تهران امروز؛
انگلستان – آمریکا (1950): پس از وقفهای 12 ساله، جامجهانی از سر گرفته شد. تنها انگلستان، آمریکا و ایتالیا از کشورهای درگیر جنگ باقی مانده بودند. آمریکا و انگلیس هر دو از متفقین بودند و طی مدت جنگ روی هم به اندازه کمتر از یک پنجم آلمان نازی کشته دادند. طبیعتا در آن زمان انگلیسیها از آمریکا دل خوشی نداشتند. در کنفرانسهای تهران و یالتا، روزولت به دلیل نظری که به مستعمرات انگلستان داشت پشت متحدان غربی را خالی کرد و باعث شد پیروز این میدان، كسي جز استالین و کشور شوروی نباشد. هرچند در زمین بازی بازهم انگلیس شکست خورد اما این بار به جای چرچیل امثال فینی، رایت، هیوز و سر آلف رمزی بزرگ، سرافكنده از زمین خارج شدند. پیروزی یک گله آمریکا باعث حذف انگلیسيها از جام شد.
آلمان غربی – مجارستان (1954) : مجارستان در آغاز جنگ جهانی با آلمان متحد بود اما هنگامی که ارتش شوروی در تعقیب سربازان نازی ها پا به خاک این کشور گذاشت مجارها 180 درجه تغییر موضع دادند و نه تنها با روسیه صلح کردند، كه از در جنگ با آلمان وارد شدند. در دوراول جامجهانی این دو کشور با هم روبهرو شدند و مجارستان با هشت گل شکست سختی به آلمان تحميل كرد اما بازي فینال حکایتی متفاوت داشت. مشکلات درونی مجارستان به آلمان فرصت داد تا بازی 2-0 باخته را 3-2 ببرد. مجارستان آن سال لایق کسب عنوان قهرمانی بود اما چنين اتفاقي هرگز نيفتاد.
انگلستان – شوروی (1958): انگلیسها به واسطه شكستشان در کنفرانسهای تهران و یالتا از استالین ، به شدت ناراحت بودند. روسها هم از پرده آهنی که اروپاییان به رهبری انگلستان بر گردن آنها نهاده بودند ناراضی بودند. به همین دلیل بازیهای متقابل دو تیم در این جام رنگ و بویی سیاسی داشت. در بازی اول انگلیسيها موفق شدند دو گل عقبماندگیشان را در 20 دقیقه آخر بازی جبران کنند و مسابقه را با تساوی 2-2 به پايان ببرند اما در روز آخر به دلیل برابری امتیازات برای تعیین تيم دوم صعود كننده از گروه باید دوباره بین این دو رقیب بازی رودررو برگزار میشد. اینبار انگلیس در فاصله 20 دقیقه مانده به پایان گل خورد و شوروی با پیروزی 1-0 راهی مرحله بعد شد.
آلمان غربی – آلمان شرقی (1974): 13 سال پس از ساخته شدن دیوار برلین دو آلمان در ورزشگاه فولکس پارک اشتادیون به مصاف هم رفتند. به دلیل مهاجرت اکثر نوابغ آلمان شرقی به غرب ، آنها تیم چندان قدرتمندی در اختیار نداشتند. آلمانغربی از گروهش صعود کرده بود و برای قرار گرفتن در گروه آسانتر در دور دوم نهایی نیاز به واگذاری این بازی داشت. گل دقایق پایانی اشپارواشر هر دو کشور را به مقصود رساند. آلمان شرقی در ادامه نتایج بدی نگرفت اما قطعا هنوز هم حسرت این را می خوردند که چرا سرنوشتشان در این جام را فدای یک بازی کردند.
آرژانتین – انگلیس (1986): در دوم آوریل 1982 بین آرژانتین و بریتانیا جنگی بر سر مالکیت جزایر فالکلند اتفاق افتاد که با وجود زمان کوتاه تلفات سنگینی به جا گذاشت.
در این جنگ که به جنگ مالویناس مشهور است 650 ارتشی آرژانتینی کشته شدند و در نهایت هم جنگ با پیروزی انگليس همراه شد. کمتر از چهار سال پس از این جنگ در یک چهارم نهایی جام جهانی 1986 انگلیس و آرژانتین با يك ديگر برخورد كردند اما اين بار آرژانتینیها بودند كه توانستند انتقام شكست بر سر جزاير فالكلند را از انگلستان بگيرند و درضمن كشتهاي هم برجاي نگذاشتند! مارادونا تنها در 4 دقیقه کاری را انجام داد که انگلستان طی سه ماه و با دادن 250 کشته به سرانجام رسانده بود.
هلند – آلمان غربی (1990): تنفر از ژرمنها در خون هلندیهاست. تصرف اين كشور توسط سربازان آلمانی در ابتدای جنگ جهانی دوم غلظت این نفرت را بیشتر هم كرد. در یک نظرسنجی كه میان جوانان هلندی و در سال 1988 انجام شد، آلمان منفورترین کشور جهان لقب گرفت. این سطح تنفر فقط در میان هلندیهایی دیده شده بود که شاهد اشغال کشورشان در ابتدای جنگ بودند. هلند پس از آن وقایع چند بار رودرروی آلمان قرار گرفت اما موفق به پیروزی نشد تا اینکه بازی نیمهنهایی جامملتهای اروپا در سال 1988 را در مقابل ديدگان ژرمنها و اهالي شهر هامبورگ با پيروزي پشت سر گذاشت تا اکثر مردم این کشور برای جشن و پایکوبی به خیابانها بريزند. دو سال پس از این واقعه، دو تیم در ورزشگاهی به میدان رفتند که هواداران آنها به طور مساوی در ورزشگاه ديده ميشدند. آلمان اين مسابقه را 2-1 برد. در اواسط نیمه اول مسابقهاي كه هردو تیم حدود 70 دقیقه 10 نفره بازی کردند رایکارد با پرتاب آبدهان به سوي رودی فولر آغازگر يك درگيري شديد شد و داور هردو را به خارج از زمین بازی هدایت کرد.
آمریکا – ایران (1998): 20 سال پس از پیروزی انقلاب اسلامي ایران در سال 1978، روابط دوكشور به خاطر دشمني آمريكا به تيرگي گراييد و دانشجويان خط امام(ره) در نخستین روزهای انقلاب سفارت امریکا را تصرف کردند و از آن به بعد این کشور در ایران پایگاهی نداشت. از آن سو آمریکا هم در جنگ تحميلي عراق عليه ايران، كمكهاي آشكار و پنهان بسياري را به دشمن ایران كرده بود و اين اقدام شعله نفرت ميان ملت ايران را بيش از پيش پررنگ ميكرد. ایران در نهایت اين بازي پراهميت را 2-1 به سود خود تمام كرد و نتيجهاي جاودان را به ثبت رساند. جالب اینكه پس از پايان اين مسابقه بازیکنان با نشستن در كنار هم عكسي مشترك به يادگار گرفتند تا ثابت شود جنگهاي ورزشي ميتواند هيچ بازندهاي نداشته باشد. اتفاقي كه در نبردهاي سياسي به هيچوجه عملي نيست.