این نوشتار کوتاه پیشنهادی است برای بزرگانی که در انتخاب وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی نقش مستقیم یا غیرمستقیم دارند؛، یعنی جناب آقای رئیسی، رئیس جمهور منتخب و تیم مشاوران و کمیته سلامت ستاد انتخاباتی ایشان.
سلامتی موضوعی است که همگان بر اهمیت آن اتفاق نظر دارند در سایه سلامتی است که فعالیت های دیگر شکل می گیرند. سلامتی پیش نیاز توسعه پایدار است و... بر اساس تعریف نوین از سلامتی، هدف نهایی دین نیز سلامتی در معنای گسترده ان ( جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی) است و این گونه سلامتی است که ورود انسان را به حیات معقول و حیات طیبه که هدف نهایی دین است را فراهم می کند. امروزه در جهان پیشرفته تفکری نوین بر سیستم ها و نظام های سلامت حاکم است که تحت عنوان (پزشکی سلامت محور) شناخته می شوند و ارتقای شاخص های سلامتی مثل ( امید زندگی. کاهش مرگ و میر کودکان زیر پنجسال. کاهش مرگ و میر زنان باردار و ..) همه در سایه این تفکر نوین حاصل شده است. امروزه تفکر (درمان محور) در نظام های سلامتی یک تفکر شکست خورده است. نظام سلامتی که متکی بر درمان باشد، مثل این است که توپخانه دشمن مواضع ما را گلوله باران می کند و ما خوشحالیم که خرابی ها را خوب اصلاح میکنیم و حتی گاهی ناشیانه افتخار می کنیم که از بهترین مصالح موجود برای ترمیم خرابی ها استفاده کرده ایم، در صورتی که درمان اصلی و حل مشکل، آن است که با یک تاکتیک صحیح و با همت مردانی دلاور توپخانه دشمن را خاموش کنیم. این مثال بازگو کننده دو تفکر درمان محور و سلامت محور است. پر واضح است که اگر بخواهیم یک نظام توانمند سلامتی (شعار انتخاباتی رئیس جمهور منتخب) داشته باشیم پیش نیاز آن مدیری است که تفکر نوین به سلامتی داشته و صاحب معیار هایی باشد که او را در مدیریت این نظام کمک کند. از این دیدگاه به مولفههای انتخاب وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، می پردازیم.
برای تبیین مولفههای انتخاب وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، بدوا ضروری است اهداف و وظایف این وزارتخانه بررسی و تجزیه و تحلیل شوند اما پر واضح است که بررسی دقیق و پرداختن به جزییات با توجه به گستردگی فعالیت های گوناگون این وزارتخانه میسر نیست، و البته ضرورتی هم ندارد. بنا بر این برای درک کلی از اهداف و وظایف وزارتخانه بهتر است یک خلاصه سازی، با حفظ محورهای مهم و کلیدی انجام شود.
در یک نگاه ساده اما کلان، کل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی را میتوان در هفت مفهوم خلاصه کرد که عبارتند از: یک هدف، سه استراتژی و سه فعالیت
هدف
تامین، حفظ و ارتقای سلامت برای همه افراد جامعه.
سه استراتژی
وزارتخانه برای رسیدن به هدف، در کلیه برنامه های خود باید ۳ استراتژی را فرا روی داشته باشد. که به زبان بسیار ساده عبارتند از؛
کمک کند که مردم بیمار نشوند. ( یشگیری اولیه)
کمک کند که بیماران سریع و صحیح درمان شوند. (پیشگیری ثانویه)
کمک کند که بیماران غیرقابل درمان، رنج کمتری را متحمل شوند. (پیشگیری ثالثیه)
سه فعالیت
برای دستیابی به هدف، در چارچوب استراتژی های فوق، سه فعالت باید انجام شود که عبارتند از:
آموزش پزشکی، ارائه خدمات و پژوهش.
پس وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی را می توان در هفت مفهوم خلاصه کرد.
1- سلامت برای همه. 2- پیشگیری اولیه. 3 - پیشگیری ثانویه. 4 - پیشگیری ثالثیه. 5- آموزش پزشکی. 6 - ارایه خدمات و 7 – پژوهش ( البته دو موضوع مهم ،حقوق بیماران و اخلاق پزشکی در همه این مفاهیم باید مد نظر باشد)
با اندکی دقت متوجه میشویم هیچ نکته کلیدی از قلم نیفتاده و هر موضوعی که مد نظر باشد در یکی از محورهای فوق قرار میگیرد. نگاهی خلاصه و این گونه راهنمای مفیدی برای مساله مورد نظر و حتی پایش وزارتخانه خواهد بود.
