شیوع و همه گیری کرونا که از اواخر سال ۱۳۹۸ آغاز شده و هنوز پایانی بر آن محتمل نیست، حوزههای مختلف و مناسبات حاکم بر آنها را تحت تأثیر قرارداده و بسیاری از فعالیتها و رویدادها را به سمت فضای مجازی سوق داده است.
یکی از رویدادهای مهم سیاسی که انتظار میرود در اوایل سال آینده زیر سایه کرونا برگزار شود، انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ ایران است. اینکه انتخابات مذکور بناست به کدام شیوه اعم از الکترونیکی، پستی، حضوری یا هر قالب و روش دیگری برگزار شود، بستگی به تصمیمات اتخاذی متولیان امر دارد، ولی آنچه مسلم است، عرصه و میدان رقابتهای سیاسی و تبلیغاتی نامزدهای انتخاباتی بیش از هر زمان فضای مجازی، رسانههای اجتماعی و رسانه ملی خواهد بود.
شرایط حاکم ناشی از محدودیتهای کرونایی سبب خواهد شد تا به جای سفرهای استانی، دیدارهای مردمی، سخنرانیهای حضوری و...، راهها و روشهای غیرحضوری قابل ترجیح شوند و این قطعاً به معنای گرایش بیشتر به سمت فضای مجازی خواهد بود.
در این میان آنچه ضرورت مییابد لزوم درک شرایط انتخاباتی حاضر متأثر از عوامل مختلف تکنولوژیکی، محدودیتهای کرونایی، وضعیت جسمی و روحی افراد جامعه و سطح آمادگی آنها برای مشارکت در انتخابات، ترکیب سیاسی حاکم، نامزدهای انتخاباتی و برند شخصی و پیشینه فعالیت آنها و... از یک سو و از سوی دیگر درک اهمیت رسانهها و مهارتهای مواجهه و برخورد با آنها و نیز استفاده موثر از این ابزار است.
آنچه در ادامه مورد بحث و بررسی قرار میگیرد، نقش فضای مجازی و رسانهها به ویژه رسانههای اجتماعی و پیام رسانهای تلفن همراه در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ از ابعاد مختلف است.
زهر و پادزهر هوش مصنوعی
حضور در رسانهها به ویژه رسانههای اجتماعی و تلاش برای فعالیت و نقش آفرینی در آنها، نگاههای بسیاری را متوجه تحلیل دادههای کاربران و بهرهگیری از آنها با هدف تأثیر بر رفتار و انتخاب کاربران، پیشبینی نتایج انتخابات ناشی از بررسی کنشها و واکنشها و تعاملات و اشتراک گذاریها و.. کرده است.
اینکه چه میزان از این بهرهگیریها اخلاقی است و چقدر با حریم خصوصی، حفظ اطلاعات شخصی افراد و... در تعارض بوده و اینکه چه میزان رسانهها و شرکتهای فناوری اطلاعات حق بهره برداری، استفاده یا حتی انتشار اینگونه اطلاعات را دارند، عاری از این بحثها واقعیت این است که در بسیاری از کشورها از هوش مصنوعی و یادگیری ماشین با اهداف مختلفی در حوزه سیاسی به خصوص انتخابات استفاده میشود.
از هوش مصنوعی در کارزارهای انتخاباتی با هدف یاری در برنامه ریزی و سیاستگذاری، تصمیم سازی، تبلیغات سیاسی، جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات، تأثیر بر رفتار کاربران، تأثیر بر آرا و نظرسنجیها و تجمیع و تحلیل آنها، تعیین راهبردهای تبلیغات سیاسی، پیشبینیها، تجزیه و تحلیل الگوهای هدایت تبلیغات مجازی هدفمند، برجستهسازی برخی اخبار و رویدادها جهت بهرهبرداری سیاسی و شناسایی و مبارزه با انتشار اخبار جعلی و... بهره گرفته میشود.
