به گزارش تابناک به نقل از همشهری، بیش از ۱۷ ماه از شیوع کرونا در ایران میگذرد و حالا نه تنها از شدت بیماری کاسته نشده که با شیوع گونههای جدید این ویروس، بیماریزایی و مرگآوری آن هم بالا رفته است. با اینکه تا قبل از پیک چهارم، ویروس غالب، کرونای انگلیسی بود، اما به محض شروع پیک پنجم، متخصصان اعلام کردند که کرونای انگلیسی یا بتا، جای خود را به ویروس هندی یا دلتا داده است. حالا هم در شرایطی که جهان، درگیر همین ویروس است، خبرهایی درباره شیوع گسترده گونه جدیدی به نام لامبدا شنیده میشود. چند روز پیش بود که سازمان جهانی بهداشت، اعلام کرد که گونه دلتا ویروس کرونا به زودی به گونه نگرانکننده در جهان تبدیل میشود.
بر اساس اعلام این سازمان، میزان انتقالپذیری گونه دلتای کرونا بسیار بالاست و به سرعت از فردی به فرد دیگر منتقل میشود؛ اتفاقی که نیاز به واکسیناسیون در جهان را بالا برده است. با شیوع دلتا در پیک پنجم، از دو هفته گذشته، آمار ابتلا در ایران با شیب بسیار تندی در حال افزایش است. در همین مدت بالاترین میزان مرگ کرونایی هم که بالای ۶۰۰ نفر بود، ثبت شد و تعداد فوتیها را درمدت کوتاهی به بیش از ۱۰۰ هزار نفر از ابتدای شیوع کرونا رساند. آمارها نشان میدهد، تاکنون بیش از ۲۱۱ میلیون نفر در سراسر جهان مبتلا و بیش از ۴.۴ میلیون نفر جان باختهاند و پاندمی همچنان در جریان است. آلفا (چینی)، بتا (انگلیسی)، گاما (برزیلی)، دلتا (هندی) و حالا هم لامبدا تنها گونههای شناسایی شده این ویروساند و ویروسشناسان میگویند، باید منتظر گونههای خطرناکتر دیگری بود.
علیرضا ناجی، استادتمام ویروس شناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و رئیس مرکز تحقیقات ویروسشناسی بیمارستان مسیح دانشوری در گفت و گو با همشهری، از این موضوع اعلام نگرانی میکند. او میگوید، سویههایجدید دیگری در راه است. به گفته ناجی، واریانت لامبدا در بیش از ۴۰ کشور گزارش شده و انتظار گسترش آن وجود دارد؛ انتقال بیشتر و ایمنگریزی از واکسن، از ویژگیهای این جهش است.
روند وقوع جهشهای بعدی کرونا در آینده به چه صورت خواهد بود؟ آیا باید منتظر جهشهای بعدی باشیم؟
بهطور قطع در سالهای بعد در ویروس کرونا تغییرات زیادی بهوجود خواهد آمد. اما روند و چگونگی این تغییرات بستگی به این دارد که دنیا چطور بهطور منطقی و علمی، راههای مقابله با آن را در پیش خواهد گرفت تا بتواند جلوی چرخش و جهشهای مختلف و ایجاد واریانتهای گوناگون ویروس را بگیرد. روش مورد استفاده هر کشور برای مقابله با تغییر رفتارهای کووید-۱۹، کلید اصلی مقابله با آن خواهد بود. به همین دلیل دنیا نیازمند این است که سیاستهای مبارزه خود را یکسانسازی کند تا بتواند عملکرد مناسبی نسبت به این بیماری داشته باشد. هرکشوری نمیتواند جداگانه مسیر خود را تغییر دهد. موضوع مهم در ارتباط با این واریانتها، راههای مقابله برای جلوگیری از انتشار آن است. مثلا در چین اگر ۷ مورد ابتلا از نوع جهش جدید ویروس در یک استان دیده شود، آن استان بلافاصله بهطور کامل قرنطینه و با انجام میلیونها تست دقیق، جلوی پخش ، گسترش و شدت یافتن بیماری گرفته میشود. این موارد همان اصول علمی و درست مبارزه با کرونا هستند که تاکنون در ایران مورد توجه قرار نگرفته است. البته در کنار این مبارزه بهموازات، مداخلات درمانی هم باید انجام شود که مهمترین آن، تزریق واکسن است.