سلامتی یک موضوع بین بخشی است. پیشتر گفته شد که هدف نهایی وزارتخانه تامین، حفظ و ارتقای سلامت افراد جامعه است تعریف این سلامتی چیست؟
سازمان جهانی بهداشت میگوید: سلامت عبارت است از آسایش کامل جسمی، روانی، اجتماعی و نه صرفا نبود بیماری. (البته جدیدا بعد معنوی سلامت هم اضافه شده است.
کاملا واضح است که دستیابی به این هدف بسیار بزرگ و گسترده از عهده وزارت بهداشت خارج است و به تنهایی نمیتواند حتی مسیر را برای رسیدن به این هدف هموار کند. پس ضروری است سایر وزارتخانهها، ساختارها و نهادهای موجود در کشور، آن را کمک و همراهی کنند. با همین توضیح ساده و مختصر مشخص میشود وزیر بهداشت باید آنچنان توانمند باشد که بتواند همکاری سایر وزارتخانهها، ساختارها و نهادها را جلب کند.
اهمیت استراتژی های سه گانه
اگر وزیر محترم در وزارتخانه تحت مدیریت او به این ۳ استراتژی های سه گانه توجه جدی، بایسته و توام با عدالت داشته باشد گامی بسیار مهم و کلیدی در ارتقای سطح سلامت جامعه برداشته خواهد شد. کشورهای پیشرفته در امر سلامت، بیشترین فعالیتهای سلامت خود را در استراتژی اول ( پیشگیری اولیه) متمرکز میکنند و بیشترین سود سرمایهگذاری را نیز به دست میآورند. متاسفانه کشورهای در حال توسعه به سبب اجبار و نداشتن برنامه، گرفتار شدن در روزمرگی و تقاضای های غیرمنطقی مردم، بیشتر درگیر استراتژی دوم، آن هم بهصورت ناقص می باشند. یک نگاه ساده به آمار تقاضاهای غیرمنطقی برای سزارین، داروها، اعمال جراحی و ... حجم این فاجعه را نشان میدهد.
فعالیت های هدفمند
آموزش پزشکی باید در راستای نیاز های سلامت کشور باشد، یعنی پزشک و پیرا پزشک باید بگونه ای تربیت شوند که بتوانند در یک نظام سلامت محور کارا باشند که اکنون با این هدف فاصله دارد. شواهد نشان می دهد که طبقه دانشجویان پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی در حال انتقال به طبقات بالادست جامعه است و این در آینده مشکل ساز است.
ارائه خدمات: این خدمات باید در چارچوب استراتژیهای سهگانه ذکر شده تعریف شوند.
پژوهش: پژوهش به صرف تولید مقاله یک کار منطقی نیست. پژوهشها باید به گونهای باشند که مشکلات آموزش پزشکی و ارائه خدمات را حل کنند.
وزیری مطلوب و کارآمد است که در همه برنامه ها، هدف و رسالت وزارت متبوع را مدنظر داشته باشد و تمام فعالیتهای سهگانه را عادلانه و هشیارانه در چارچوب ۳ استراتژی فوق برنامهریزی کند. نکته کلیدی این است که به هریک از این استراتژیها سهم عادلانهای از آموزش، پژوهش و ارائه خدمات اختصاص دهد. به طور مثال اینطور نباشد که به استراتژی دوم (درمان) که سهم کوچکی هم در ارتقای سلامت جامعه دارد بیش از ۸۰ درصد منابع را به خود اختصاص دهد. مطالعات گوناگون در چارچوب عوامل تعیینکننده سلامت نشان میدهند درمان صرف فقط ۴ درصد در سلامت جامعه نقش دارد. در صورتی که عوامل اجتماعی تعیینکننده سلامت «پیشگیری ابتدایی و اولیه» نزدیک به ۷۵ درصد در سلامت جامعه نقش ایفا میکنند.