«دیگر روزگار پخش پوسترهای تبلیغاتی سیاسی، برآوردهای غیردقیق از ترجیحات رأی دهندگان و توزیع گسترده جزوات مربوط به برنامههای کاندیداهای انتخاباتی و چهرههای سیاسی گذشته است» چراکه شکلگیری اینترنت و رسانههای اجتماعی و ایجاد زمینه فعالیت واجدین شرایط شرکت در انتخابات از یک سو و نامزدهای انتخاباتی در این فضا از سوی دیگر، در کنار ظهور هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و کلان دادهها و... و بهره گیری از آنها، توانستهاند بر انتخابات و نتایج آنها اثرگذار باشند.
باید به هوش مصنوعی در کنار فرصتهای احتمالی آن برای نامزدهای انتخاباتی از بعد مخاطرات نیز توجه شود. اقدامات مخربی، چون انتشار اخبار جعلی با استفاده از رباتها، دستکاری ذهن رأیدهندگان از طریق انتشار مطالب احساسی یا غلط و حتی هدایت ارتشی از رباتها به شبکههای اجتماعی برای ایجاد موجهای سیاسی و... از جمله این مخاطرات هستند.
در اشاره به مثالی از توان پیشبینی هوش مصنوعی در خصوص نتایج انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا میتوان از پیش بینی هوش مصنوعی «اکونومیست» یاد کرد که از شکست ترامپ در این دوره از انتخابات خبرداده بود.
اینگونه پیش بینیها به یاری هوش مصنوعی (به ویژه در صورت داشتن دقت بالا)، برای فعالان حوزه اقتصادی و بسیاری از حوزههایی که از نتایج انتخابات متأثر شده و با اهداف متفاوت بهره خواهند گرفت، بسیار ذیقیمت خواهد بود.
گرچه در ایران بیشتر تمرکز و فعالیت شرکت تحلیل دادهای بر فعالیتهای تجاری، بازاریابی و... است و در حوزه انتخابات بیشتر به رصد و ارزیابی فعالیت کاربران در فضای مجازی و پیش بینی نتیجه انتخابات اکتفا کرده شده، ولی نباید تأثیرات و پتانسیلهای بالای هوش مصنوعی و احتمال بهرهگیری از آن در انتخابات و رقابتهای سیاسی را در ابعاد داخلی و خارجی از نظر دور داشت.
رسانههای اجتماعی و پیام رسانهای تلفن همراه بستری برای موج آفرینیها و تبلیغات سیاسی
ظهور انواع رسانههای اجتماعی، امکان بهره گیری از آن در حوزهها و زمینههای مختلف، فرصتی را در اختیار نامزدهای انتخاباتی گذاشته تا در این رسانهها در پلتفرمهای اجتماعی و به یاری سلبریتیهای فعال در رسانههای اجتماعی، اینفلوئنسرها و حتی میکرو اینفلوئنسرها، ایمیلهای تبلیغاتی و... به انجام تبلیغات سیاسی اقدام کنند.
همچنین نقش آفرینی نامزدهای انتخاباتی در رسانههای اجتماعی و پیامرسانهای تلفن همراه، برخورداری آنها از سوادهای مختلف از جمله سوادهای دیجیتال، خبری و...، بهره گیری از مشاوران و متخصصان حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، داشتن برنامه و استراتژی جامع رسانهای به ویژه حوزه رسانههای اجتماعی، تولید محتواهای جذب واثرگذار در قالبها و فرمهای محتوایی مختلف، توان مقابله تیم فنی با هک احتمالی اطلاعات، امکان واکنش لازم در برابر اخبار جعلی و نشر اطلاعات گمراه کننده و نیز در مقابل جنبشها و جریانهای ضد تبلیغاتی، آشنایی و تسلط بر قوانین انتخاباتی و جرایم رایانهای و مصادیق آنها و... در این میان از اهمیت شایانی برخوردار خواهند بود.
رسانههای اجتماعی در کنار فرصتهای بسیاری که در اختیار نامزدهای انتخاباتی قرار میدهند تا بتوانند ضمن معرفی خود، زمینه لازم برای اشتراکگذاری دیدگاهها، برنامهها، نگرشها، اقدامات و... را فراهم کنند، در عین حال میتوانند به ابزاری برای ایجاد جو منفی تبلیغاتی تبدیل شوند.
چراکه با دسترسی اکثر افراد به این رسانهها به ویژه بر بستر ابزارها و نرم افزارهای موبایلی، هرگونه موج آفرینی سیاسی، افشاگری، نشر و بازنشر شایعه و خبر جعلی و... به راحتی قابل شکلگیری خواهند بود.