روند مقابله با جهشهای پیک چهارم و پنجم در ایران به چه صورت بوده است؟ چرا نتوانستهایم عملکرد خوبی در این پیکها داشته باشیم؟ مشکل اصلی چیست؟
در پیکهای چهارم و پنجم بهصورت علمی و منطقی با ویروس مقابله نشد. پیک چهارم نتیجه آزاد گذاشتن سفرها، دید و بازدیدهای نوروزی و شیوع واریانت آلفا بود. بعد از آن هم وقتی ویروس دلتا شایع شد، استان خوزستان و سایر شهرهای جنوبی کشور را که درگیر این ویروس شدند، قرنطینه نکردند، ترددها به این مناطق آزاد بود و در نهایت با ورود به پیک پنجم، بیماری با شدت بسیار زیادی شیوع پیدا کرد و وارد استانهای دیگر شد. درحالیکه در اردیبهشت امسال با مشاهده واریانت دلتا مناطق آلوده باید به سرعت قرنطینه میشدند تا جلوی گسترش ویروس گرفته میشد، اما وقتی هیچیک از این اقدامات انجام نشد، شهرها یکی پس از دیگری، قرمز شدند و میزان ابتلا بهشدت بالا رفت و مرگها رکورد زدند. در این میان، واکنش مردم و مسئولان در ارتباط با شیوع گونه جدید کرونا، منجر به شیوع گسترده آن شد. بهنظر میرسد مسئولان و مردم هنوز متوجه سرعت انتقال و خطر پیشروی بیماری نشدهاند و نمیدانند خطر شدت گرفتن بیماری به چه معناست. تمام این رفتارها در این ۱۷ ماه و غفلت در استفاده از فرصتهای طلایی در مقابله با شدت گرفتن بیماری کرونا باعث دمیدن بیشتر بر شعلههای آتش کرونا میشود. حتی اگر بگوییم که ورود واریانتهای مختلف، گریزناپذیر است، اما قطعا راههای کنترل وجود دارد که مهمترین آن واکسیناسیون و قرنطینه کردن است. آنچه شاهد هستیم این است که تفکر تصمیمگیرندگان، علمی نیست، این در حالی است که در کنار از دست رفتن تعداد زیادی از مبتلایان، ضررهای اقتصادی زیادی هم به کشور وارد میشود.
تصمیمگیری قاطع و بهموقع ستاد ملی مقابله با کرونا، تا چه میزان میتوانست جلوی پیشروی بیماری و شدت یافتن آنرا بگیرد؟
تصمیمگیری درست ستاد ملی مقابله با کرونا، در وضعیت فعلی که بحرانی است و بیماری بهشدت در حال پیشروی است، میتواند مانع از انتقال بیشتر دلتا شود. اما این ستاد به پیشنهادهای وزارت بهداشت برای قرنطینه طولانیتر، بیتوجهی کرده و مخالف است. البته درنظر داشته باشیم که تعطیلی شهر باید واقعی و با تأکید بر تمام المانها و عوامل متعدد و واقعی انتقال و پخش ویروس باشد نه این که هنگام تعطیلی، تمام تالارها و رستورانها و مراکز خرید باز باشند و مردم به جای رفتن به ادارات و محل کارشان، چمدانها را ببندند و به سفر بروند. قرنطینه در کشور، باید مثل سایر کشورهای دنیا، سختگیرانه اجرا شود. قرنطینه یعنی مردم تنها برای تهیه مایحتاج و کارهای ضروری از خانه خارج شوند، اما این نوع قرنطینه هیچ وقت در ایران اجرا نشد. جریمه کردن بدون درنظر گرفتن تمهیدات لازم و مجاز دانستن بعضی سفرهای هوایی و زمینی راه به جایی نخواهد برد. وزارت بهداشت با وجود تمام مشکلات، مسئول همه این اشتباهات نیست. هرکس در بروز بحران فعلی سهمی دارد. ارگانهای دیگر با تأخیر در اتخاذ تصمیم درست و به موقع، در وقوع این اتفاقات نقش بسیار مهمی دارند. ستاد ملی مقابله با کرونا که متشکل از دولت، نمایندگانی از وزارت کشور، نیروی انتظامی، قوه قضائیه و... است، در بروز این مشکلات سهم دارند. ما نمیتوانیم منتظر ایجاد ایمنی گلهای باشیم، این اتفاق با جهشهای این ویروس امکانپذیر نیست.