مطالب فوق بر خاسته از سلیقه شخصی نگارنده نیست بلکه تحت عنوان پزشکی مدرن در دنیا مورد توجه می باشد و کشور های صاحب «سلامتی مطلوب» در همین مسیر و البته با توجه به شرایط کشورشان حرکت کرده اند.
مولفههای انتخاب وزیر بهداشت
موارد زیر پیشنهاد می شود؛
1 - با توجه به مقدمه فوق ضروری بلکه واجب است که وزیر بهداشت نگاه نوین به سلامتی داشته و سابقه کاری او تایید کننده این دیدگاه باشد.
2 - داشتن دیدگاه سلامتمحور
یعنی دیدگاه او به سلامت در چارچوب سلامت جامعه و استراتژیهای سلامت باشد. باید به عوامل اجتماعی تعیینکننده سلامت ایمان و باور جدی داشته باشد و این به آن معناست که خود را بینیاز از حمایت سایر وزارتخانهها نداند. وزیر باید این دیگاه سلامت محوری را در انتخاب همکاران خود مخصوصا روئسای دانشگاه ها علوم پزشکی را مد نظر داشته باشد چرا که اینان بازوی های اجرایی نظام سلامت هستند. البته گاهی روئسای دانشگاه ها به اشتباه، داشتن تفکر سلامت محور را فقط برای معاونین بهداشتی دانشگاه ها کافی می دانند و انحراف از نظام سلامت محور به درمان محور از همین نقطه شروع می شود.
3- نگاه دینی به سلامت
وزیر بهداشت باید سلامت را در راستای کرامت انسانی و ارزشهای دینی باور داشته باشد. در قرآن کریم، احادیث، روایات فراوان و در ادبیات ایرانی-اسلامی سلامتی سخت مورد توجه است.
پیامبراکرم (ص) میفرمایند: «در زندگی بدون سلامت خیری نیست.» (لاخیر فی الحیاه الا مع الصحه) و باز میفرمایند: «از سلامت انسانها فرشتگان خوشحال، خداوند راضی و دین تثبیت میشود.» (ان فی صحه البدن فرح الملائکه و مرضاه الرب و تثبیت السنه).
4 - عدالت در سلامت را باور داشته باشد
علاوه بر دسترسی اسان و عادلانه به نیاز های سلامتی برای همگان، معنی نهفته عدالت در سلامت را میتوان این گونه بیان کرد: عدالت و موازنه در استراتژیهای سهگانه مربوط به سلامت ( پیشگیری اولیه، ثانویه و ثالثیه) یعنی باید اعتدال در اختصاص منابع (آموزش، پژوهش، ارائه خدمات) به استراتژیهای سهگانه رعایت شود. این واقعا از عدالت خارج است که قسمت عمده منابع در جایی هزینه شود که کمترین سوددهی و دستاورد سلامتی را داشته باشد. این دیدگاه برای وزارت ضروری است. ( عدالت در سلامتی از شعار های انتخاباتی رئیس جمهور منتخب)
5 - داشتن تجربه کافی و مثبت در امر مدیریت سلامت
باورها و دیدگاههای هر شخص را باید در مدیریت سابق او دید. حتی اگر این مدیریت در سطح کوچکی اجرا شده باشد. متخصص، استاد دانشگاه، وزیر یا وکیل بودن کلید انتخاب نیست بلکه تجربه در برنامهریزی سلامت و باور به پیشگیری از موارد مهم است.
6 - تخصص
شواهد نشان میدهند متخصص یا فوقتخصص بودن کلید موفقیت وزیر در انجام رسالت او نیست. چه بسا گاهی اثر منفی نیز دارد. به طور مثال یک پزشک متخصص جراحی یا متخصص چشم یا… پزشکی را بیشتر از دیدگاه تخصصی خود میبینند و البته اشکالی هم بر ایشان وارد نیست، چرا که سالیان درازی را در این تخصص کار کردهاند. داشتن نگاه تک بعدی در پرداختن به کل مقوله سلامت تنگنا ایجاد میکند. بررسی وزرای بهداشت سابق نشان میدهد همه از پزشکان متخصص بودهاند باید گوشزد کرد انتخاب وزیر نباید صرفا براساس تخصص بالینی آنها باشد چرا که تخصص ان ها در دیدگاه سلامت محور ان ها نقش جدی ندارد و گاهی هم نقش بازدارندگی ایفا میکند.
