی) سطح ایمنی عمومی از ۸۰ درصد فراتر رفت. تزریق واکسن برای تمام کودکان اجباری شد و ۹۸ درصد زنان خانهدار واجد شرایط دریافت واکسن کزاز شدند. کاسترو معتقد بود که برای پیشرفت در این زمینه، باید رشد بیماری را از مبدأ متوقف کرد؛ همان شعار معروف «پیشگیری بهتر از درمان است».
با آغاز دهه ۱۹۸۰، فرایند تولید فناوری و مصنوعات پزشکی وارد مرحله جدیدی شد؛ دولت کوبا به حوزه «زیستفناوری» توجه ویژه کرد؛ علم ژنتیک بهطور گسترده مورد توجه قرار گرفت. مرکز فناوری مهندسی ژنتیک کوبا تأسیس شد و در کمتر از دوسال، محصولاتی مانند «هِبِرپورت - بی»، دارویی بسیار مؤثر برای درمان زخمهای دیابتی و «هِبِرپِنتا»، یک واکسن پنجظرفیتی که در آن واحد کودکان را در برابر دیفتری، کزاز، سیاهسرفه، هپاتیت - بی و نوعی آنفلوآنزای مرگبار ایمن میکرد، به تولید صنعتی رسید. همزمان پرورش پزشکان و کادر درمانی توانمند افزایش یافت. طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۱۵، کوبا با جمعیتی حدود ۱۱ میلیون نفر، تا سال ۲۰۱۰ (۱۳۸۹ خورشیدی)، ۱۰۰ هزار پزشک، تربیت و ۱۴۶ بیمارستان تخصصی ایجاد کردهبود؛ یعنی به ازای هر ۱۱۰ نفر جمعیت کوبا، یک پزشک وجود داشت! این آمار حیرتآور بود؛ به این ترتیب، دولت کوبا جمعیت بالایی از پزشکان حاذق را در اختیار داشت که فراتر از نیاز کشور بودند.
در سال ۲۰۰۵ (۱۳۸۴ خورشیدی) «بیوکوبا فارما»، یک مؤسسه بزرگ زیستفناوری در هاوانا تأسیس شد؛ ۲۱ هزار کارمند به خدمت آن درآمدند که شش هزار و ۱۵۸ نفر آنها پزشک بودند. گزارش سازمان جهانی بهداشت تصریح میکند که ۲۷۰ نفر از این دکترها، در زمینههای گوناگون فوقتخصص داشتند. مأموریت این مؤسسه انعقاد قراردادهای مشترک و ارائه خدمات پزشکی و دارویی به دیگر کشورها بود؛ رویکردی که از اوایل دهه ۱۹۸۰، دولت کوبا، با توجه به ظرفیت بالایی که در عرصه پزشکی ایجاد کردهبود، به آن رو آورد. تا پایان سال ۲۰۱۵، قراردادهای تولید واکسن و ارائه خدمات بین این شرکت بزرگ و شرکتهای اقماری آن با کشورهایی مانند الجزایر، آفریقای جنوبی، هند، برزیل، مکزیک، آرژانتین، ویتنام و مالزی امضا شد. بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۵، ۹ دانشمند علوم پزشکی کوبا، به دلیل اکتشافاتشان در این عرصه، موفق به دریافت مدال طلای «WIPO» (سازمان جهانی مالکیت فکری)، یکی از ۱۶ سازمان تخصصی ملل متحد، شدند. این سازمان، طی همین مدت، چهاربار جایزه ویژه و سالانه خود را به دلیل طرحهای خلاقانه کوبا برای از بین بردن بیماریهای همهگیر و مادرزادی، به این کشور اعطا کرد. به نظر میرسید فیدل کاسترو که طی دوران طولانی حکومت خود، با ۱۱ رئیسجمهور آمریکا درافتاد و بارها از ترور جان سالم به در برد، به خواست خود رسیدهباشد؛ کوبا به صورت پیدرپی، طرحهای واکسیناسیون ملی را به مرحله اجرا گذاشت؛ کوباییها در سال ۲۰۱۰ با سرعت عمل بالا و واکسینهکردن بیش از یک میلیون نفر، مانع از همهگیری و کشتار ویروس آنفلوآنزای «AH۱N۱» شدند. طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت، در همین سال، مرگ و میر نوزادان در این کشور، به ۴ نوزاد در هزار رسید و حتی از رقم مرگ و میر نوزادان در ایالات متحده آمریکا نیز، کمتر شد؛ این در حالی بود که در ۱۹۶۰ (۱۳۳۹ خورشیدی)، بیش از ۶۰ نوزاد از هر هزار تولد، فرصت زندگی پیدا نمیکردند.
طبق گزارش «خوزه دلااوسا»، دستکم طی یک دهه گذشته، دولت کوبا توانستهاست با تولید و انجام واکسیناسیون در طرحهای ملی خود، کشور را از بیماریهایی مانند دیفتری، کزاز، اوریون، سیاهسرفه، تبزرد، وبا، سرخک و سرخجه عاری و مننژیت، ذاتالریه کشنده، هپاتیت–بی، ایدز کودکان و چند بیماری مهلک دیگر را به طور کامل، کنترل کند. موفقیت کوبا در زمینه تولید داروهای ضد ایدز، حتی تحسین آمریکاییها را برانگیخت و «آنتونی دپالما» در مقالهاش که در نیویورکتایمز منتشر شد، با وجود تهمت و افتراهای فراوانی که به کاسترو و دولت کوبا زد، اقرار کرد که پیشرفتهای پزشکی این کشور خیرهکننده بودهاست. بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، از سال ۲۰۱۰ به این سو، دستکم ۴۰ هزار دانشآموخته رشتههای گوناگون علوم پزشکی کوبا، در بیش از ۶۸ کشور جهان به ارائه خدمات پرداختند و فقط در سال ۲۰۰۴ (۱۳۸۳ خورشیدی)، دو میلیون نفر از مردم ۳۴ کشور قاره آمریکا، از خدمات پزشکی و برونمرزی کوبا استفاده کردند. این رویکرد، ارزآوری خوبی هم برای دولت کوبا داشتهاست. در بحران بیماری سارس و همینطور همهگیری کووید – ۱۹ نیز، حضور گسترده پزشکان کوبایی در آسیای جنوبشرقی، آمریکای لاتین و آفریقا مشهود بود؛ آنها برخلاف آمریکاییها، در این زمینه بدنام نیستند. به قول «خوزه دلااوسا»، کوباییها توانستهاند با اجرای طرحهای غربالگری در کشورهایی مانند بولیوی، ونزوئلا، اکوادور و نیکاراگوئه در زمینه مهار بیماریهای همهگیر و ژنتیکی، بزرگترین برنامه همبستگی پزشکی تاریخ را به اجرا درآورند؛ بنابراین، اقبال کشورهای دنیا، مانند جمهوری اسلامی ایران، برای داشتن برنامه مشترک تولید دارو و واکسن با کوبا، چندان دور از ذهن و عجیب به نظر نمیرسد.