ما اکنون با جهش دلتا مواجه هستیم و خبرهایی مبنی بر گسترش واریانت لامبدا منتشر شده که گفته میشود از دلتا شدیدتر است، بهنظر شما، واریانتهای جدید کرونا، همواره شدیدتر و مرگبارترند؟
هنوز مطالعات دقیقی درباره واریانتهای مختلف ویروس کرونا در ایران انجام نشده است، البته در کشورهای دیگر مثل انگلستان هم انواع واریانتهای این ویروس مشاهده شده اما موضوع مهم در کشور ما نحوه رویارویی با این واریانتهاست. مداومت در اجرای درست پروتکلهاست که میتواند انتقال واریانتهای جدید مانند بتا یا دلتا و لامبدا را محدود کند یا این که در نقطه مقابل، آنها را به عامل تهدیدکنندهای برای شدت گرفتن بیماری تبدیل کند. توجه داشته باشیم ویروس در سویههای مختلف در چند مورد سرمایهگذاری میکند؛ سرعت انتقال، مدت زمان خروج از بدن، سرعت تکثیر زیاد و ایمنیگریزی. مسئله اینجاست که ممکن است در آینده با سویههای جدیدی از این ویروس مواجه شویم که حتی میزان ماندگاری ویروس در بدن هم بسیار طولانیتر شود. آخرین بررسیها نشان میدهد که ماندگاری ویروس در بدن مبتلایان از ۱۴ روز به ۱۸ تا ۲۱ روز افزایش پیدا کرده و افراد باید مدت زمان بیشتری در قرنطینه به سر ببرند. همه اینها در حالی است که سرعت انتقال ویروس هم بیشتر شده و ضریب گسترش آن در این واریانت، از ۲ به بیشتر از ۴ و حتی ۵ رسیده است. یعنی هر مبتلا به ۵ نفر دیگر میتواند بیماری را منتقل کند. بنابراین دور از ذهن نیست که در آینده با واریانتهایی روبهرو شویم که ضریب گسترش، انتقال و قدرت کشندگی و ایمنیگریزی آن از این هم بالاتر رود.
هماکنون ما باید چه اقداماتی برای جلوگیری از ورود واریانتهای جدید داشته باشیم؟
باید نسبت به انجام اقدامات غیردرمانی، یعنی تصمیمگیری بهموقع در زمینه قرنطینه واقعی شهرها، تقویت بهداشت اجتماعی و جلوگیری از پخش و انتقال ویروس، اقدام کنیم و با آگاهی از مخاطرات بعدی، در اجرای تصمیمها مصمم باشیم. هماکنون دوره کمون در واریانت دلتا، یعنی مدت زمانی که فرد میتواند بدون علامت، بیماری را به دیگران منتقل کند، کوتاهتر شده و به ۲ تا ۳ روز رسیده است. به اضافه اینکه دوران دفع ویروس از بدن هم افزایش پیدا کرده است. از نظر تعداد مبتلایان هم با رکورد جدیدی مواجهیم، البته این اتفاق در تمام دنیا رخ داده و امکان این که واریانتهای جدید خطرناکتر باشند، وجود دارد. اگر میزان شکست بیماری توسط واکسیناسیون و برخورداری از ایمنی قبلا ۵.۹درصد بود، درحال حاضر به بیش از ۱۹ درصد رسیده است. همه اینها نشان میدهد که ما باید در انجام واکسیناسیون، انتخاب نوع واکسن و مراقبتهای غیردرمانی بسیار جدیتر عمل کنیم.
با توجه به این که گفته میشود واریانتهای جدید در مقابل واکسن، مقاومند، بهنظر شما چطور میتوان انتظار قطع زنجیره با واکسیناسیون را داشت؟
واکسیناسیون یکی از مؤثرترین راههای مقابله با بیماری است. البته کیفیت واکسنها هم باید ارتقا پیدا کند. نگاهی به شکست بیماری توسط واکسن در کادر درمان نشان میدهد کسانی که واکسن تزریق کردهاند، با وجود احتمال ابتلا، مقاومت بدنشان بالا رفته است. البته نزدیک ۶ ماه از واکسیناسیون کادر درمان میگذرد و برای ایمنی بیشتر باید دوز بوستر یا یادآور به آنها تزریق شود. کشورهای دیگر هم بهدنبال تزریق دوز سوماند، چراکه واکسنها در طولانیمدت و در برابر واریانتهای مختلف ویروس، کیفیت خود را از دست میدهند. بنابراین باید به فکر ارتقابخشی آنها بود. به گزارش شرکت سازنده بعضی واکسنها مانند مدرنا، این موضوع در مورد تمام واکسنها صادق نیست و بعضی واکسنها بهخصوص در مقابل واریانتهای جدید، بیشتر افت میکنند. با این همه همچنان میتوان گفت که واکسیناسیون در قطع زنجیره مهم است. البته در ایران و بسیاری از کشورها، هر دو دوز واکسن برای جمعیت بالایی تزریق نشده است، بنابراین هنوز نمیتوان درباره دوز سوم صحبت کرد، اما باید این واقعیت علمی را درنظر گرفت که حتی کیفیت و ایمنی بالای واکسنهایی مانند مدرنا و فایزر هم در مقابل ویروس ووهان چین بوده، نه واریانت دلتا. بنابراین ما باید از همین حالا، بهدنبال راهحلهای دیگری باشیم. راهحل هم چیزی خارج از پیشگیریهای لازم، قرنطینه و واکسیناسیون نیست.
