امید برومندی: محجوب و بی ریا ایستاده بر کرانه خیابان تاریخی بیهق در مرکز شهر سبزوار؛ نامش اگرچه فخریه است، اما برخلاف بسیاری از ابنیه تاریخی دیگر، اهل هیچ فخر فروشی و جلوه گری نیست طوری که هیچکس از ظاهر آن پی نمیبرد این یکی از کارآمدترین و موثرترین ابنیه در تاریخ ایران و چه بسا در جهان اسلام است.
در ظاهر زیباییهای بصری خاصی از لحاظ تزئینات سردر و نمای بیرونی ندارد. چندین مرتبه بازسازی شده و تغییراتی در ساختمان آن به وجود آمده و آخرین مرمت کاشی کاریهای سردر ورودی آن هم مربوط به بیش از نیم قرن قبل است که حالا همان هم روز به روز رنگ و رویش را بیشتر از دست میدهد. شاید متأسفانه همین نجابت و فروتنی بیش از حد مدرسه فخریه باشد که باعث غفلتی سنگین شده که از سوی مسوولان و حتی مردم دوستدار میراث فرهنگی نسبت به آن روا میشود و یکی از کارآمد و موثرترین ابنیه جهان اسلام را در سراشیبی رکود و نابودی قرار داده است و عجیبتر اینکه این مدرسه هنوز ثبت آثار ملی ایران هم نشده است!
وقتی از کارآمدی و تأثیرگذاری بنایی مانند مدرسه فخریه در ایران و جهان اسلام صحبت میکنیم، برای به گزاف نبودن ادعاهایمان همین بس که بپرسیم کارایی از این بیشتر که یک بنا به مدت ۱۱۰۰ سال محل تحصیل و آموزش باشد؟ ۱۱۰۰ سال فعالیت مستمر آموزشی در یک بنا، شوخی که نیست. خودش به تنهایی از لحاظ میراث معنوی برای مردم یک شهر و یک کشور حائز اهمیت بالایی است. حالا بماند که اگر معلوم شود، این بنای ۱۱۰۰ ساله (اگرچه چندین مرتبه در همان محل اولیه بازسازی و مرمت شده) به لحاظ هویتی اولین یا به عبارتی قدیمیترین مدرسه ایران است که حتی قدمت آن از مدارس معروف نظامیه که در قرن پنجم هجری ساخته شدند نیز بیشتر است و این هم که بزرگانی، چون علامه طبرسی به مدت سی سال در این مدرسه تدریس کرده و کتابهای گرانسنگی نظیر مجمع البیان فی تفسیر القرآن را در این مدرسه پدید آورده اند، جایگاه خاصی از لحاظ ارزش معنوی به این بنا میبخشد.
استاد پیرنیا پدر معماری سنتی ایران در پژوهشی که درباره مدارس سنتی کشور انجام داده است، مدرسه فخریه سبزوار را به شرح زیر توصیف کردهاست: قدیمیترین مدرسه که تا بحال چند بار بازسازی شدهاست مدرسه فخریه سبزوار در شهر شیعهنشین سبزوار میباشد. اصل مدرسه از زمان فخرالدوله دیلمی است و با وجود اینکه بازسازی شدهاست، ولی شکل کلی اولیه را دارد و ... همه اینها آیا تخریب و رکود و حتی عدم ثبت در فهرست آثار ملی کشور، باید سهم چنین بنای با عظمتی باشد؟ بنایی که شکوه خود را نه صرفا از تزئینات ظاهری بلکه از روحی معنوی که به مدت بیش از هزارسال در داخل آن جریان داشته میگیرد.
اینجاست که پی میبریم جایگاه مدرسه فخریه بسیار بالاتر از آن است که نامش به همین سادگی فقط در فهرست دهها و صدها اثر و بنای تاریخی دیگر در شهر سبزوار ذکر شود. این مدرسه بدون شک یک میراث ارزشمند ملی و معنوی برای همه مردم ایران است که توجه و رسیدگی به آن عزم ملی میطلبد. البته این عزم ملی به معنی برداشتن وظیفه از دوش مقامات محلی سبزوار نیست. چرا که اتفاقا برای جلب این توجه و عزم ملی، ابتدا نیاز به درک صحیح و همت و اراده مسوولان محلی است. این دقیقا کار مسئولان ادارات میراث فرهنگی، اوقاف و امور خیریه، فرهنگ و ارشاد اسلامی، شورای شهر، شهرداری، فرمانداری، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و امام جمعه محترم شهرستان است که با یک ارزشگذاری و اولویت بندی درست، احیاء و رسیدگی به فخریه را در برنامه کاری خود قرار دهند و همراهی و توجه ضروری مسوولان استانی و کشوری و حتی سازمانهای جهانی را نسبت به این بنای ارزشمند جلب کنند.
چند روز قبل مهدی مقصودی عضو شورای شهر سبزوار در پیج اینستاگرامی خود خبر داد که به بازدید از مدرسه فخریه رفته و از اینکه این بنا را در حال تخریب و رکود دیده ابراز ناخرسندی کرده بود. او در بخشی از مطلب نوشته بود: «این هم از طنزهای روزگار است که در زمانهای که زمام داران حکومت روحانیون شیعه هستند، در شهرمان حوزههای علمیه، اینچنین مورد بی مهری قرار میگیرند.»
این اقدام آقای مقصودی که باعث یادآوری مجدد وضعیت مدرسه فخریه در جمع مخاطبان محلی خود شد، البته ارزشمند است، اما مسلما از یک عضو شورای شهر که اتفاقا مسوولیت کمیسیون فرهنگی شورا را نیز برعهده دارد، انتظار میرود که با پیگیری و ممارست بیشتری نسبت به این سوژه و با سهیم کردن سایر مسوولانی که همین اندازه هم به فخریه توجه ندارند، نگاهی دیگر به فخریه را در اولویتهای کاری خود و سایر مسوولان و فعالان فرهنگی شهرستان قرار دهد.