7 - شیخوخیت
با توجه به نقش وزارتخانه در سلامت و اینکه نزدیک به ۷۵ درصد مسایل مربوط و تاثیرگذار در سلامت، خارج از حیطه مدیریتی وزیر می باشند، ایشان باید از چنان محبوبیت، توانمندی و جاذبهای برخوردار باشد که بتواند نظر کل کابینه و سایر وزرا، را در همکاری با برنامههای سلامت جلب و نقش آنها را در سلامت جامعه تیین و اعلام کند. وزیر بهداشت باید خبره درچند و چون تعامل با دیگران باشد.
8 - شجاع و صبور باشد
وزیر بهداشت و درمان گاه مجبور به تصمیم گیری هایی میشود که اجذای ان ها بدون شجاعت مقدور نیست . او زمانی که خطری سلامتی جامعه را تهدید میکند باید بدون ترس تصمیم های لازم را بگیرد . در جریان اپیدمی ها این صفت کارایی بیشتری دارد.
9 - از بخش خصوصی نباشد
نظام سلامت آنگاه به بی راهه می رود که مدیران دولتی، سردمداران بخش خصوصی باشند. نظام سلامت تجربه های تلخی از این رهگذر داشته است.
10 – ارایه برنامه کاری
که در آن هدف کلی و اهداف اختصاصی به وضوح مشخص و راهکارهای عملی رسیدن به اهداف به روشنی اعلام شده باشد و همچنین به عواملی که ممکن است سد راه او در اجرا ی برنامه باشند اشاره و راهکارهای برون رفت از آن ها را پیش بینی کرده باشد. کارشناسان سلامتی در دفتر ریاست جمهوری باید اورا کمک کنند و حتی باید بگویند که اهداف کلی و اختصاصی ما در حوزه سلامت جامعه اینان هستند شما برنامه ای برای اجرایی شدن ان ارایه فرمایید. (موضوع پاندمی کووید 19 در شرایط فعلی از اولویت خاص برخوردار است. و برنامه خاص خود را می طلبد. اما مسئله ای گذراست و ماندگار نیست)
در پایان پیشنهاد میشود همچون بیشتر کشورهای پیشرو در امر سلامت نام (وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی) به (وزارت سلامت) تغییر یابد چرا که واژه سلامت همه موارد ذکرشده در نام قبلی را پوشش میدهد و خود واژه ای با بار مثبت است..
… و سخن آخر
این روزها که بازار داد و ستد پست و مقام داغ است، دو کس را هشیاری و دقت لازم است؛ اول آن کس که پست را تفویض میکند و دیگر آنکه پست را میپذیرد. پذیرنده، چنانچه کارش از سر اخلاص باشد، اینگونه نیت می کند« قبول پست می کنم قربه الااله» و تفویض کننده را داستان سلطان سنجر و موعظه سعدی بسیار مفید فایده است.
"سلطان سنجر را در آن وقت که به دست غزان گرفتار شده بود، پرسیدند: «علت چه بود که مُلکی بدین وسعت و آراستگی که تو را بود، چنین مختل شد؟»
گفت: «کارهای بزرگ به مردم خُرد فرمودم و کارهای خُرد به مردم بزرگ؛ که مردم خُرد کارهای بزرگ را نتوانستند کرد و مردم بزرگ از کارهای خُرد عار داشتند و در پی نرفتند. هر دو کار تباه شد و نقصان به ملک رسید و کار لشکری و کشوری روی به فساد آورد".»
«تذکره ی دولتشاه سمرقندی»
و سعدی علیه الرحمه درباب هشتم گلستان تفویض کنندگان پست را این گونه نصیحت می فرماید: ملک از خردمندان جمال گیرد و دین از پرهیزگاران کمال یابد. پادشاهان به صحبت خردمندان از آن محتاجترند که خردمندان به قربت پادشاهان.
پندی اگر بشنوی ای پادشاه/ در همه عالم به از این پند نیست
جز به خردمند مفرما عمل / گر چه عمل کار خردمند نیست
در انتخاب وزیر، شایسته سالاری مهم و سلامتی بسیار مهمتر از آن است که فدای تنگ نظری های حزبی و گروهی شود.
دکتر محمد علی حیدرنیا. متخصص پزشکی اجتماعی. دانشیار دانشکده پزشکی. داتشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی. تیر ماه 1400