سرعتبخشی و اثربخشی واکسنها در ارتباط با واریانت جدید یعنی لامبدا چگونه است؟
سرعتبخشیدن به واکسیناسیون در کنار استفاده از واکسنهایی با کیفیت بالاتر، اثربخشی آنها را در مقابل واریانتهای جدید بالا میبرد. در این میان باید از تجربه کشورهای موفق در زمینه کنترل بیماری هم استفاده کرد. البته همانطور که گفته شد، باید به فکر تزریق دوز یادآور برای کسانی که بیش از ۶ ماه از واکسیناسیونشان میگذرد، بود. هماکنون واریانت لامبدا در بیش از ۴۰ کشور گزارش شده و انتظار گسترش آن هم میرود. البته فعلا باید منتظر نحوه عملکرد این ویروس باشیم، یعنی ببینیم که مقاومت بالینی و قدرت بیماریزایی آن چقدر است. با وجود این که سازمان جهانی بهداشت هنوز لامبدا را بهعنوان واریانت شناسایی و معرفی نکرده و گفته فعلا در حد variant of interest است، اما با جهشهایی که در آن اتفاق افتاده و گسترش زیاد آن میتواند یکی از کاندیداهای جدی و مهم واریانت بعدی و تهدیدی برای سلامت به شمار آید.
واریانت لامبدا چه ویژگیهایی دارد؟
در واریانت لامبدا ۷ تا ۸ موتاسیون ایجاد شده که دو سه مورد آن باعث انتقال بیشتر ویروس و ۳ مورد دیگر آن باعث ایمنگریزی بیشتر آنها شده است. همچنین ۲ موتاسیون مشترک دیگر از این واریانت میتواند در امور تشخیصی و مطالعاتی هم اختلالات و اشکالاتی بهوجود آورد. بنابراین باید دقت بسیار زیادی در موردکیتهای تشخیصی pcr هم انجام شود و رصد دقیقتری صورت گیرد. مطالعات اولیه در مورد مقاومتپذیری واریانت لامبدا هم نشان میدهد، مقاومت آن در برابر واکسن فایزر و مدرنا هم ۲ تا ۳ برابر بیشتر است. توجه داشته باشیم انجام واکسیناسیون امری الزامی در مقابله با بیماری کروناست، اما زمانی میتوانیم به اثربخشی بیشتر آن امیدوار باشیم که این کار در کنار اقدامات دیگر غیردرمانی باشد، یعنی واکسیناسیون و اقدامات غیردرمانی در کنار یکدیگر باید انجام شوند، هیچیک بهتنهایی به نتیجه نمیرسد. البته با وجود اینکه واریانت لامبدا در آگوست ۲۰۲۰ در پرو شناسایی شده، اما هنوز اطلاعات دقیقی برای ورود آن به ایران وجود ندارد. برای جواب به این سؤال باید سطح پایش ژنتیک کووید-۱۹ افزایش پیدا کند.
این احتمال وجود دارد که با قدرتمندترشدن جهشهای کرونا، دیگر واکسن بهکار نیاید و ایمنی ایجاد نکند؟
احتمال ضعیفی وجود دارد که ویروس همزمان با مقاومت انسان از طریق واکسیناسیون قدرتمندتر شود. این احتمال فقط بهعنوان یک پیشفرض مطرح است. درحالیکه اگر به سابقه بهوجود آمدن و پدیدارشدن واریانتها توجه کنیم، متوجه میشویم که اغلب واریانتها زمانی بهوجود آمدهاند که هیچ واکسیناسیونی وجود نداشته است. یعنی واریانتهای آلفا، بتا و گاما قبل از واکسیناسیون و در کشورهایی پیدا شدهاند که در آن مقطع، گردش و شیوع ویروس بسیار وسیع بوده است. مثلا در منطقه توریستی کنت انگلستان و قبل از سیاست قرنطینه این کشور، سویه انگلیسی بهوجود آمد. بنابراین همیشه شیوع و گستردگی جمعیت، میتواند مهمترین عامل ایجاد واریانت باشد. در برزیل، آفریقای جنوبی و هند هم وضع به همین منوال بوده و همیشه زمانی با واریانت جدید روبهرو شدهایم که اجازه دادیم ویروس بهصورت لجامگسیخته بچرخد و امکان تغییرات در آن افزایش یابد. انتقال واریانت بهسادگی و با انجام سفر به نقاط مختلف صورت میگیرد. درهرحال، گاهی ممکن است ویروسها در برابر فشارهای ایمونولوژی، مقاومت بیشتری پیدا کنند، اما اگر واکسیناسیون بهصورت بسیار دقیق، سریع و با پوشش بالا و بهموقع صورت گیرد، پیشفرض قدرتمندترشدن ویروس در برابر واکسیناسیون بسیار ضعیف خواهد بود. نکته اصلی قابل تأکید «از گردش انداختن ویروس» است، نه «واکسیناسیون».