شهاب الدین عزیزی خادم رئیس جدید فدراسیون فوتبال در بیانیه ای پیرامون اتفاقات اخیر و از دست رفتن فرصت میزبانی فوتبال ایران توضیحاتی ارائه کرده و از مردم در این قبال عذرخواهی نموده اما موضوعات مطرح شده در این بیانیه ابهامات تازه ای ایجاد کرده است.
عزیزی خادم مطابق انتظار و اعتقاد افکار عمومی، مدیریت گذشته را عامل این ناکامی مهم در دوره تازه فدراسیون فوتبال دانسته و در این خصوص آورده است: حق میزبانی ایران در مسابقات مقدماتی متأسفانه با اهمالکاری، بیتوجهی و سهلانگاری در مدیریت گذشته تضییع شده است.
نخستین نکته که در پی اعلان این موضع به ذهن میرسد، مواضع شهاب عزیزیخادم پیش از انتخاب به این سمت است. سه نامزد انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال که در برنامه فوتبال برتر شبکه سوم سیما حضور یافته بودند بر این نکته تاکید کردند که با علم به مشکلات و شرایط حاکم بر فدراسیون وارد این عرصه خواهند شد و نمی توانند عملکرد خود را با توجه تاثیرات باقیمانده از مدیریت گذشته توجیه کنند اما رئیس جدید فدراسیون فوتبال زودتر از حد انتظار به سراغ یادآوری تاثیر منفی مدیریت مهدی تاج و همکارانش رفته است. شیوه ای که در سیاست حاکم بر جناح های سياسي کشور نیز رواج دارد و دولت تدبیر و امید نیز در چندسال ابتدایی، به طور مداوم کارنامه سیاه دولت پیش از خود را به مردم گوشزد میکرد.
طولی نکشید که افکارعمومی عملکرد دولت روحانی در شرایط تقریبا برابر با احمدی نژاد را دیدند و بحران های اقتصادی و اجتماعی شدیدی که دامان مملکت را گرفت و هنوز هم رها نکرده است.
از این جنبه یقینا عزیزی خادم علاقه ندارد خطای دولت را تکرار کند و تمام دوره چهارساله ریاستش را به بهانه جویی و ارجاع شکست ها به ضعف مدیران قبلی بگذراند.
کارشناسان، اهالی رسانه ، فوتبالی ها و هواداران، همگی وخامت اوضاع موجود را می دانند و به زوایای کامل آن آگاهند. موضوع مهم اینجاست که همه توقع دارند رئیس فدراسیون با شناخت دقیق شرایطی که در آن گرفتار شده ایم وارد کارزار شده باشد و برای رفع این بحران ها کفش آهنین به پا کرده باشد. وگرنه هر مدیر درجه دو و سه ای هم می توانست با کوله باری از توجیه، بر آن صندلی تکیه بزند و پاسخ شکست ها را به تاج و رفقا پاس بدهد.
حالا جالب اینجاست که عزیزی خادم حتی همین کار را هم نمی تواند بکند! چرا؟ چون او با نفر دوم فدراسیون قبلی ائتلاف کرده که از قضا یکسال آخر سرپرستی فدراسیون را نیز عهده دار بوده است. این یعنی عزیزیخادم به طور دقیق در جریان جزئیات شرایط وخیم فدراسیون از طریق نایب رئیس پیشنهادی اش قرار داشته و جای عذری نیست.
واقعیت این است که در بین نامزدهای انتخابات فوتبال البته عزیزی خادم از کمترین حق برای انتقاد از شرایط و مدیران گذشته برخوردار است. رییسی که با تکیه بر حمایت حیدر بهاروند ، سرپرست قبلی فدراسیون به ریاست رسیده و در راستای حفظ این ائتلاف باز هم بهاروند را علیرغم رد صلاحیت به عنوان سرپرست سازمان لیگ منصوب کرده درواقع موافق مدیریت گذشته و یادگاران همان دوران است.
باید پرسید اگر بهاروند که سرپرست قبلی فدراسیون ، متهم به اهمال کاری ، سهل انگاری و بی توجهی است در کنار شما چه می کند؟
در بخش دیگری از بیانیه عزیزی خادم آمده است:" انرژی و توان همه ارکان فدراسیون در چند روز اخیر صرف موردی غیر مترقبه و ظالمانه شده که باعث و بانی آن، افراد دیگری بودهاند." یا اینکه " ما با هدف خدمت به فوتبال ایران در فضای شفاف وارد شدهایم؛ اما آواری از مشکلات متنوع و متعدد بر سرمان ریخت که مردم ایران، همه حقیقت مرتبط با آن را میدانند و البته میدانند که ما مسبب این ویرانی نبودهایم."
همگی مو به موی این مسائل را قبول داریم اما شاید بهتر است رئیس فدراسیون فوتبال در بیانیه یا مصاحبه بعدی خودش به وضوح مسببان این ویرانی را معرفی کند. اگر مقصود رئیس اسبق فدراسیون فوتبال مهدی تاج و اعضای هیات رییسه است که برخی از همین اعضای تاثیرگذار در یک سال گذشته هدایت فدراسیون را در دست داشتند ، در ماجرای قرارداد ویلموتس نقش آفرینی کردند و در سایر مشکلات و ابعاد مختلف این ویرانی هم سهیم بوده و هستند. با این وجود رئیس جدید فدراسیون فوتبال همچنان به مسببان همین ویرانی تکیه کرده و در مقابل مردم و اهالی فوتبال از وضعیت موجود گلایه و شکایت می کند.
عزیزی خادم در این بیانیه از مردم ایران عذرخواهی کرده اما فدراسیون فوتبال ایران در این مقطع بیش از مرثیه سرایی و گلایه از وضعیتی که پیش از انتخابات نیز بر کسی پوشیده نبود، به تغییر و تحول حقیقی و گسترده همچنین اتخاذ رویکردی متفاوت در قبال فوتبال کشور نیاز دارد. برای عبور از این رودخانه خروشان و خطرناک باید به آب زد و خیس شد.