از سوی دیگر رسانههای اجتماعی با توجه به شبکهای بودن، در دسترس بودن، سرعت بالا و...، ابزار مناسبی برای نامزدها و کاربران و طرفداران آنها برای کسب اطلاع و آگاهی از اوضاع اجتماعی و سیاسی، ایجاد جمعهای مجازی طرفدار و یا مخالف و تالارهای گفتگو، امکان انجام گفتگوهای دوسویه و تعاملات در بستر این رسانهها به طور آنلاین و آفلاین، شکل گیری هشتگها، کمپینها، جنبشها و... سیاسی، برگزاری میتینگهای مجازی، وبینارها و مواردی مانند آن هستند.
یکی از نکاتی که در بحث رسانههای اجتماعی نباید از نظر دور بماند، رسانههای اجتماعی داخلی است که بعضاً از امکانات، قابلیتها و طراحی و گرافیک مناسب و... در مقایسه با نمونههای خارجی برخوردار نیستند و برای موفقیت در این میانه نیازمند ارتقا و جلب اعتماد کاربران و حمایتهای لازم هستند.
خطر اخبار جعلی و دیپ فیک
در کنار مزایایی که رسانههای اجتماعی و پیام رسانهای تلفن همراه دارند باید متوجه خطر نشر و بازنشر اخبار و تصاویر جعلی و گمراه کننده و دیپ فیکها بود.
دیپ فیک یا جعل عمیق، فناوری جدیدی بر مبنای هوش مصنوعی است که به واسطه آن تصاویر و ویدیوهای دروغین، اما واقع گرایانه درست میشود و میتواند هر بینندهای را تحت تاثیر خود قرار دهد. امروزه ویدئوهای بسیاری با همین روش از هنرمندان و افراد مشهور ساخته میشود و بیننده بدون آنکه متوجه عدم صحت و واقعیت آنها شود، محتوای آنها را باور کرده و به انتشار آنها در فضای مجازی دست میزند. در نتیجه با توجه به پیشروی بدون محدودیت این فناوری، باید گفت که به زودی تشخیص بین مرز حقیقت و دروغ کاملا غیر ممکن میشود.
همین عدم امکان تشخیص مرز بین واقعیت و جعل و دروغ است که این تکنولوژی را به خصوص در بزنگاههایی، چون انتخابات و دیگر رویدادهای مهم و سرنوشت ساز، را خطرناک و چالش برانگیز میسازد. چراکه به ویژه در انتخابات میتواند در تصمیمسازی و تصمیمگیری در خصوص رأی به یک نامزد انتخاباتی یا حتی مشارکت یا عدم مشارکت تأثیر بگذارد.
رسانههای اجتماعی علیرغم مزایای بسیارشان برای ارتباط و تعامل، اطلاع رسانی، خبررسانی، اطلاع یابی و...، خواسته و ناخواسته به بستری برای تولید و نشر و بازنشر اخبار و تصاویر جعلی، دیپ فیکها و.. تبدیل شده اند.
گاه تشخیص صحت یا عدم صحت این گونه محتواها به قدری سخت میشود که بعضاً پای هوش مصنوعی که خود زهر و پادزهری همزمان است به این عرصه باز میشود.
دروازهبانی خاص خبری و بصری شرکتهای فناوری اطلاعات
رسانههای اجتماعی که عموماً فضا و بستر به ظاهر رایگانی در اختیار مخاطبان قرار میدهند، حضور و فعالیت در آنها نیازمند رعایت چارچوبها و الزاماتی است و جز آن فعالیت در این رسانهها با محدودیت و گاه ممنوعیتهایی همراه میشود. واقعیت این است که ما مالکان صفحاتمان در رسانههای اجتماعی نیستیم و فقط مستأجریم. به طور مثال، ترامپ رئیس جمهور آمریکا تا پیش از جایگزینی بایدن به جای وی، مسدود شدن حسابهایش را در بسیاری از رسانههای اجتماعی تجربه کرد و حال در تلاش است تا برای عبور از سد محدودیتها و دروازه بانیهای شرکتهای فناوری اطلاعات، رسانه اجتماعی خاص خویش را راه اندازی کند که البته باید دید چقدر در این مسیر موفق خواهد بود.
