به نام توای خون خدا!
یا حسین! به نام تو اگر آغاز نکنم پس به نام چه کسی؟
به نام تو که همهی هستی برایت تعظیم میکند. به نام تو که تنهاترین تنهایی.
تو معنای توحیدی بلکه جلوهی تمام توحید و یکی شدن و یکی بودن و تفسیر متعالی فنا فی الله.
تو در حضور هموارهی اویی و آینهی قاب گرفتهی از او.
تو، ولی اویی. عزیز اویی. مهمان تشنه او شدی که بر ساحل فرات، فریاد "هل من معین " ات، جهان را به محاکمه کشانید که وقتی باطل، جولان میکند و ظلم، به بیداد برخاسته، چگونه میتوان نشست؟
اگر تو جلوهای مهر او نیستی که دلهای آرزمند را حاجت میدهی و طراوت و تبسم رضایت را به روانشان جاری میسازی پس که هستی؟
تو مصداق زیبای و تمام ندای " ارجعی الی ربک " شدی که در مقام رضای حضرت دوست، از هستی خویش گذشت و بشارت " فادخلی فی عبادی " را دریافت کرد و با خطاب " وادخلی جنتی " به بارگاه دیدار به پروردگار باریافت.
این آغازین روز محرم، جانهای شیفته و دلهای سرمست از جام محبت توست که به یاد مظلومیت و غربت تو داغدارند.
به راستی در روزگاری که نام تو کلید هر در بسته است، چرا به نام تو آغاز نکنم؟
در هنگامهای که زمزمهی نام مقدس تو اعجاز میکند، چرا نامت را نبرم؟
در عرصهای که شیرینی نام تو جانها را به حیات میرساند، چرا در نام تو زندگی نجویم؟
پس به نام تو آغاز میکنم و در این روزها که خویش را نذر تو کرده اند، با جرعههای تشنگی به تو پناه میبرم.
پس به نام توای حسین!ای خون خدا!