یکی از رفتارهای سیاست خارجی فرانسه که ریشه تاریخی نیز دارد بلند پروازی و بزرگ نمایی جایگاه این کشور در مسائل بین المللی است، چنانچه در جنگ سرد ژنرال دوگل وقتی در سال 1958 جمهوری پنجم فرانسه را بنا نهاد و رئیس جمهور شد به عنوان اولین اقدام سیاست خارجی در پیامی به آیزنهاور رئیس جمهور وقت آمریکا خواستار رهبری سه جانبه مرکب از آمریکا، فرانسه و انگلیس در بلوک غرب شد که برنامه ریزی استراتژیک و هسته ای ناتو توسط این نهاد صورت بگیرد جالب آنکه فرانسه در آن زمان هیچ سلاح هسته ای در اختیار نداشت و این خواسته اغراق آمیز از سوی آمریکا رد شد و این سیاست خارجی بلند پروازانه در سال های بعد نیز ادامه یافت تا جایی که در سال 1966 فرانسه در مخالفت با سایر متحدان از بخش نظامی ناتو خارج شد.
در مسئله پرونده هسته ای ایران و مسائل منطقه خاورمیانه نیز فرانسه همیشه سعی کرده بیش از توان، جایگاه و قدرتی که دارد نقش بازی کند البته تجربه در سالهای اخیر بالاخص به ایران نشان داده چه میزان میان حرف ها و مواضع دولت فرانسه با عمل این کشور تفاوت وجود دارد، چنانچه حین مذاکرات هسته ای ایران و گروه 1+5 فرانسه بدون هیچ دلیل متقنی و صرفا در راستای همین سیاست خارجی پرستیژی مانع توافق موقت در ژنو شد و همین کشور پس از انعقاد توافق برجام در سال 2015 جزو اولین کشورهایی بود که برای ورود به بازار ایران پیش قدم شد و با دیگر طرفین این توافق برای ورود به اقتصاد ایران رقابت سنگین داشت.
خروج آمریکا از برجام از دیگر تجارب عملی بود که به ایران قدرت و وزن سیاست خارجی فرانسه را نشان داد، از زمان زمزمه های خروج آمریکا از توافق هسته ای تا خروج از برجام و پایان دولت ترامپ دولت فرانسه و شخص امانوئل ماکرون تلاش های زیادی را برای متقاعد کردن آمریکا به عدم خروج از برجام و سپس میانجیگری بین ایران و آمریکا را البته برای حفظ منافع تجاری و اقتصادی فرانسه در پسابرجام صورت داد که هیچ کدام نتیجه ای نداشت.
نه تنها تلاش فرانسه بلکه تلاش های انگلیس و آلمان و حتی اتحادیه اروپا هیچ ثمر سیاسی و اقتصادی برای حفظ برجام بعد خروج آمریکا نداشته است حتی نمی توان گفت اقدام قابل توجهی از سوی آنها در زمینه تامین کالاهای بشر دوستانه و غیر تحریمی مثل غذا و دارو صورت گرفته باشد، آنچه تا امروز برجام را زنده نگه داشته است اراده و مدیریت سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بوده است. بنابراین به نظر می رسد کشورهای اروپایی و فرانسه که سعی دارد همانند سابق نقشی فراتر از آنچه هست را بازی کند نمی توانند و نباید حتی توصیه ای برای ایران و آینده برجام داشته باشند حتی آمریکا هم در موضعی نیست که خواسته ای فراتر از برجام داشته باشند و از طرفی از نظر عمل به تعهدات خود در توافق اولیه برجام به ایران بدهکار هست و باید ابتدا این بدهی را که منجر به آسیب مردم ایران شده است را جبران کند.
نباید به اظهارات اخیر فرانسوی ها توجه جدی داشت چرا که خود آنها متوجه واقعیت ها در سطح بین المللی هستند و به نظر نمی آید ایالات متحده که در خروج از برجام اعتنایی به این کشور نکرد در بازگشت احتمالی آینده نیز به مواضع این کشور اعتنا کند. حتی به اظهارات اخیر ماکرون رئیس جمهور فرانسه مبنی بر حضور عربستان سعودی در مذاکرات آتی که مورد استقبال شرکای اروپایی فرانسه هم نیست را نباید در پرونده هسته ای ایران و برجام اهمیت داد چرا که اولا مذاکره ای به آن معنای ماهوی و فراتر از برجام از سوی ایران پذیرفته نیست و صورت نخواهد گرفت و ثانیا نه فرانسه در جایگاهی است که کشور دیگری را به مذاکرات دعوت کند و نه عربستان در جایگاهی است که در این مذاکرات غیر محتمل باشد. اظهارات اخیر رئیس جمهور فرانسه نشان از آن دارد که ماکرون قصد دارد از سیاست دوشیدن در دوره پساترامپ بهره ببرد.
*کارشناس روابط بین الملل