پیشنهاداتی برای فخریه:
۱- اقدام فوری جهت مرمت بخشهای آسیب دیده بنا. ظاهرا آخرین مرمت در این بنا در سال ۱۳۴۴ شمسی (پیش از انقلاب اسلامی) به اهتمام اداره اوقاف سبزوار به ریاست اخوان صادقی انجام گرفته و کتابخانه آن افتتاح شده است. اینک بعد از حدود ۶۰ سال و آن هم در دوران جمهوری اسلامی ایران، چنین بنای تاریخی ارزشمندی نیاز به تعمیر و رسیدگی مجدد و ویژه دارد.
۲- ثبت در فهرست آثار ملی: برای هر کسی که بفهمد بنایی با این همه ارزشهای تاریخی و فرهنگی هنوز در فهرست آثار ملی ایران ثبت نشده است، بسیار تعجب آور خواهد بود و قطعا در مرحله اول جزء کم کاریها و ضعفهای مدیریتی مسوولان سبزوار و سپس استان خراسان محسوب خواهد شد. این نشانه شدت تمرکزگرایی بر پایتخت و چند شهر بزرگ مرکز استان در کشور و نادیده گرفتن ظرفیتها و استعدادهای ارزشمند تاریخی و فرهنگی در سایر مناطق است که گاهی میتواند منجر به خسارتهای شدید و جبران ناپذیر مادی و معنوی بشود. مسلما ثبت مدرسه فخریه با چنین هویت ارزشمند تاریخی و فرهنگی از ضروریات و بدیهیات وظایف دستگاههای اداری و مسوولان فرهنگی شهرستان و استان است.
۳- ایجاد موزه تاریخ آموزش و پرورش یا موزه علوم حوزوی ایران: اگر از مرحله بدیهی و اولیه مرمت و ثبت مدرسه فخریه در فهرست آثار ملی بگذریم، مسلما چنین بنایی با ویژگیها و مختصات بیان شده ارزش موزهای بالایی نیز دارد که میتوان موضوعاتی نظیر تاریخ آموزش و پرورش یا موزه علوم دینی و حوزوی یا هر موزه دیگری با موضوعات مربوط به علم، فعالیتهای شیعی و ... را در این مکان راه اندازی کرد.
۴- ساخت تندیس و المان محصلان و مدرسان برجسته فخریه: مدرسه فخریه در طول عمر ۱۱۰۰ ساله خود یقیناً مدرسان و دانش آموختگان فراوانی را به خود دیده که برخی از آنها ستارگان بی نظیری در سپهر فرهنگی و دینی ایران و جهان اسلام بوده اند. یکی از این شخصیتها علامه طبرسی است که ماجرای جالب و معجزه گونه فوت وی در سبزوار و تشییع و خاکسپاری و سپس زنده شدن و نجات تحیربرانگیز او از دل خاک و تألیف کتاب ارزشمند مجمع البیان فی تفسیر قرآن در سبزوار میتواند خود به سوژهای ناب برای نوشتن نمایش نامههایی هنری یا ساخت تندیس و المانهایی فرهنگی در شهر سبزوار و در محل مدرسه فخریه تبدیل شود که منجر به جذب گردشگران نیز بشود.
۵- برگزاری تور بازدید و عکاسی عمومی: بسیاری از مردم سبزوار نسبت به هویت و جایگاه مدرسه فخریه و حتی نسبت به وجود آن هم اطلاعی ندارند. در این بین برخی از فرهیختگان و فرهنگ دوستان سبزواری هستند که علی رغم اطلاع از جایگاه و ارزش و اهمیت این اثر، تا کنون موفق به بازدید از داخل آن نشده اند. زیرا بر سر در مدرسه روی تابلوی آبی رنگی نوشته شده ورود افراد متفرقه به مدرسه علمیه فخریه اکیداً ممنوع. این درحالیست که چنین بنایی جزء ثروت معنوی و میراث فرهنگی همه مردم یک شهر و کشور محسوب میشود و میبایست به جای محدود کردن تردد در آن با فراهم آوردن امکان بازدید عموم به شرط عدم وارد آمدن آسیب به این بنا، فرصتی فراهم آورد که توجهات بیشتری به فخریه جلب شود و با انتشار عکس و تصاویر بیشتر در فضای رسانهها ضرورت توجه به آن را بیش از پیش یادآوری کرد.
۶- طوفان رسانهای برای مدرسه فخریه: گاهی به نظر میرسد رسانههای ملی و محلی در غرب خراسان به جای پرداختن به سوژههای ارزشمند و اساسی منطقه گرفتار برخی حاشیههای به وجود آماده پیرامون سیاسیون یا بعضی موضوعات جنجالی زودگذر میشوند که در عمل فایده واقعی و بنیادی برای منطقه ندارد. شاید همین که مدرسهای مانند فخریه با این قدمت و هویت ارزشمند فرهنگی هنوز در فهرست آثار ملی ایران ثبت نشده است خود گواه روشنی از غفلت و بی توجهی رسانههای محلی به چنین مسائل مهمی است. به نظر میرسد چندین پایگاه خبری و نشریات کاغذی شهرستان سبزوار میتوانند با به راه انداختن طوفان رسانهای برای مدرسه فخریه نسبت به معرفی و بیان نیازهای ضروری آن اقدام کرده و سپس در طولانی مدت با پیگیری مرتب و مستمر این موضوع، آن را به جایگاه یکی از اولویتهای فرهنگی شهرستان برسانند که از جهات مختلفی میتواند منشأ تأثیرات مثبت باشد.