در این رسانهها، دروازه بانیهای خاص خبری و بصری توسط مالکان آنها صورت میگیرد و با هشدار دادن، برچسب زنی، محدودیتهای نمایش، حتی مسدود کردن حساب کاربری و... مواردی را به اعضای خود تحمیل میکنند. در این رسانهها سیاستهای دوگانهای مبتنی بر آزادی بیان از یک سو و عدم انتشار گفتارهای آزاردهنده یا تعصبی یا تهدیدکننده از سوی اعمال میشود. واقعیت این است آنچه با ایدئولوژی و چارچوبهای فکری و عقیدتیشان هماهنگ نباشد، با اعلامهایی همچون گفتار زیان آور، اخبار یا تصاویر جعلی، اطلاعات گمراه کننده و...، با محدودیت یا ممنوعیت نمایش یا حتی فعالیت روبرو میسازند.
براین اساس در جریان فعالیت نامزدهای انتخاباتی باید به این نکته توجه شود و در جریان فعالیت، برای جلوگیری از اتفاقاتی همچون از دست رفتن حساب و کلیه اطلاعات، پیوندها و ارتباطات مربوطه، به ایجاد بانک اطلاعات و ارتباطاتی در این خصوص اقدام شود.
چنین به نظر میرسد که موفقیت در فضای مجازی در گروی داشتن سبدی از ترکیبی از رسانههای مختلف ست.
نظر بر اینکه هیچ محیط امنی در فضای مجازی و در بستر اینترنت وجود ندارد و همواره خطر دسترسی و بهرهگیری از اطلاعات، امکان هک آنها و... وجود دارد، این نکته در فعالیتهای انتخاباتی در محیط مجازی مدنظر قرارگیرد.
رسانه ملی و رسانههای جمعی
رسانه ملی که با ایجاد زمینه معرفی نامزدها تریبونی برای ارائه دیدگاهها، نظرات، برنامهها و... و نیز به یاری مناظرهها فضایی برای رقابت در اختیار مخاطبان قرار میدهد این بار انتظار میرود تا همه صفحات این رسانه در فضای مجازی نیز از این مهم پشتیبانی کند که این بار مسئولیت معاونت فضای مجازی صدا و سیما را سنگینتر میسازد.
رسانههای جمعی بسته به نوع رویکرد و گرایش خود، در تبلیغات سیاسی در چارچوبهای حزبی، سیاسی، مالی و... شان در ایام انتخابات رقابتهای رسانهای خواهند داشت، با این تفاوت که سطح و شدت رقابت و تعامل آنها با رسانههای اجتماعی و پیامرسانهای تلفن همراه بیش از پیش خواهد بود.
یکی از نکات مورد تأکید در خصوص رسانه ملی، لزوم تلاش این رسانه برای جلب اعتماد مردم به ویژه در ایام انتخابات است، چراکه لازمه اثرگذاری وجود فضایی از اعتماد متقابل است.
رسانههای فارسی زبان خارجی و جنگ رسانهای سختتر در میدان نبرد مجازی
رسانههای فارسی زبان خارجی به یاری تلویزیونها، رادیو، صفحات مختلفشان در رسانههای اجتماعی در تلاش خواهند بود تا با عملیات روانی، ارائه اطلاعات گمراه کننده و بعضاً جعلی و گیج کننده برای مخاطبان، ترور شخصیت افراد، به سخره گرفتن زبان بدن، لحن و بیان و... آنها، استفاده از روزنامهنگاری شهروندی و استناد به یک مصداق و تعمیم آن به کل، افشاگریها، القای نارضایتی، کند و کاو در سوابق زندگی و شغلی نامزدها از زوایای مختلف، تلاش برای اشاره به نسبتهای خانوادگی و قومی، استفاده از تاکتیکهای خبری و تصویری مختلفی همچون پاره حقیقت گویی و...، افراد را نسبت به نامزدها بدبین و در مجموع با ارائه آمار منفی از فسادها، اختلاس، ناکارآمدیها و... مردم را نسبت به نظام و شرکت در انتخابات دلسرد کنند.
قبل، حین و پس از انتخابات نیز بر مهندسی انتخابات، تقلب و... تأکید کرده و سعی بر تشکیک در نتایج انتخابات خواهند داشت.
رسانههای فارسی زبان خارجی که عمدتاً از سوی دولتهای مختلفی حمایت مالی میشوند با برگزاری برنامههای زنده، گفت وگوها، میزگردها، نشستها، برنامههای تحلیلی و... به یاری جذابیتهای گرافیکی بالاتر، پوشش خبری بعضاً بیست و چهارساعته به خصوص در روزهای پایانی منتهی به انتخابات، با انتشار اخبار و اطلاعاتی در راستای اهداف خود، تلاش خواهند کرد تا بر جو و حال و هوا و نتایج انتخابات اثر بگذارند.
از این منظر ضمن تولید برنامههای موثر داخلی، نباید از رصد اینگونه رسانهها و رفتارهای آنها غفلت ورزید.
رقابت با قالبهای محتوایی جذابتر
بهرهگیری از قالبهای محتوایی مختلف جذاب همچون اینفوگرافیک، موشن اینفوگرافیک، ویدئوها و مستندها، فتوتیتر، میم به ویژه میم اینترنتی و...، جنگ رسانهای را در میدان نبرد مجازی سختتر خواهد کرد.
باید نکاتی را در حوزه بصری به یاد داشت که تنها قرار دادن یک تصویرسازی داده مانند نمودار یا نقشه، چه حقیقی یا دروغین، میتواند باورپذیری خبر را تا حد زیادی افزایش دهد؛ و اینکه «هر چه متن به سمت بصریتر شدن سیر میکند، احتمال انتقاد از آن کمتر و امکان باورپذیری آن بیشتر میشود.»
از سوی دیگر باید متوجه خطر بهرهگیری از دادهها، اطلاعات و اخبار جعلی در اینفوگرافیکها و به طورکلی در آثار بصری بود با اهداف مختلف احتمالی بود و مخاطبان و کاربران را متوجه این نکته کرد که به ویژه در انتخابات هر قالب بصری را از جمله اینفوگرافیک به راحتی باور نکنند. نمونهای در این خصوص تجربهای است که آمریکا در جریان رقابتهای هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ شاهد آن بود.
پژوهشگران نشان دادهاند که آثار بصریسازی شدهای همچون نمودارها تأثیر چشمگیری بر تغییر رفتار دارند. به عنوان نمونه، به شرکتکنندگان در پژوهشی در دانشگاه حقوق نیویورک سیتی تصویرسازی داده نشان داده شد تا از بحثهایی در موضوعات مختلف حمایت کنند. نمودارها برای کسانی که پیش از آن باور عمیقی درباره موضوعات انتخابی داشتند، تأثیر چندانی نداشتند. ولی تصویرسازی داده در تغییر نظر افراد مردد درباره مسأله انتخاب شده تاثیرگذار بودند. از این منظر افزایش احتمال تاثیرگذاری و نفوذ پروپاگاندا و اطلاعات گمراه کننده بر جمعیت مردد حائز اهمیت و از سویی میتواند نگران کننده باشد.
الزامات حضور نامزدهای انتخاباتی در فضای مجازی
گرچه از سال ۲۰۰۸ به این سو در بیشتر کشورهای جهان رسانههای اجتماعی از نقشی جدی در حوزه سیاست و انتخابات برخوردار شدهاند، ولی شرایط کرونایی این شرایط را خاصتر کرده است و به نوعی عمده فعالیتهای تبلیغات سیاسی متوجه این حوزه شده است.
حضور در چنین فضایی الزامات خاص خود را میطلبد که برخی از آنها عبارتند از: آشنایی با نحوه حضور و استفاده از رسانهها به خصوص رسانههای اجتماعی و برخورداری از انواع سوادها، داشتن یک برنامه جامع رسانهای و استراتژیهای لازم در این خصوص، بهرهمندی از تیم رسانهای مجرب، مشاوران رسانهای آگاه و مسلط، داشتن تیم حرفهای تولید محتوا و بازاریابی محتوا، داشتن تیم برندینگ، داشتن تیم رصد و تجزیه و تحلیل دادهها و مسلط به حوزه آی تی و هوش مصنوعی و…، تسلط بر زبان بدن، توان ارتباط موثر و تعامل با رسانهها در انجام مصاحبهها، مناظرهها و….
رصد و تحلیل محتواهای مختلف رسانهای و داشتن واکنش مناسب، بهره گیری از تجارب انتخاباتی ریاست جمهوری سایر کشورها، آمادگی مواجهه با اخبار و تصاویر جعلی و گمراه کننده، دیپ فیکها و...، رصد و تحلیل محتوایی رسانههای مختلف از جمله رسانههای فارسی زبان خارجی و… از جمله این الزامات هستند.
الزامات حضور و فعالیت کاربران در فضای مجازی در ایام انتخابات
از الزامات حضور و فعالیت کاربران در فضای مجازی در ایام انتخابات داشتن هوشیاری و آگاهی لازم در عین کسب سوادهای مورد نیاز برای این حضور است.
کوشش برای تشخیص سره از ناسره در بین اخبار و تصاویر و اطلاعات، تلاش برای درک سوگیری در رسانههای مختلف به یاری سواد رسانهای، حضور و مشارکت آگاهانه در جریان تولید، نشر و اشتراک گذاری و توزیع محتوا (به یاری سوادهای خبری و بصری) و... از جمله این ضروریات است.
دوره انتخابات بیش از هر زمان عملکرد و مشارکت رسانهای مسئولانه را طلب میکند. از این رو هر نوع مشارکت و نقشآفرینی سیاسی شهروندان و کاربران اعم از مشارکت در قالب تبلیغات سیاسی به عنوان اینفلوئنسر و اینفلوئنسر و...، در نشر و بازنشرها، تشکیل گروهها و کانالهای طرفداران، لایک و کامنت گذاریها و...، حتی کلیکهایی که میتوانند به معنای شرکت در یک نظرسنجی باشند و... باید با هوشمندی صورت گیرد.
هرگز در لحظات احساسی ناشی از تحریکاتی با هدف قرار دادن تعصبات ملی، قومی و... یا متأثر از برخی وعدهها و موارد مشابه دست به تصمیم و انتخاب نزنند و به دیگران فرصت سوء استفاده یا موج سواری ندهند.
الزامات و بسترهای قانونی لازم
به روزرسانی قوانین مربوط به برگزاری انتخابات، تبلیغات سیاسی، جرائم ریانهای و مصادیق مربوطه و تدوین چارچوبها و کدهای اخلاقی کارآمد برای هوش مصنوعی، ارائه راهکارهای مقابله با اخبار جعلی و دیپ فیکها و...، میتواند در کیفیت فضای برگزاری انتخابات موثر باشد.
معرفی سایتها، کانالها و حسابهای رسمی وزارت کشور برای اطلاع از آخرین اطلاعیهها، اخبار، قوانین انتخاباتی و… و نیز معرفی حسابهای رسمی نامزدها میتواند امکان تشخیص آنها را از حسابهای جعلی فراهم کند.
استفاده از قالبهای مختلف محتوایی همچون اینفوگرافیک، موشن اینفوگرافیک و... برای آموزش و اطلاع رسانی در خصوص نحوه نقش آفرینی نامزدها و کاربران در انتخابات در بستر فضای مجازی و چگونگی برگزاری انتخابات به روشهای مختلف احتمالی در این ایام میتواند راهگشا باشد.
به نظر میرسد پلیس فتا در این دوران وظایف سنگینتری به عهده داشته و میتواند زمینه ارائه مشاورههای رسانهای و حقوقی برای اطلاع نامزدها و کاربران را در این خصوص افزایش دهد تا از میزان جرائم احتمالی کاسته شود.
***
آنچه مسلم است برگزاری هرچه موفقتر انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ نیازمند الزامات و چارچوبهای قانونی و بسترهای لازم و نیز آگاهیبخشی موثر نخبگان، اساتید فعالان حوزههای ارتباطی، سیاسی و... به یاری رسانهها، ایفای نقش موثر و مسئولانه و اخلاقی نامزدها و رأیدهندگان به ویژه در فضای مجازی است.
* پژوهشگر ارتباطی و مدرس سوادهای رسانه ای، خبری و بصری